امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی فعالیت قومگراها و به ویژه روحانیون نوشت:
به تازگی کلیپی از آیتالله سیدحسن عاملی، امام جمعه و نماینده ولی فقیه در اردبیل (و همچنین عضو مجلس خبرگان) منتشر شده که واکنشهایی را در پی داشته است. او در بخشی از سخنرانیاش به ترکی میگوید: «از جمله حقوقی که ما برای جمعیت آذری در کل دنیا معتقدیم و از آن دقاع میکنیم، خلوص زبان خودمان است. زبان ما باید خالص بماند. زبان مادری ما باید خالص بماند. ما از تهدیداتی که برای خلوص زبانمان وجود دارد نگرانیم. به [جمهوری] آذربایجان میرویم، روسی حرف میزنند. از خلوص افتاده. به ترکیه میرویم، لهجه استانبولی است که بعدها ساخته شد. لهجه استانبولی حادث است. امر حادث است. اگر تاریخ را دنبال کنیم و به عقب برگردیم، میرسد به آذری. بعداً آن کلمات اضافه شدند. آنجا هم از خلوص افتاده. در ایران هم کلمات فارسی مخلوط شدهاند و اینجا هم از خلوص افتاده. به همین دلیل ما تصمیم گرفتهایم که برای ادای حق بزرگ، بحمدلله و المنة تشکیلات بزرگی را راه انداختیم. آغاز شده و افتتاحیه رسمیاش هم بهصورت وسیع انجام خواهد شد».
من عین این جملات را دقیقاً ۱۸ سال پیش از زبان خود ایشان شنیدم. یعنی هنگامی که در تابستان ۱۳۸۱ (که دانشگاه تعطیل شده و به خانه آمده بودم) ایشان را که آن موقع هنوز امام جمعه اردبیل نبود و سخنرانی خوشنام، ساکن قم بود، به مسجدالنبی زرینشهر دعوت کردیم و چند شب در ایام فاطمیه میزبانشان بودیم. شبها هم من و چند تا از دیگر بچههای مسجد در خانهای که برایش فراهم کرده بودیم، نزدش میماندیم. علاقه داشت قبرستان تخت فولاد اصفهان را ببیند و من که کمابیش با این قبرستان آشنا بودم، با همراهی بچههای مسجد برنامهای چیدیم و یک روز رفتیم آنجا. به خاطر توضیحاتی که درباره تخت فولاد دادم، از آن پس مرا «سید امیر تخت فولادی» صدا میزد. آخرین روز هم من و یکی از دیگر بچهها او را تا خانهاش در قم رساندیم و شب هم مهمان خانهاش بودیم. در این مدت حقیقتاً از اخلاق و سخنرانیهایش استفاده کردم. برای همین ارتباطم را با او تا سالها ادامه دادم، چه با تماس تلفنی، چه با پست کردن کتاب دربارهی تخت فولاد و چه دیداری که در سال ۱۳۸۸ و هنگام سفرم به اردبیل، با ایشان در مسجد جامع داشتم و یک کتاب دیگر دربارهی تخت فولاد برایشان بردم.
اینها را نوشتم تا دو نکته را یادآوری کنم: نخست اینکه مواضع قومگرایانهی ایشان تازه نیست و دست کم شخصاً میدانم بیش از دو دهه پیشینه دارد. دوم هم اینکه ایشان را دوست دارم و سخنرانی چیرهدست میدانم. اما شوربختانه مواضع قومگرایانهی ایشان که باعث شده بسیاری از قومگرایان افراطی هم پشت جملات او پنهان شوند، در کنار چیرهدست بودنش در سخنرانی، خطرناک است. اگر این یادداشت *** را در کانال تلگرامی «اخبار سوریه» که توسط برخی بچه حزباللهیها اداره میشود و دربارهی همان سخنرانی کذایی ایشان است بخوانید، میبینید که سر و صدای بچه انقلابیها را هم در آورده و آنها از رهبری درخواست ورود به موضوع کردهاند.
چند نکتهی کلی دربارهی این موضوع را اینجا یادآوری میکنم:
۱ - اشاره به «جمعیت آذری در کل دنیا» در سخنان ایشان، موضعی کاملاً قومگرایانه است. با توجه به اینکه مناطق آذرینشین ترکیه (در شمال شرقی این کشور) تا پیش از جنگ چالدران، و جمهوری آذربایجان هم که تا سال ۱۹۱۸ نام تاریخیاش «ارّان» بود، تا پیش از جنگهای با روسیه از ایران جدا شد، اگر کسی بخواهد از پیوند میان آذریهای جهان سخن بگوید، باید موضعش تاریخی و بنابراین ایرانی باشد. اما شوربختانه از سخنان آیتالله عاملی چنین چیزی برداشت نمیشود.
۲ - ایشان اشاره میکند که زبان جمهوری آذربایجان با واژههای روسی ناخالص شده و زبان در ترکیه هم نسبت به دوران گذشته، تغییر کرده. دربارهی ترکی آذری اما میگوید واژههای فارسی مخلوط شده و از خلوص افتاده. دربارهی این ادعا چند نکته را باید افزود:
۲. الف) در اینکه واژههای روسی پس از چیرگی روسیه بر مناطق شمالی رود ارس، وارد این زبان شده شکی نیست. در اینکه در ترکیه هم پس از روی کار آمدن آتاترک، دستکاریهای زیادی در زبانشان انجام شد (به گونهای که فهم زبان ترکی دورهی عثمانی برای جوانان امروز ترکیه بسیار دشوار و گاهی نشدنی است) هم شکی نیست. اما آیا واژههای فارسی در چند دههی اخیر وارد ترکی آذری شدهاند؟ به نظر میآید ادعای آیتالله عاملی چنین باشد؛ در حالیکه دادههای تاریخی و ادبی و زبانشناسی چیزی جز این را نشان میدهد. واژههای فارسی نه تنها بهطور تاریخی در ترکی آذری وجود پر رنگ داشته، بلکه حتی در ترکی استانبولی هم اینچنین بود و تنها پس از روی کار آمدن آتاترک و تلاش برای پاکساری فارسی از ترکی بود که شمارشان کاهش یافت (که اکنون بر پایهی «بنیاد زبان ترکی» در حدود ۱۵۰۰ واژهی فارسی همچنان در ترکی معاصر رایج است.
در ترکی آذری، چه در جمهوری آذربایجان و چه در مناطق آذرینشین ترکیه، شمار واژههای فارسی پر کاربرد همچنان فراوان است. در ترکی آذری ایران کنونی نیز، اگر نگاهی به منابع ادبی این زبان بیندازیم (همچون در دیوان فضولی، معجز شبستری، نسیمی یا حتی اشعار ترکی شاه اسماعیل)، پر از واژههای فارسی است. هیچ متن ترکی آذری خالص و بدون واژههای فارسی در درازای تاریخ نداشتهایم که اکنون بخواهیم ترکی آذری را به همان خلوص بازگردانیم.
۲. ب) بسیاری از واژههای به ظاهر فارسی در ترکی آذری، در واقع بازمانده زبان پیشین این دیار، پیش از ترکی شدن است. شوربختانه بحثهای احساسی پیرامون این موضوع، مانع از شنیدن و خواندن پژوهشها در این زمینه میشود. روزگاری احمد کسروی بر پایهی دههای منبع تاریخی فارسی و عربی، نشان داد که زبان مردم آذربایجان پیش از ترکی شدن، پهلوی یا آذری بوده که از خویشاوندان زبان فارسی است. اما به دلیل برخی افراطگریهای وی علیه مذهب، شعر، عرفان و...، موج منفیای که علیهش شکل گرفت، به جریانهای قومگرا این فرصت را داد که روی موج منفی شکلگرفته علیه او سوار شده و ارزش پژوهشهای تاریخی و زبانشناختی او را زیر سؤال ببرند. اما پس از کسروی، هم منابع فارسی قدیمی دیگری از دل کتابخانهها بیرون آمد (همچون رسالهی روحی اُنارجانی در ۱۰۲۹ خورشیدی)، و هم دهها سفرنامه از بازرگانان و جهانگردان اروپایی که در سدههای پیش به ایران آمده و به زبان غیرترکی مردم آذربایجان اشاره کرده بودند، به فارسی برگردان یا معرفی شد که تاییدی بود بر ادعای کسروی. برای نمونه الساندری (جهانگرد ونیزی که حدود سال ۱۵۰۰ به ایران آمد)، تنریرو (جهانگرد پرتغالی که در سال ۱۵۲۳ به تبریز رفت)، اولئاریوس (سفیر هولشتاین/آلمان که در سال ۱۶۳۷ به ایران آمد)، اولیاءالله چلبی (جهانگرد اهل سرزمینهای عثمانی که در ۱۰۱۹ خورشیدی به تبریز آمد) و... همه به این نکته اشاره داشتند که زبان مردم آذربایجان در آن دوره از پهلوی/ آذری، آرام آرام به ترکی تغییر میکرد. همچنین در خود ترکیه هم، پژوهشگران زبان و ادبیات ترکی (که عموماً ترکگرا هستند) چندین سال است که دست از ادعاهای قدیمی (مبنی بر ترک بودن تمدنهای باستانی همچون سومر و اورارتو و هیتی و...) برداشته و اذعان دارند که مهاجرت ترکان برای سکونت در این منطقه (آذربایجان و آناتولی) از هزار سال پیش آغاز شد و زبان مردم رفته رفته دگرگون گشت. برای نمونه، فاروق سومر (استاد فقید و معروف دانشکده زبان، تاریخ و جغرافیا در دانشگاه آنکارا) مقالهای چهل صفحهای دارد دربارهی تغییر زبان مردم آذربایجان که آنگونه که نشان میدهد، در سه موج (دورهی سلجوقیان، حملهی مغول و روی کار آمدن صفویان) زبان مردم آذربایجان و جاینامهای این منطقه ترکی شد. نیاکان آیتالله عاملی در همین دوره به ایران و آذربایجان آمدند (ایشان شخصاً برایم توضیح دادند که اجدادشان که روحانی شیعه بودند، به دعوت صفویان از جبل عامل لبنان به ایران آمدند و برای همین نام خانوادگیشان عاملی است).
۲. ج) هیچ زبان خالصی در جهان سراغ نداریم و هر قوم و ملت و تمدنی که با دیگران ارتباط داشته باشد (که ارتباط، لازمه تمدن است)، به ناچار زبانش هم واژههایی را وام گرفته یا به وام میدهد. همانگونه که در زبان فارسی هم واژههای عربی بسیاری هست که نتیجهی تبادل ایران و اسلام بوده و حذف این واژهها، تنها به فقیر و نارسا شدن فارسی میانجامد. اما روحانیون ایرانی در کاربرد واژههای عربی که برای همگان قابل فهم نیست، یدی طولا دارند. به جای خالصسازی زبان ترکی، میتوان از کاربرد واژههای بیگانهای که برای مردم فهمپذیر نیست پرهیز کرد؛ چه در زبان فارسی، چه در زبان ترکی و چه در زبانهای دیگر.
۳ - باور دارم آیتالله عاملی، یک روحانی ایراندوست است. این را میتوان از موضعگیری ایشان در پاسخ به ادعاهای جمهوری آذربایجان دربارهی کمک ایران به ارمنستان در جنگ میان این دو کشور، دریافت. اما گاهی از نتایج سخنان و مواضعشان آگاه نیستند. آنچنانکه در ماجرای کاریکاتور روزنامهی ایران در سال ۱۳۸۵ که به اعتراضات آذربایجان و ناآرامیهایی در آن منطقه انجامید، آیتالله عاملی هم ناخواسته نقشی تحریککننده در روزهای ابتدایی داشت که پس از گسترده شدن ناآرامیها، ایشان خود را به کناری کشید. در بحث لزوم خالصسازی زبان ترکی از واژههای فارسی و دیگر مواضع مشابه نیز، بعید است ایشان از پیامدهای آسیبزای سخنان خود آگاه باشد.
۴ - در پایان بهتر است یادآوری کنیم که گردانندگان کانال «اخبار سوریه» کار درستی کردهاند که برای این موضوع به سراغ رهبری رفتند. شوربختانه چندین سال است که برخی امامان جمعه در شهرهای آذربایجان و یا نمایندگان نهاد رهبری در دانشگاههای این منطقه، در حال تغذیهی جریان قومگرا هستند. سخنان حجتالاسلام سنجری، امام جمعه منطقه آزاد ارس (که در تلویزیونهای جمهوری آذربایجان بازپخش میشود) و یا موضعگیری نمایندهی ولی فقیه در دانشگاه زنجان دربارهی برنامهی فیتیله (که اعتراضات آذری/ترکها را به دنبال داشت) و تحریک دانشجویان و موارد مشابه دیگر، در این راستا جای میگیرد که نیازمند ورود جدی مسئولین و بهویژه رهبری، برای کنترل نیروهاست. گرداننده کانال اخبار سوریه پس از برخی واکنشها به این یادداشتش، در فایلی صوتی توضیح میدهد که چگونه ترکیه سالها در سوریه کار تبلیغاتی کرد و عاقبت سوریه اینچنین شد؛ اکنون نیز دارد در ایران همین کارها را میکند. مراقب باشیم پیاده نظام آنان نشویم، وگرنه سرنوشت سوریه در انتظارمان است.
کرونا؛ پزشک ارشد آمریکایی خودکشی کرد