- بولتون سیاستمداری که معقتد است نباید گذاشت رژیم 40 سالگی انقلاب اسلامی را ببیند رییس شورای امنیت ملی آمریکا شد.
- ترامپ در کمتر از یک هفته دو تغییر اساسی در کاخ سفید داد و بولتون و پمپئو را که هر دو از مخالفان سرسخت رژیم ایران هستند روی کار آورد.
- در سیاست مقابله با جمهوری اسلامی، عربستان سعودی و اسرائیل نیز با آمریکا همراهی میکنند. برای پوتین در روسیه نیز قطعا نه جمهوری اسلامی و نه بشار اسد در کارنامه درخشانی که او میخواهد در کشورش بر جای بگذارد نقشی بازی نمیکنند. این اروپاست که باید فکری برای جمهوری اسلامی بکند که چون طوق لعنت به گردنش آویخته شده است.
پس از انتصاب مایک پمپئو رییس سازمان سیا به عنوان وزیر خارجه آمریکا، جان بولتون نیز به جای ژنرال مکماستر رییس شورای امنیت ملی کاخ سفید نشست. او از نهم آوریل (۲۰ فروردین) کار خود را آغاز میکند.
ترامپ از ژنرال مک ماستر قدردانی کرد و گفت او کار خارقالعادهای کرده و دوست من باقی خواهد ماند.
در مورد اینکه چرا در این برههی زمانی ماستر عوض و بولتون جایگزین او شد حدس و گمانهای زیادی مطرح است.
لی زلدین نماینده مجلس نمایندگان از نیویورک در واکنش به این تصمیم گفته «بولتون فرد بسیار آگاهی است و مشاور امنیت ملی خوبی خواهد بود و درز اطلاعاتی که از شورای امنیت ملی بیرون میآمد نیز پایان مییابد و باقیماندههای دولت اوباما خواهند رفت.»
این نماینده بولتون را فردی فهمیده و یک آمریکایی شگفتانگیز توصیف کرده و گفته است انتخاب هوشمندانه ترامپ را تحسین میکند و تاکید کرده «با توجه به شرایط استثنایی کشور منتظر همکاری با او در موضوعات بسیار نگرانکننده در حوزهی «امنیت ملی» هستیم.»
خبر بد برای دشمنان آمریکا
سناتور لیندزی گراهام نیز در واکنش به انتصاب بولتون گفته است «این خبری خوب برای متحدان آمریکا و خبری بد برای دشمنان آمریکاست و معتقدم او درک قاطعی از تهدیدها از جانب کره شمالی و رژیم ایران و اسلام افراطی دارد.»
جان بولتون از سال ۲۰۰۱ معاون وزیر خارجه در امور کنترل تسلیحات و امور امنیت بینالمللی و در مقطعی سفیر آمریکا در سازمان مللمتحد بود.
بولتون ساعاتی پس از آنکه ترامپ او را به عنوان مشاور جدید امنیت ملی آمریکا معرفی کرد، در توییترش نوشت که قرار است در یک برنامه تلویزیونی در شبکه فاکس نیوز به همراه مایک پمپئو در مورد برنامههای آمریکا پس از خروج احتمالی از توافق اتمی با رژیم ایران شرکت کند. این پیام به معنی آن است که مسئله برجام یکی از دلایل اصلی برای جایگزینی بولتون در این مقام است.
جان بولتون دوشنبه ۹بهمن ۹۶ در مصاحبه با فاکس نیوز گفته بود رژیم ایران مرگ نزدیک توافق اتمی را میبیند.
روزنامه واشنگتن پست نیز با اشاره به اینکه بولتون یکی از مخالفان سرسخت رژیم کیم جونگ اون رهبر کره شمالی است به مقالهی او در پایگاه خبری «برایت بارت» اشاره کرده است که نوشته بود کره شمالی به رژیم ایران و القاعده و دولت اسلامی (داعش) تسلیحات میفروشد و باید برای اقدامات پیشگیرانه علیه فعالیتهای موشکی تهران و پیونگ یانگ آماده شد.
بولتون معتقد است «هر توانمندی که کره شمالی در زمینه تسلیحاتی و موشکی دارد رژیم ایران روز بعد آن را خواهد داشت.»
خیلی از کارشناسان معتقدند بولتون در تقابل با جمهوری اسلامی حتی از ترامپ تندتر است.
جان بولتون بارها تاکید کرده ترامپ باید از توافق اتمی خارج شود و تحریمهای اقتصادی را علیه تهران مجددا آغاز کند و تا سرنگونی جمهوری اسلامی پیش ببرد.
بولتون صراحتاً میگوید «هدف آمریکا باید تغییر رژیم ایران باشد» و حتی ابایی ندارد که بگوید جنگ هم یکی از گزینههای این تغییر است. موضوعی که سال ۲۰۱۵ در گفتگو با نیویورک تایمز تکرار کرد.
از نهم آوریل که بولتون ۶۹ ساله کارش را در کاخ سفید آغاز میکند و تا پایان مهلت ترامپ برای تصمیم در مورد تمدید یا عدم تمدید توافق اتمی با جمهوری اسلامی حدود یک ماه فاصله است.
یکی از پرسشهایی که واشنگتن پست مطرح کرده این است که بولتون و ژنرال ماتیس چطور در کابینه ترامپ همکاری خواهند کرد در شرایطی که ماتیس نسبت به آغاز هر درگیری و جنگی محتاطانه عمل میکند.
گفتنی است که در سالهای نه چندان دور بولتون روابط خوبی با «سازمان مجاهدین خلق ایران» داشت و در تعدادی از گردهماییها و میتینگهای سیاسی هواداران این گروه سخنرانی کرد و از آن دسته محافظهکاران سنتی آمریکاست که اعتقاد داشت سازمان مجاهدین باید از لیست سازمانهای تروریستی خارج شود تا پتانسیل برای فشار بر رژیم ایران افزایش پیدا کند اما این رابطه در مقایسه با گذشته به سردی گراییده است.
فرمول آشنای ترامپ برای در همپیچیدن رژیم ایران
بولتون معتقد بود انقلاب اسلامی ایران نباید چهل سالگی خود را ببیند و همین اظهار نظرهای بیپرده باعث شده انتصاب او با واکنشهای مختلفی در فضای مجازی مواجه شود.
گروهی آمدن بولتون را برای سپاه، قاسم سلیمانی و نایاک (لابی رژیم در آمریکا) خبر تلخی دانستهاند. گروهی هم معتقدند حتی اگر آمدن بولتون برای جمهوری اسلامی به منزله آغاز جنگ نباشد همین تصور روانی و کابوس جنگ و براندازی و خروج از برجام و تحریمها رژیم را از پا میاندازد.
سیاست «رییس عصبانی، معاون باجبگیر» نسخهای است که رژیم ایران پیش از امضای توافق اتمی تا ژوییه ۲۰۱۵ پیاده کرد.
آن زمان رهبر جمهوری اسلامی و گروهی از «تندروهای بیکلّه» در سپاه پاسداران و مجلس شورای اسلامی با کمک پیادهنظام و رسانهها بر طبل آمریکا ستیزی میکوبیدند و در کنار فعالیتهای اتمی، موشکهای بالستیک آزمایش میکردند و چنگ و دندان نشان میدادند. اما در حالی که کمر رژیم زیر بار تحریمهای اقتصادی خم شده بود، از دل این «فرمول وحشت» که معمولا اروپاییها را به دست و پا میاندازد، روحانی و ظریف با چراغ سبزِ «رییس عصبانی» در شکل و شمایل شوالیهی نجاتبخش وارد صحنه شدند و پای میز مذاکره نشستند و خوش و بش کردند و «نرمش قهرمانانه»ی علی خامنهای را به اجرا گذاشتند و هم باج گرفتند و هم باج دادند.
حالا ظاهرا همان سیاست را به شکل برعکس، ترامپ با آوردن پمپئو و بولتون در برابر جمهوری اسلامی و اروپا پیاده میکند. سیاستی با ابعاد وسیعتر و پیامدهای غیرقابل پیشبینی با پیامی روشن برای اروپاییها که میبایست بساط مماشات با رژیم ایران را برچینند.
این همه در حالیست که ترامپ ضمن انتقاد از حملهی جرج بوش به عراق، تا کنون نیز نشان داده حاضر نیست حتی یک دلار برای جنگ خرج کند. همچنین یکی از انتقادهای او به اوباما نگه داشتن نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق بوده است. ترامپ حاضر نشد برای پایان دادن به جنگ سوریه نیز برای استقرار نیروهای نظامی بیشتر، پول و همچنین جان سربازان آمریکایی را هزینه کند.
رییس جمهوری آمریکا و دوستانش از جمله عربستان سعودی و اسرائیل که آنها نیز بخشی از پیشبرد این سیاست را برعهده دارند، هدف خود را همراه کردن اروپا قرار دادهاند. این هدف با ملاقات رهبران آمریکا و کره شمالی که قرار است در ماه مه صورت گیرد، کشورهای اروپایی را در حمایت و مماشات با جمهوری اسلامی به گوشهی رینگ سیاست جهانی میراند. آن هم در حالی که پوتین به عنوان رییس جمهوری تازه و دوباره تایید شده، به دنبال بر جای گذاشتن کارنامهای درخشان از احتمالا آخرین دوره ریاست جمهوری خود خواهد بود. کارنامهای که در آن «اول روسیه» نقش حیاتی و تعیینکننده بازی میکند و نه جمهوری اسلامی یا رژیم بشار اسد! در این میان، اروپا نیز باید فکری به حال جمهوری اسلامی بکند که چون طوق لعنت به گردنش آویخته شده است.