معضل چین در قبال ایران: چرا پکن نمیتواند بهطور کامل متحد تهران شود
منبع: "چاینا تینک"
ترجمه: خبرنامه گویا
پس از آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، موازنه ژئوپلیتیکی خاورمیانه بهطور چشمگیری تغییر کرده است. ایران در نتیجه تضعیف «محور مقاومت» و مواجهه با حملات مستقیم اسرائیل و ایالات متحده، با کاهش قدرت بازدارندگی و نفوذ منطقهای روبهرو شده و به دنبال بازیگران جدید برای جبران این خلأ راهبردی است.
در این شرایط، نگاه تهران بیش از گذشته به سوی چین معطوف شده است. ایران امیدوار است که پکن بتواند بهعنوان یک پشتوانه سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی عمل کند. با این حال، آنچه در عمل شکل گرفته نه یک اتحاد راهبردی کامل، بلکه نوعی همکاری محدود و حسابشده است که چین بهدقت مرزهای آن را تعیین میکند.
افزایش تمایل ایران به چین تا حد زیادی ناشی از بیاعتمادی عمیق به ایالات متحده و برداشت عمومی در ایران است که مذاکرات با واشنگتن صرفاً پوششی برای اقدامات نظامی اسرائیل است. در چنین فضایی، چین در ذهن بخشی از نخبگان و افکار عمومی ایران بهعنوان گزینهای کمهزینهتر و قابل پیشبینیتر مطرح شده است.
همزمان، تحولات داخلی ایران نیز بر این معادله سایه انداخته است. شکافهای سیاسی، نارضایتی اجتماعی و بنبست اصلاحات باعث شده آینده کشور برای حتی خود ایرانیان نامشخص باشد. این بیثباتی داخلی یکی از عواملی است که چین را از هرگونه تعهد عمیق و بلندمدت نسبت به ایران بازمیدارد.
از منظر منطقهای، کاهش نفوذ ایران و تضعیف نیروهای همپیمان آن، قدرت چانهزنی تهران را پایین آورده است. در مقابل، موقعیت ژئوپلیتیکی اسرائیل تقویت شده و این عدم توازن، هزینه نزدیک شدن بیش از حد به ایران را برای چین افزایش میدهد؛ بهویژه در شرایطی که پکن به دنبال حفظ روابط پایدار با سایر بازیگران خاورمیانه است.
در حوزه نظامی، اگرچه در ایران بحثهایی درباره خرید جنگندهها و سامانههای پدافندی چینی مطرح شده، اما چین بهخوبی میداند که هرگونه همکاری نظامی گسترده میتواند واکنش شدید آمریکا و متحدانش را در پی داشته باشد. پکن ترجیح میدهد از عبور از خطوط قرمز تحریمی و امنیتی که منافع کلان جهانیاش را تهدید میکند، پرهیز کند.
تحریمهای بینالمللی علیه ایران همچنان بزرگترین مانع بر سر راه اتحاد کامل دو کشور است. شرکتهای بزرگ و بانکهای چینی حاضر نیستند به بهای همکاری با ایران، دسترسی خود به بازارهای جهانی و نظام مالی بینالمللی را به خطر بیندازند. از این رو، حتی در صورت تمایل سیاسی، ظرفیت عملی چین برای حمایت گسترده از ایران محدود است.
افزون بر این، چین انتظار دارد شرکای راهبردیاش دارای راهبرد روشن، ثبات سیاسی و محیط سرمایهگذاری قابل پیشبینی باشند؛ عناصری که ایران در وضعیت کنونی فاقد آنهاست. از نگاه بسیاری از تحلیلگران چینی، تهران نهتنها با اولویتهای راهبردی پکن همسو نشده، بلکه انتظاراتی فراتر از واقعیتهای موجود دارد.
در مجموع، چین ایران را بازیگری مهم اما پرریسک میداند. پکن مایل است تحریمها کاهش یابد و ایران وارد مسیر توسعهای باثبات شود، اما تا آن زمان، سیاست چین مبتنی بر موازنه، احتیاط و فاصلهگذاری حسابشده خواهد بود. به همین دلیل، رابطه دو کشور بیش از آنکه یک اتحاد کامل باشد، شراکتی محدود است که چین آگاهانه از تبدیل آن به یک همپیمانی تمامعیار خودداری میکند.















