امیدوارم حقیقتی که می گویم باعث رنجش کسی نشود، ولی دکترهای جدیدالمدرک، جز استثناهایی، از دو گروه خارج نیستند:
۱-سهمیه ای ها
۲-خر خون ها.
این موضوع باعث شده تا دکترهای تازه به دوران رسیده، فاقد دو صفت مهم باشند:
شخصیت و سواد عمومیِ متناسب با تحصیلات.
اخیرا سخنان خانم دکتری از سیمای جمهوری نکبت پخش شد که در باره ی بیماری کورونا می گفت مردم باید به این بیماری دچار شوند و نباید از بیمار شدن مردم ناراحت شد.
سخنان این خانم دکتر را که شنیدم یاد «دکتر» یوزف منگله ی نازی افتادم که او هم معتقد به پاکسازی انسان های ضعیف بود. در تفکر نازی ها، قوی ها باید باقی می ماندند و ضعیف ها باید نابود می شدند. نازی ها هم برای پاکسازی سریع، به کمک طبیعت می آمدند و به نابودسازی انسان ها می پرداختند.
این ادامه ی همان تزی بود که چند سال پیش برخی از تیتیش مامانی های جامعه، در مورد گورخواب ها صادر کردند که آن ها را باید مقطوع النسل کرد.
حال خانم دکتر جوان، که احتمالا با خر خونی توانسته وارد رشته ی پزشکی بشود و مدرک دکتری اخذ کند، به جای مرهم نهادن بر زخم مردم رنجدیده و دستکم امید دادن به آن ها، وقیحانه از بیمار شدن طبیعی و احتمالا مردن طبیعی انسان ها سخن می گوید.
باید شکرگذار بود که بشریت به جای لویی پاستور، چنین موجود منفور و منحوسی را در تاریخ خود نداشت. لابد پاستور هم وقتی سگی کسی را گاز می گرفت و باعث هاری او می شد، به فرد احتمالا هار شده می گفت، حالا طوری نشده! هزاران نفر را سگ گاز می گیرد و باعث هاری و مرگ دردناک آن ها می شود! بشر دو پا که کاری از دست اش ساخته نیست!
خانم دکتر! چون جوان هستید نمی خواهم با کلام ام بیشتر از این شما را در هم بکوبم. فقط به شما می گویم، اول انسان باش، بعد دکتر. اگر هم مثل پاستورها عرضه ی یافتن درمانی برای بیماری مردم نداری، دستکم صدایت را ببر و به آمپول زنی ات مشغول شو!
