سه شنبه 5 خرداد 1383

خداحافظي ريش‌سفيد مجلس، وقايع‌اتفاقيه

وقايع‌اتفاقيه – اكبر منتجبي: مهدي كروبي روز گذشته از خبرنگاران تا يك فرصت ديگر و در يك قامتي ديگر وداع كرد. رئيس مجلس ششم ديروز در آخرين كنفرانس خبري خود كه سه روز مانده به آغاز مجلس هفتم، برگزار شد، شركت كرد و بار ديگر خود را در بوته سؤالات ريز و درشتي قرار داد تا بواسطه آنها آخرين مواضع خود را نيز بيان كرده باشد.

ريش‌سفيد مجلس ششم در همان ابتداي جلسه، به خبرنگاران گفت به من نيز اجازه بدهيد كه به برخي سؤالات پاسخ نگويم. اما او براي تمام سؤالات پاسخي داشت، جز يك سؤال: «آيا در انتخابات رياست‌جمهوري شركت مي‌كنيد؟» او فقط مي‌خنديد و جواب را با سكوت همراه مي‌كرد.

كنفرانس مطبوعاتي ديروز، يك خاطره را نيز به يادها آورد. جلسه در كنار سالن تشريفات برگزار شد. همانجايي كه حدود سه ماه پيش، بيش از 130 نماينده مجلس در اعتراض به رفتار شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت‌ها و ردصلاحيت‌هاي گسترده، تحصن كرده بودند. اينبار خبرنگاران، جايگاه متحصنين مجلس ششم را اشغال كرده بودند و كروبي، جايگاه سخنران متحصنين را. پس پيشاپيش مي‌شد تصور كرد، دراين كنفرانس خبري آن كه قرار است مورد انتقاد شديد رئيس‌مجلس قرار گيرد، شوراي نگهبان است و ديدگاهي كه اين شورا حمايت مي‌كند.

در ابتدا گزارشي از روند قانونگذاري مجلس ششم سخن گفت و عملكردها را در مجموع مثبت ارزيابي كرد. مجلس را «پركار» خواند كه بيشترين مصوبات را در بعد اقتصادي داشته است.

البته آن‌را نيز خالي از ضعف ندانست و در بخش ديگر نيز گفت كه مجلس ششم سياسي بود.ز يرا جامعه سياسي شده بود: «سياسي بود حتي بيشتر از مجالس ديگر. هركاري نيز انجام شد خالي از اشتباه نبود. اما اگر بخواهيم اين‌را ضعف بدانيم، فقط اين مجلس سياسي بود؟ مجلسي كه بايد كارهاي سياسي انجام دهد، اما جاها و نهادهايي كه نبايد سياسي باشند، چرا وارد دسته‌جات سياسي شدند؟ قوه‌قضائيه، شوراي نگهبان، صداوسيما كار سياسي نكردند؟ اتفاقاً مجلس در زمينه امور سياسي كارهاي خوبي نيز انجام داد و البته تندروي‌هايي نيز داشت».

با اين حال، مهدي كروبي، پايان مجلس ششم را پايان اصلاحات نمي‌داند. اگر اصلاحات به معناي تكثر و رقابت جدي باشد كه از بين رفتني نيست. شاكله قانون اساسي، آزادي و رقابت است. به همين خاطر اصلاحات تداوم مي‌يابد. البته ممكن است كه فراز و نشيب داشته باشد، گاهي فتيله آن را بكشند پايين، اما اصلاحات ماندني است. بدتر از وضع موجود، زمان انتخابات مجلس چهارم بود. اما ديديم كه نتوانستند چهارسال بيشتر چنين رفتاري داشته باشند».

به همين خاطر او معتقد است كه بايد ماند و در چارچوب قانون اساسي و جمهوري اسلامي فعاليت كرد: «ما هميشه گفته‌ايم كه جمهوري اسلامي را به روايت امام(ره) قبول داريم.

آن كه قانون اساسي مي‌گفت. آن جمهوري اسلامي حتي حقوق مخالفين و معاندين را نيز تضمين مي‌كرد. به همين خاطر من تا زماني كه توان داشته باشم، در صحنه حضور دارم. چون عضو جرياني هستيم و تشكيلاتي داريم. به همين خاطر نيز كار و تلاش و فعاليت سياسي خود را پس از مجلس ششم بيشتر مي‌كنيم».

رئيس مجلس ششم در قسمت ديگري از اين كنفرانس خبري، هنگامي‌كه مورد پرسش قرار گرفت كه آيا شما با تعريفي كه از خود داريد، ذوب در ولايت هستيد؟ خنديد و گفت: «ذوب نيستيم اما ولايت‌فقيه را قبول داريم چون در قانون آمده است. اما اگر قرار است كه ما سخنان امام را قبول كنيم و رفتار ايشان را، بايد تمام آنها را قبول داشته باشيم. نه اين كه هرجا راكه خواستيم و بنابر ميل و سليقه ما بود، بگوييم امام چنين گفته و بعد در جايي ديگر، انگار نه انگار.

در اينجا معلوم مي‌شود عده‌اي ولايت‌فقيه را براساس نگرش و نگاه خود مي‌خواهند». او البته وقتي بحث نظرات مقام رهبري و اعمال نظرات ايشان در مجلس ششم پيش‌كشيده مي‌شود و يا بحث نظارت بر رهبري پيش مي‌آيد، مي‌گويد: «رهبري فقط يكبار به مجلس دستور دادند. آنهم خارج شدن طرح تغيير قانون مطبوعات. در ديگر زمينه‌ها ايشان، بيشتر مشكلات ما را حل كردند. وقتي اشكالي پيش مي‌آمد، نزد ايشان مي‌رفتيم و مشكل را نيز حل مي‌كردند. اما در باب بحث نظارت نيز، نظارت بر عملكرد رهبري به عهده مجلس خبرنگاران است. مجلس شورا فقط عملكرد نهادهاي زيرمجموع رهبري را نظارت مي‌كند».

مهدي كروبي در اين جلسه، چندين خاطره نيز بيان كرد. روايت اولش از انجمن حجتيه بود او نيز به مانند امام، از مخالفان سرسخت اين انجمن است و اين مخالفت را وام گرفته از امام مي‌داند: «نظر امام در رابطه با حجتيه، مربوط به ديروز و امروز نبود. ايشان در همه حال مخالف آن بودند. اعضاي انجمن حجتيه مي‌گفتند كه بهتر است ما با شاه كنار بياييم و اگر كنار شاه قرار بگيريم بهتر مي‌توانيم كار كنيم. حتي وقتي ساواك ما و يا دوستان ما را مي‌گرفت، اولين مطلبي كه مأموران مي‌گفتند اين بودكه چرا با اين انجمن كار نمي‌كنيد. آنها كه خوب فعاليت مي‌كنند».

او سپس خاطره‌اي را گفت. از زماني كه در عراق بود و بعد پولي كه دوستي داد و قرار شد به مدرسه‌اي داده شود كه زيرنظر حجتيه فعاليت مي‌كرد. موضوع را كروبي به امام گفته بود و ايشان صريحاً مخالفت كرده بود.

اما يكي از سؤالاتي كه مهدي كروبي را وادار به واكنش كرد، آنجا بود كه پرسيدند چرا در انتخابات مجلس شركت كرده است، به‌خصوص آن كه قبل از شركت مرتب انتخابات را غيرقانوني يا غيررقابتي دانسته بود و يا مي‌دانست مردم حضور چنداني ندارند: «به نظرم دو گروه سياسي موجب شكست شدند. يك گروه آنها كه اصلاحات را نمي‌خواستند كه هميشه نيز موضع‌گيري داشتند، گروه دوم نيز كساني كه تندروي كردند. با اين حال در انتخابات ممكن است يك عده رأي بياورند و عده‌اي ديگر نه. بنده معتقدم رأي نياوردن طيف ما، باعث اولش شوراي نگهبان بود.

دومين دليل نيز تبليغ جريان دوم خرداد بودكه در شركت مردم ترديد به‌وجود آوردند. برخي از بزرگان به من مي‌گفتند تبليغات آنچنان بوده كه آنها به زور رفته‌اند رأي داده‌اند.

حتي زن و بچه‌هاي آنان مي‌گفتندكه نبايد رفت و رأي داد. خب اين تبليغات بود. حتي در برخي از شهرها، اين نماينده‌هاي دوم خردادي كه تأييد شده بودند و شركت كرده‌ بودند، توسط گروه‌هاي ديگر دوم خردادي تخريب شدند. خودشان مي‌گفتند.

اما من معتقد بودم كه ما بعد از رحت امام هميشه اين توفان‌ها را داشتيم ولي باز هم در صحنه مانديم. ولي اين سؤال را مي‌پرسم، دوستاني كه در اين انتخابات شركت نكردند چرا در انتخابات مجلس پنجم شركت كردند؟»

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

با اين حال يكي دو بحث باقي مانده بود. اول از همه نظارت شوراي نگهبان. «شوراي نگهبان خيلي گسترده و بسيط عمل مي‌كند. نظارت خود را بسط داده است. ما اصلاً اين نظارت را قبول نداريم. اين محل اختلافات ما با آنهاست. اين ماجراها هم بعد از رحلت امام به وجود آمده ولي بايد يك جوري حل شود. شوراي نگهبان نظارتش را به دخالت در نظام و قواي ديگر تبديل كرده است. به همين خاطر نيز حق عده‌اي ضايع شده و مي‌شود. اين نظارت، حتي استصوابي هم نيست».

كروبي درباره استمرار نظارت نيز سخن گفت: «شنيده شده كه قرار است نمايندگان مجلس هفتم با تغيير در قانون، نظارت شوراي نگهبان را در طول دوران نمايندگي بسط داده شود. آيا شما موافقيد؟» اين سؤال خبرنگار روزنامه انتخاب بود.

كروبي تأكيد داشت كه چنين امري خلاف قانون است و در صورت تغيير قانون، نه اينجا ديگر خانه ملت است و نه آن نماينده، نماينده مجلس. وي گفت: «اگر به خواسته تن داده شود و نماينده به مجلس بيايد، هر اختلاف سليقه‌اي، او را از فعاليت بازمي‌دارد. در اين صورت، آيا اين مجلس آن مجلسي است كه امام گفت يا آن نماينده، همان است كه قرار بود، مدرس باشد؟»

كروبي، آنگاه كه درخصوص برنامه چهارم نيز سخن گفت، باز از رفتار شوراي نگهبان انتقاد كرد: «قبلاً قرار بود كه برنامه چهارم در مجلس ششم تصويب و اعلام شود. اما بعد از انتخابات و نتيجه آن، سخنان ديگري مطرح شد. اين بحث سياسي است. وقتي طرح پس از تصويب شورا به شوراي نگهبان رفت، تصور آن بود كه زودتر از موعد مقرر آن را تأييد و به مجلس بدهند. آن نه تنها در موعد مقرر بلكه از تمديد خود نيز استفاده كردند و بعد از آخرين ساعات، با ايراداتي به لايحه برنامه چهارم، آن را به مجلس دادند. حالا نظر نمايندگان اين است كه چون بر نظر خود هستند، پس بدون بررسي ايرادات شوراي نگهبان آن را به مجمع بفرستند تا در اولين فرصت آنجا بررسي شود». بحث‌هاي ديگري نمانده بود.

ريش سفيد مجلس ششم بيش از دو ساعت به پرسش‌ها پاسخ گفت و بعد با خبرنگاران وداع كرد تا اگر فرصتي بود، در زماني ديگر و قامتي ديگر، به ميان آنها بيايد. او از اكنون خود را آماده رياست جمهوري مي‌كند. گرچه در اين باره حرفي نزد. اما تمام اخبار پيشين را تكذيب كرد. حتي اخباري را كه مجمع و دوستان او در مجمع در خصوص نظر مساعد نسبت به ميرحسين موسوي براي رياست جمهوري داشتند، گفت: «من درباره رياست جمهوري خودم تاكنون هيچ حرفي نزدم. درباره آقايان موسوي و حتي رفسنجاني نيز هيچ بحثي در مجمع صورت نگرفته است. من در مجلس ششم رئيس نيرومند و قوي‌اي بودم و بيشترين رأي را نيز از نمايندگان داشتم». آيا با اين سخنان بايد منتظر حضور دوباره او ماند؟

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/8119

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'خداحافظي ريش‌سفيد مجلس، وقايع‌اتفاقيه' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016