چکیده :رهبری، در سخنرانی خود می‌گوید کسانی که مسوولیت داشته‌اند باید پاسخگو باشند. کی نوبت به پاسخگو بودن رهبر خواهد رسید؟ او کی می‌خواهد در مقابل حمایتی که از احمدی نژاد کرد پاسخ دهد؟ او کی می‌خواهد بابت نماز جمعه ۲۹ خرداد جواب دهد؟ رهبری در حالی از پاسخگویی می‌گوید که طی ۲۸ سال حاکمیت خود، هیچ گاه مصاحبه مطبوعاتی و گفت و گوی رسانه‌ای نداشته و در مقابل افکار عمومی پاسخگو نبوده است؟ پس چه زمانی او می‌خواهد بابت سیاست‌های غلطی که او هدایتگرش بود پاسخ دهد؟...
کلمه - نرگس مستوفی: هفت سال است که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد در حصر هستند. آنها در حصر شدند، به دلیل افشای حقیقت، به دلیل تمام آن چیزی که امروز از پشت بلند گو گفته شد.
هشت سال پیش آنان متهم به بی بصیرتی شدند و متهم به فتنه انگیزی؛ هشت سال گذشت و امروز مشخص شد که چه کسانی بصیرت داشتند و چه کسانی تهی از بصیرت بودند، امروز مشخص شد که اویی که فریاد بصیرت بصیرت سر داده بود؛ خود تازه بصیرت پیدا کرده است و دهان به نصیحت گشوده است. آنها در حصر شدند، چرا که چشم بر دروغ نبستند، چراکه شعار جنبش دروغ ممنوع بود، و حال اویی که آن روز عصبانی شده بود که چرا احمدی نژاد را دروغگو خطاب می‌کنند خود باید از بلندگو فریاد دروغ ممنوع سر دهد.
آیت الله خامنه‌ای در سخنرانی دیروز خود با خطاب قرار دادن محمود احمدی نژاد و حرفهای این چند ماه اخیر گفت: کسانی که همه امکانات کشور دستشان بوده و هست حق ندارند نقش اپوزیسیون را بازی کنند. او لجن پراکنی را حرام دانست و ملاک را حال فعلی افراد خواند.
او همچنین تاکید کرد: اینکه فردی مکرر، دستگاهها یا قوای مختلف را مورد حمله و تهمت قرار دهد، هنر نیست زیرا هر کودکی می‌تواند با یک سنگ، شیشه‌ای را بشکند، هنر آن است که انسان خدا را در نظر داشته باشد و منطقی حرف بزند و از سخن گفتن برای هوای نفس و جهات شخصی و دستیابی به قدرت پرهیز کند چرا که خداوند بابت هر سخنی از انسان سؤال و مؤاخذه خواهد کرد.
آیت الله خامنه ای "انتشار آمارهای بی‌پایه، ادعاهای دروغ، تخریب چهره‌های مورد قبول مردم و انکار موفقیت های انقلاب اسلامی" را بخشهایی از اقدامات در فضای مجازی برای بدبین کردن مردم بویژه جوانان و نوجوانان دانست و گفت که برخی افراد بی تقوا در داخل با متهم کردن افراد و دستگاهها و تلاش برای صحیح جلوه دادن دروغ‌های شاخدار بیگانگان، همان کار دشمن را انجام می دهند.
آن چیزی که مردم و محصورین در سال ۸۸ می‌گفتند نیز همین بود که لجن پراکنی حرام است. که ملاک حال فعلی افراد است. که دروغ نگویید، تخریب نکنید، اتهام نزنید و ....
حالِ امروز احمدی نژاد چه فرقی با آن روز او دارد. مگر همان زمان در مناظرات انتخاباتی تمام گذشته انقلاب را زیر سوال نبرد. مگر در مناظره با میرحسین موسوی، سال‌های دفاع مقدس را زیر سوال نبرد؟ مگر از هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نگفت؟ مگر احمدی نژاد همان زمان لجن پراکنی نکرد؟ مگر دروغ نگفت؟ مگر سفید را سیاه و سیاه را سفید نکرد؟
مگر محمود احمدی نژاد در آن مناظرات به آیت الله هاشمی اتهام نزد که :"درانتخابات قبل از داخل وخارج رقیب من پشتیبانی شد و کمک شد در همان اوایل این دولت آقای هاشمی پیغامی برای یکی از این پادشاهان حاشیه خلیج فارس فرستاد که شما نگران نباشید ظرف شش ماه این دولت ساقط می‌شود..."
و یا به مدیران دولتی اتهام نزد که: "آقای صفایی فراهانی مدیر دولت شماست از دولت شما پولدار شده فهرست بلندی است من نمی‌خواهم اینجا اسم ببرم شما می‌گویید میلیادر شدند، پسرهای آقای هاشمی چه‌کار می‌کنند در کشور؟ کدام یک از وزرای بنده در دوره وزارتشان میلیاردرشدند یا رانتی را خوردند یا ملکی را گرفتند؟ من فهرستی دارم از زمین‌هایی که مدیران گرفتند ....بی قانونی در پسران بعضی از همین آقآیانی است که امروز از شما حمایت می‌کنند.پسر آقای ناطق چه‌طوری میلیاردر شد؟ خود، آقای ناطق چه‌طوری دارد زندگی می‌کند اینها حامیان شما هستند بی‌قانونی انهاست جناب آقای موسوی ما قانون را نمی‌پذیریم؟ "
امروز که نوبت به رییس دستگاه منصوب رهبری رسیده، نباید سنگ در دست گرفت و شیشه‌ها را شکست، اما آن زمان در سال ۸۴ که احمدی نژاد علیه چهره‌های موجه نظام سی دی تکثیر می‌کرد، شیشه ای شکسته نمی‌شد؟ در مناظرات سال ۸۸ که آنهمه دروغ گفته شد، خدایی وجود نداشت تا دروغگو او را در نظر بگیرد؟
مگر در همان مناظرات با کروبی و موسوی، کلی آمار دروغ نداد، کلی اطلاعات غلط به مردم نگفت؟ احمدی نژاد چه کرده هشت سال که امروز هیچ کدام از حامیانش نمی‌توانند از او حمایت کنند و نمی توانند هیچ دستاوردی برای آن دوران بر شمارند تا از انتخابشان دفاع کنند؟
مگر احمدی نژاد در آن مناظرات نقش مار نکشید و مدعی نشد که: "نرخ بیکاری در بهار ۸۴ نرخ بالا بود، از ابتدا ۸۴ نرخ بیکاری رو به کاهش است بطور مستمر این در حالی است که در تمام دنیا نرخ بیکاری در حال افزایش است. ضریب جینی برای اولین بار پایین آمد. دولت سهام عدالت داده، حمایت ها بیشتر شده . حقوق بازنشستگان اول ۱۳۹ هزار تومان بود اما الان ۴۹۶ هزار است. یکی از دلایل تورم، بدهی دولت به بانک مرکزی بوده است. تمام دولتها از آن پول برداشته است. ۳۱۸ میلیارد خرج ۶۳ تا ۶۴/۶۴ تا ۶۷ ۵۰۴ میلیارد تومان... تا قبل از دولت ما، ۵ هزار و ۱۰۷ میلیارد توما که ریشه تورم بوده را بدهی داشتیم. ۴ سال اول این دولت، کمترین تورم را داشتیم. ۴ سال آقای خاتمی ۱۷٫۳ مال ما ۱۶٫۵/آقای موسوی ۱۸ حدودا/الان نرخ تورم زیر ۱۵ درصد است و پایین می اید"
چرا آن زمان کسی فریاد نزد که رییس جمهور کشور نباید آمار دروغ به مردم بگوید؟
بله درست است ملاک حال افراد است، اما احمدی نژاد همیشه همین بوده، در آن روزهایی که نظر او به نظر رهبری نزدیک‌تر بود نیز همین حرف ها را میزد و همین کارها را می‌کرد. او تغییر نکرده است، فقط این بار نوک پیکان حملاتش متوجه اصلاح طلبان و تحول خواهان و منتقدین نیست، متوجه منصوبان رهبری شده است و حال باید از پشت بلندگو او را خطاب قرار داد و به تقوا دعوت کرد.
از سوی دیگر رهبری، در سخنرانی خود می‌گوید کسانی که مسوولیت داشته‌اند باید پاسخگو باشند. کی نوبت به پاسخگو بودن رهبر خواهد رسید؟ او کی می‌خواهد در مقابل حمایتی که از احمدی نژاد کرد پاسخ دهد؟ او کی می‌خواهد بابت نماز جمعه ۲۹ خرداد جواب دهد؟ رهبری در حالی از پاسخگویی می‌گوید که طی ۲۸ سال حاکمیت خود، هیچ گاه مصاحبه مطبوعاتی و گفت و گوی رسانه‌ای نداشته و در مقابل افکار عمومی پاسخگو نبوده است؟ پس چه زمانی او می‌خواهد بابت سیاست‌های غلطی که او هدایتگرش بود پاسخ دهد؟ همه نیک می‌دانند که رییس جمهور در این کشور به تنهایی تصمیم گیرنده نیست و نهادهای چون سپاه که مستقیم زیر نظر رهبری هدایت می‌شوند در بسیاری از تصمیمات دخیل هستند. همگان نیک می‌دانند که رییس جمهور چون گذشته نه فقط برای سه وزیر که باید برای تمام وزرای نظر موافق رهبری را جلب کند تا به گزینه‌ی ۲۳ وزارت علوم نرسد، همگان نیک می‌دانند که شورای نگهبان و نهادهای انتصابی به تنهایی تصمیم نمی‌گیرند و بسیاری از رد صلاحیت‌ها به پشتوانه قدرت بدون پاسخگویی است که رهبری به آنان عرضه کرده است. پس پاسخگویی درباره کاستی‌ها و کمبودها فقط بر عهده رییس جمهور و یا مجلس نیست، مقام بالاتری نیز وجود دارد که در تمام تصمیم گیری‌ها دخیل است و نقش آفرین. اگر قرار به پاسخگویی باشد رهبری نیز باید پاسخ بسیاری از سوالات را دهد.
نمی‌توان پشت بلندگو قرار گرفت و فقط دیگران را متهم کرد، هرکس به اندازه مسوولیت خود باید پاسخگو باشد، و هرچقدر مسوولیت سنگین‌تر و مقام بزرگتر، مسوولیت پاسخگویی نیز بیشتر خواهد شد.
