Thursday, Nov 27, 2025

صفحه نخست » پاسخی به بلیط فروشی سرادر نقدی

به جای بلیط فروشی بیت المقدس بلیط عقلانیت صادر کنید

امیر شایگان

سردار نقدی، مشاور فرمانده کل سپاه گفته است:

sardarmoftgoo.jpgمن بارها گفتم اگر کاروان‌دار زیارت نجف و مشهد بودم، از همین الان بلیت بیت‌المقدس را می‌فروختم. همه‌چیز آماده است. خون شهدای غزه هدر نمی‌رود. صهیونیست‌ها همه‌چیز را نابود کردند؛ از بیمارستان‌ها تا دانشگاه‌ها و مدارس. اما ملت فلسطین ایستاد و همین استقامت راه پیروزی را باز خواهد کرد.

سال‌هاست که عده‌ای با اطمینان خیره‌کننده‌ای از «سقوط اسرائیل» سخن می‌گویند؛ با چنان اعتمادبه‌نفسی که گویی آینده در گاوصندوق ذهن‌شان نگه‌داری می‌شود و کلیدش فقط دست خودشان است. از این توهم مطلق، تا رویاپردازی‌هایی از جنس همین جمله تازه سردار نقدی -- که اگر «کاروان‌دار» بود، همین امروز بلیت بیت‌المقدس می‌فروخت -- فاصله‌ای نیست. تنها مرز میان واقعیت و خیال، همان چیزی است که ۱۲ روز جنگ اخیر به جهانیان یادآوری کرد: آنچه سال‌ها از تریبون‌ها و رسانه‌ها تکرار شد، نه نقشه راه بود، نه تاکتیک، نه حتی تحلیل؛ فقط خواب و خیال بود.

دنیا دید که «نابودی اسرائیل» نه وقوع یافت، نه حتی به آن نزدیک شد. نتیجه نه سقوط، نه فروپاشی، نه پیروزی تاریخی، بلکه تنها تکرار گردابی بود که قربانی اصلی‌اش مردم عادی هستند.

اما هنوز کسانی هستند که در اوج فقر عمومی، در اوج فشار اقتصادی، در اوج سفره‌های کوچکشده مردم، در روزهایی که یک خانواده ایرانی برای خرید نان، دارو و یک بطری روغن باید حساب کتاب کند و تصمیم بگیرد کدام ضروری‌تر است، باز هم از «فتح قدس» می‌گویند و حتی وعده تور زیارتی صادر می‌کنند!

طنز تلخ زمانه اینجاست:

مردمی که برای سفر مشهد و شیراز باید قسط ببندند، قرار است تور خارجی بیت‌المقدس بخرند؟

ملتی که در صف دارو، گوشت، اجاره‌خانه و آزادی نفس می‌کشد، چطور قرار است بدون حل ابتدایی‌ترین مسائل داخلی، ناجی منطقه شود؟

وقتی اقتصاد مثل ریه‌ای زخمی نفس‌نفس می‌زند، وقتی امید اجتماعی چکه‌چکه ته می‌کشد، آیا بلیت‌فروشی برای شهری که نه آزاد شده نه حتی نزدیک است، چیزی جز فرار از واقعیت است؟

مشکل ما دیگر فقط سیاست‌گذاری غلط نیست؛ عادت کردن به توهم است.

سال‌هاست که پرچم پیروزی خیالی را بر قله‌ای نصب کرده‌اند که هنوز حتی از دامنه‌اش بالا نرفته‌ایم. هر شکست را پیروزی نامیدند، هر ویرانی را مقاومت خواندند، و هر جراحت را سرمایه راه آینده. اما جهان با چشم خود دید:
پیروزی با شعار ساخته نمی‌شود.

قدس با سخنرانی فتح نمی‌شود.

و سقوط یک دولت با خواب‌های شبانه رخ نمی‌دهد.

اگر قرار است کسی بلیتی صادر کند، بهتر است بلیت بازگشت به عقلانیت، تدبیر و اولویت‌گذاری واقعی باشد. اگر مسیری باید باز شود، اول راهی برای رهایی مردم از تورم، بیکاری، ناامیدی و فرسایش زندگی روزمره است. اول نان، بعد آرمان. اول آبادانی وطن، بعد آرزوی نجات جهان.

خون بی‌گناهان «پروژه سیاسی» نیست که با آن بروشور تبلیغاتی چاپ کنیم.

مقاومت اگر ارزش است -- احترام می‌خواهد، نه مصرف رسانه‌ای.

آینده اگر قرار است ساخته شود -- ساختنی است، نه گفتنی.

امروز مهم‌ترین چیزی که باید فروخته شود، توهم است؛
نه بلیت بیت‌المقدس.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy