از اين ستون تا تو ؛ شمشير عدالت!، دنا رباطي، شهروند

سلام
گويا «شمشير» عدالت جمهوري اسلامي فقط براي «غيرخودي» ها تيز است و تازه اين شمشير مبارك وقتي به عرصه هاي مالي ميرسد نه تنها ديگر شمشير نيست، بلكه تبديل ميشود به پر نرم و نازكي كه ــ به جاي «حد» گذاشتن بر مبناي منطق وجودي اش ــ نوازش ميكند.

دوستي كه تازه از ايران آمده تعريف ميكرد كه در ايران پول به وفور هست، بخصوص الان كه بودجه را با قيمت قبل از بالا رفتن نفت بسته اند. اين دوست ميگفت، اما اين كه مردم بتوانند سهمي از اين تمول ببرند تقريبا غيرممكن است، چرا كه از همان بالا حضرات چنان به جان آن مي افتند كه در نه توي هاي سلام و صلوات و تكبير و تكليف هاي شرعي گم ميشود.
اين دوست به من ميگفت روحانيت تبديل شده اند به «لودر» كه فقط پول جابه جا ميكنند.
گفتم يك كمي بيشتر برايم توضيح بده. گفت ببين روحانيت ديگه مثل سابق نيست كه توي تمام كارها و عرصه ها دخالت كند. آنها كاملا متمركز شده اند روي پول، نميگويم اقتصاد چون نميدانند اقتصاد چيست. فقط دنبال پول هستند و هر جا كه ديدي سر و كله شان پيداست بدان مسئله پول مطرح هست.

يك مقايسه
اگر بخواهم يك مقايسه گذرا بين معلمان ديني دوره ي دانش آموزي با اسلام جمهوري اسلامي بكنم هيچ چاره اي برايم نميماند جز اين كه قبول كنم همه آنها نه تنها مسلمان نبودند، بلكه ضد دين هم بودند.
مثلا آنها به ما از رأفت و صبر و شكيبايي در اسلام ميگفتند كه فرد مسلمان را دريادل ميكرد و از خشونت دور ميكرد. وقتي اين تعليم را با رفتار و گفتار آيت الله هاي شوراي نگهبان ميسنجم هيچ نزديكي در آن نمي يابم.
معلمان آن موقع به كمك داستانها و به قولي احاديث به ما ميگفتند كه يكي از مهمترين امور در اسلام تكيه بر مسائل عدالت اجتماعي و بخصوص مالي است و از بيت المال مسلمين در دوره امام علي ميگفتند كه تحت هيچ شرايطي حاضر نبوده از آن استفاده شخصي بكند و يا اين كه شباهنگام در تاريكي به طوري كه شناخته نشود طعام به خانه مستمندان ميرسانده و... حتي آن معلمان غيرمسلمان تا آنجا پيش ميرفتند كه ميگفتند در جامعه مسلماني، مسلمان اگر بداند كه همسايه اش گرسنه خوابيده از فرط همدردي خواب در چشمانش ميشكند.
به راستي حالا كه بعد از يك ربع قرن جمهوري اسلامي شمشير عدالت ميچرخاند و مقسم آب و نان شده چند درصد مردم زير خط فقر زندگي ميكنند؟ اگر منطق جمهوري اسلامي بر زدودن فقر و عدالت اجتماعي استوار است، پس در اين مدت 25 سال چه كرده است؟
مردم به شام شب محتاجند اما آقايان ديگر چيزي نمانده كه در دهات هم برج بسازند.

فساد مالي
من تا به حال چه آن موقع كه در ايران بودم و چه الان هيچ فرد نزديك به حكومت و طرفدار جمهوري اسلامي را نديده ام كه مشكل مالي داشته باشد.
به راستي اگر زماني مسئولان جمهوري اسلامي تحت بازرسي مالي قرار گيرند چه پيش خواهد آمد؟
و اما چرا «ولايت امر» كه درباره اش ميگويند كه انسان مال اندوزي نيست هيأت متخصصي را مامور حسابرسي رجل زير دستش نميكند؟
راستي چرا «ولايت امر» از نزديكانش نميخواهد كه به جاي ساختمان سازي در ونكوور و خريدن بازار در تورنتو، بروند بم را بسازند؟
آيا اين دستور آسماني است كه بم تا اطلاع ثانوي بايد مخروبه بماند، اما مثلا جزيره كيش هي آبادتر شود؟

آيا اين حكومت برآمده از انقلاب قرار بود كه بيايد و معمار ديپرسيون ملي و نابودكننده شادي ها و انگيزه هاي ملي شود؟
بالاخره اين نظام بعد از به مسلخ فرستادن مردم به جبهه هاي جنگ با عراق بر سر دلايل فردي و نه ملي ــ كي ميخواهد يك جمع بندي از عمل فاجعه آميز خود به مردم ارائه دهد؟
و اما رايج است كه ميگوييم سالي كه نكوست از بهارش پيداست و ما مردم باز بايد برگرديم به خودمان و از خودمان بپرسيم، آيا انقلابي كه با خراب كردن سينماها و آتش زدن بانكها و ... به قدرت برسد، ميتواند ثمره اي بيش از آن چه با آن روبه روئيم، داشته باشد؟