 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
قطعنامه پاياني هفتمين نشست عمومي هسته هاي دانشجويي جبهه مشاركت :تلاش آمرانه قدرت حاكم براي همسو كردن غير دموكراتيك همه اركان حكومت , شرايط تازهاي براي اصلاح طلبان ايجادكرده است
قطعنامه پاياني هفتمين نشست عمومي هسته هاي دانشجويي جبهه مشاركت ايران اسلامي در دانشگاه هاي تهران صادر شد.
به گزارش ايلنا, متن كامل اين قطعنامه به اين شرح است:
هفتمين نشست هستههاي دانشجوي جبهه مشاركت ايران اسلامي در دانشگاههاي تهران پنجشنبه 31 ارديبهشت ماه 1383 برگزار گرديد و در آن ضمن بحث و بررسي مسائل تشكيلاتي هستههاي دانشجويي در دانشگاهها, درباره آخرين تحولات سياسي داخلي, وضعيت و فضاي دانشگاههاي كشور, چشمانداز شرايط آتي اجتماعي و سياسي و بعلاوه درباره راهكارهاي ممكن پيگيري روند دموكراتيزاسيون در حوزه قدرت تبادل نظر و گفت و گو شد.
اعضاي هستههاي دانشجويي جبهه مشاركت ايران اسلامي در دانشگاههاي تهران نكات و موارد ذيل را به عنوان مواضع راهبردي نشست هفتم تصويب نمودند.
برگزاري انتخابات نمايشي مجلس هفتم و تلاش آمرانه قدرت حاكم براي همسو كردن غير دموكراتيك همه اركان حكومت با يك فرماندهي واحد, شرايط تازهاي را در برابر اصلاح طلبان ايجاد نموده است. اين شرايط, هم اصلاحطلبان را در حوزههاي نظري به چالش ميخواند, هم كارنامه عملكرد هفت ساله اخير آنان را در برابر پرسشها و ترديدها قرار ميدهد و هم چشمانداز عيني ادامه فعاليتهاي ممكن اصلاحطلبانه را حداقل در فاز سياسي نيازمند ابهام زدايي و باز تعريف مينمايد.
براي بالا بردن ضريب تاثيرگذاري احزاب و فعالان سياسي اصلاح طلب در سپهر سياسي جامعه ايران در ابتدا پذيرش اين نكته ضروري است كه حتي اگر كارنامه سياسي اخير اصلاح طلبان به لحاظ نظري سراسري دورانديشي و حسن نيست باشد, اما گويا تمامي دستاوردهاي سياسي را كه ميتوانسته در بر داشته باشد, به همراه نداشته است.
فارغ از علل ساختاري اين ناكاميها, بايد اذعان كرد كه علاوه بر ضعف در هماهنگي, سازماندهي و تشكيلات در اين كارنامه نوعي رخوت در استفاده از فرصتهاي سياسي به چشم ميخورد كه ممكن است تا حدود زيادي محصول تعلقات پيشيني بيشتر اصلاح طلبان دوم خردادي به انگارهها يا اسطورههايي باشد كه خود به مرور زمان فرو ريخته يا واقعي شدهاند. مقايسه نوع ادبيات و رفتارهاي باز دارنده اصلاحطلبان در برابر نهادهاي غير انتخابي و مافياي پنهان قدرت خود به خوبي نشانگر اين مساله است. اينك كه اصلاح طلبان در شرايط سياسي كنوني قرار دارند, فرصت مناسبي براي شناسايي علل تشكيلاتي, تئوريك و روانشناختي اين عدم بهرهبرداري از فرصتهاي سياسي به دست آمده است.
اصليترين تفكيكي كه در اين بازنگري و نقد بايد در نظر گرفته شود آناست كه ميان پيامدهاي مثبت اما ناخواسته اصلاحات و دستاوردهاي مورد انتظار كه اصل حركت سياسي اصلاح طلبان از پيش براي برآوردن آنان به را افتاده بود تمايز قائل شويم.
حتي اگر بپذيريم كه تلاش اصلاح طلبانه در ابتدا, براي دموكراتيزه كردن حوزه قدرت سياسي شروع شد ولي در دستيابي به اين هدف تا حدود زيادي ناكام ماند, آنگاه منصفانه آنست كه پيامدهاي بسياري را كه اين حركت در حوزههاي مختلف اجتماعي, فرهنگي و حتي در ادبيات سياسي كشور به جاي گذاشت در جاي خود بررسي كنيم.
براي برنامهريزيهاي آينده نبايد و نميتوان به پيامدهاي ناخواسته در ارزيابي اهداف اوليه استناد كرد. علاوه بر اين بايد توجه داشت كه وضع و موقعيت آتي اصلاحطلبان در نسبت با قدرت سياسي چگونه در تئوري پردازي براي آينده موثر است. اگر اصلاح طلبان مانند سالهاي پس از پايان مجلس سوم از حوزه سياسي به حاشيه رانده شوند, اما امكان حضور درحوزههاي فرهنگي - اجتماعي و اقتصادي از آنان سلب نشود و همچنين از امكان تداوم فعاليتهاي تشكيلاتي نيز برخوردار باشند, ميتوان ضمن گسترش تشكيلات و سازماندهي و تبليغ منتظر و اميدوار به فرصتهاي مناسب سياسي نشست. اما در غير اين صورت بايد براي پذيرش تجربيات و تئوريهاي كاملاً جسورانه يا نوآورانه كسب آمادگي كرد.
|
advertisement@gooya.com |
|
علاوه بر موارد فوق, اعضاي هستههاي دانشجويي جبهه مشاركت ايران اسلامي در دانشگاههاي تهران بر نكات ذيل تاكيد نمودند:
1- تاييد لجوجانه و خودسرانه حكم دكتر سيد هاشم آقاجري, بسيار معنادار و خطرناك است. عليرغم آنكه همه چيز حاكي از عدم امكان اجراي اين حكم است, اما از آنجا كه تاثير اراده گروههاي منفرد افراطي ممكن است هم رهبري نظام و هم اصلاحطلبان را در برابر يك عمل انجام شده قرار دهد, بايد به شدت در برابر پرونده اتهامي دكتر آقاجري حساسيت لحظه به لحظه نشان داد. ارزيابي شرايط سياسي و رواني پس از يك قتل خودسرانه ديگر بسيار دشوار است و ممكن است اساس انديشه اصلاح طلبي را با ركود غير قابل جبراني مواجه كند. بازي خطرناك افراطيون با جان دكتر آقاجري بازي با حيثيت ملي است و به هر صورت بايد جلوي آن گرفته شود. عليرغم آنكه رئيس جمهور گويا نتوانسته است براي حل پرونده ساير زندانيان عقيدتي و سياسي كمك موثري ارائه كند, اما حل و فصل كامل پرونده اتهامي عليه دكتر آقاجري و آزادي و اعاده حيثيت ايشان قطعاً بايد پيش از پايان دوره مسئوليت اجرايي ايشان صورت گيرد و هيچ تعلل و مسامحهاي در اين زمينه قابل پذيرش نيست.
2- عليرغم آنكه انتخابات شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت به دشواري برگزار شد اما نفس برگزاري آن مغتنم است. مسلماً احياء تشكيلاتي اين دفتر ميتواند براي فضاي دانشجويي كشور ارزشمند و مبارك باشد. در عين حال به نظر ميرسد كه تجربيات گذشته اينك ضرورت بازنگري در نوع فعاليت و جايگاه تشكيلاتي دفتر تحكيم را از سوي متوليان آن ايجاب ميكند. از آنجا كه اين دفتر اينك به عنوان يك نهاد دانشجويي سابقهدار و حامل انديشههاي دموكراسي خواهانه در فضاي دانشگاهها مطرح است. شايد ضروري باشد كه شوراي مركزي جديد و در عين حال مجرب اين تشكل تمهيدات لازم را براي تقويت تشكيلات تضعيف شده آن و همچنين جهت تسهيل دگرگوني و صيرورت آن اتخاذ نمايد.
وجود تشكيلات قدرتمند و روان دفتر تحكيم ميتواند در شادابي كل فضاي دانشجويي كشور موثر باشد و در عين حال تداوم تجربه تلخ انشعاب, بيتحملي و رقابتهاي تخريبي درون آن مبين ضعف فرهنگ همزيستي و ديد استراتژيك در ميان نخبگان ماست. به علاوه ضرورت دارد كه اين دفتر به لحاظ نظري نقش خود را باز تعريف كرده و از سرگرداني در ايفاي نقش و يا برگرفتن نقش تصنعي يك حزب كه نه در توان اين تشكل و نه متناسب با پتانسيل آن است به سمت بازيابي الگويي تازهتر حركت نمايد.
3- متاسفانه براي چندمين سال پياپي در اواخر بهار شاهد امنيتي شدن فضاي جامعه, افزايش احضارهاي دانشجويي و صدور احكام سنگين براي دانشجويان هستيم. اين وقايع كه عموماً در آستانه امتحانات پايان ترم دانشجويان رخ ميدهد علاوه بر تاثير منفي بر امنيت رواني عموم دانشجويان بيانگر آن است كه ظاهراً دستهايي درصددند تا سياست مشت آهنين را كه در فاجعه تلخ 18 تير 1378 آبروي نظام را به چالش كشيد بار ديگر در مورد حركتهاي دانشجويي به كار بندند. اين امر هوشياري بيشتر مسئولين امر را طلب ميكند.
