منتخب بجنورد در مجلس هفتم : ليبرال دموكراسى در تضاد با جنگ تمدن ها، روزنامه شرق

اسماعيل گرامى مقدم منتخب بجنورد در مجلس هفتم : در دهه آخر سال ۲۰۰۰ در بين ده ها نظريه علمى در حوزه هاى مختلف فنى، پزشكى، فرهنگى و سياسى دو نظريه كه مكمل يكديگر بودند توليد و در معرض تحليل سياستمداران قرار گرفت. نظريه پايان تاريخ كه حكومت ليبرال دموكراسى را كه بارزترين ويژگى آن و از اصول اول اين نوع نظام سياسى جهانى به شمار مى رود بى نياز شدن بشريت از درخواست ها و كاستى هاى متعددى است كه امروزه انسان فاقد آن است را نويد داده است و دومين مشخصه آن اصل جهانى بودن ليبرال دموكراسى است و پايان انسان را با پايان خرده فرهنگ منطبق مى دانند.

فوكوياما تئورى پرداز ژاپنى الاصل كه تبعه آمريكاست، نسخه كمال بشريت را در فراگير بودن دموكراسى تجوبز مى نمايد و از آن سو ساموئل هانتينگتون با طرح برخورد تمدن ها نظريه اول را تكميل مى كند و معتقد است براى جهانشمول شدن حكومت فوكوياما بايد از مقابل تمدن هاى جهانى گذشت و او از يازده تمدن بزرگ نام مى برد كه نهايتاً به صف آرايى دو تمدن يعنى تمدن اسلامى و تمدن ائتلافى آمريكايى و اروپايى اشاره مى نمايد.

هر دو نظريه پرداز از ويژگى هاى خاص هزاره سوم مى دانند و سياستمداران آمريكايى با چشم انداز روشن به حكومت جهانى، جنگ تمدن ها را آغاز نموده اند! و تاريخ نظاره گر وقوع چنين جنگى است. ترور احمد شاه مسعود و سپس اشغال افغانستان و تجاوز به خاك عراق، ترور آيت الله حكيم، ترور رهبران حماس شيخ ياسين رمضان و رنتيسى دال بر رويارويى تمدن ها است. امروز فشار هاى جهانى بر جمهورى اسلامى جهت محدود كردن فعاليت هاى هسته اى و نوع سياست هاى تخريبى اقتصادى عليه كشور هايى كه به لحاظ اقتصادى ببر هاى آسياى جنوبى ناميده شده اند شكل هاى مختلف از برخورد تمدن هاست و فاجعه هولناك اخير در شكنجه كردن مسلمانان توسط نيرو هاى آمريكايى و انگليسى نمادى از خصوصيات هزاره سوم است.

نظريه سوم شاهكار محمد خاتمى رئيس جمهور ايران كه در سال ۲۰۰۱ به عنوان منشور سازمان ملل به تصويب رسيد مبنى بر گفت وگو ى تمدن ها، پس از پنج سال از اين معاهده بين المللى به جاى صلح و دوستى فضاى آلوده از برخورد تمدن ها، پرچم سفيد گفت وگوى تمدن ها را نيم افراشته كرده و ليبرال دموكراسى امروز در تضاد آشكار با جنگ تمدن هاست.

نظريه اى كه براى تكميل ليبرال دموكراسى به جهان عرضه شد امروز تمام دستاوردهاى جهان بشريت را در اين ۲۰۰۰ سال گذشته، كه سند رشد و شكوفايى تمدن ها محسوب مى شود به مخاطره افكنده، و همپيمانان آمريكايى اگر معتقد به منشور تعامل تمدن ها هستند اولين اقدام براى بازگشت به ارزش هاى متمدن خود يعنى دموكراسى بايستى از طرفداران جنگ كه آمريكايى ها پرچمدار آن هستند فاصله گرفته و بيش از اين به اشغال عراق ادامه نداده تا شريك در اين رسوايى بزرگ نباشند.

تئورى ليبرال دموكراسى با جنگ تمدن ها در تقابل جدى است و جمع نقيضين هيچ گاه ميسر نخواهد شد. تنها راه نيل به سعادت در هزاره سوم در گرو دوستى صلح و ارزشگذارى بر همه تمدن هاست كه نام آن، همان گفت وگوى تمدن هاست.