Monday, Jun 29, 2020

صفحه نخست » پروپاگاندا به زبان انگلیسی در ستایش خمینی

song_062920.jpgبه مناسبت ۳۱مین سالگرد مرگ خمینی، ویدیویی به انگلیسی در «حرم» وی تولید شده

ایندیپندنت فارسی - نظریه‌پرداز ارتباطات، ‌هارولد لاسول، معتقد است که «پروپاگاندا»* فنی برای تاثیرگذاری بر اعمال انسان از طریق دستکاری بازنمایی‌هاست. این بازنمایی‌ها ممکن است صوتی، تصویری، مکتوب و یا حتی موسیقیایی باشند.

در «پروپاگاندا»ی سیاسی، دولت‌ها، احزاب سیاسی و گروه‌های فشار می‌کوشند بر رفتار و باورهای سیاسی مردم تاثیر بگذارند. این نوشته تلاش دارد به تاثیر یکی از ویدیو- پروپاگانداهای حکومتی بر روی باورهای سیاسی افراد بپردازد و مشخصا از لغت پروپاگاندا به مفهوم تبلیغ مستقیم سیاسی استفاده شده است.

به مناسبت ۳۱مین سالگرد مرگ خمینی، از سوی کانون تبلیغی «صفیر عشق» ویدیویی به زبان انگلیسی در «حرم» وی تولید شده است. این کانون که حتی در حوزه تبلیغات حکومتی دختران را حذف کرده است، از ۶۰ پسر استفاده کرده و کار عمده آن تولید موزیک - ویدیو است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

کاریسا آندروز (Karissa L. Andrews) در کتابی به نام «هنر جنگ» به تاثیر موزیک به عنوان «پروپاگاندا» در جنگ می‌پردازد و از قدرت موزیک برای آرامش، هیجان و شورش یاد می‌کند؛ به این دلیل که اغلب از موزیک برای چنان اهدافی استفاده شده است. اما این «ویدیو- پروپاگاندا» به زبان انگلیسی چرا در این شرایط تولید شده است؟ چه کارکردهایی برای حکومت اسلامی ایران دارد؟

پروپاگاندای ویدیویی به زبان انگلیسی به مناسبت ۳۱مین سالگرد مرگ خمینی

کلام این کلیپ تبلیغاتی از سید احمد حسینی، و سازنده موزیک آن امید رهبران، و ظاهرا در مقبره پیشوای قبلی نظام حاکم بر ایران اجرا شده است. این ویدیو-پروپاگاندا از ۱۱ پسر با لیاس‌های یکسان استفاده کرده است و تلاش دارد تا از ترفندهای «موزیک- ویدیو»ها نیز بی‌بهره نماند، با «اسلوموشن» (آهسته کردن دورِ حرکت تصاویر)، این گروه متحد‌الشکل به سوی دوربین می‌آیند، کفش‌هاشان را در می‌آورند و به آرامی در سوراخ‌هایی قرار می‌دهند، لابد چون باید پاک باشند و به دیدار یک «اسطوره» بروند. صحنه بعدی تصویر بزرگ خمینی است.

برای اسطوره‌سازی، زاویه دوربین از منظر تک‌خوان گروه، از پایین است، تا عظمت تصویر را نشان دهد. برای موثر بودن پروپاگاندا، توجه کامل مخاطب باید کسب شود. هیتلر در کتاب «نبرد من» از «هنر رهبری» یاد می‌کند واین که باید توجه مردم را بر ضد یک دشمن متمرکز کند و تمام کوشش خود را به کار برد که این توجه شکسته نشود. هیتلر موسیقی‌دانان را تشویق می‌کرد که بر روی «قدرت هنر» متمرکز شوند. او به آنها توصیه می‌کرد که خود را از «روشنفکری» دور نگه دارند. در مضمون این ویدیو نیز نه تنها از روشنفکری و روشنگری خبری نیست، بلکه توجه مخاطب بایستی به «اسطوره»ای به نام خمینی جلب شود که گویا با خود انفجار نور را به همراه می‌آورد.

کلام این ویدیو در مضمون خود بلندپروازانه و بخشی از آن خیالاتی است. سرود به انگلیسی است و ترجمه بخش‌هایی از آن چنین است:

خمینی طلوع اسلام است زمانی آمد که شب تاریک رخنه کرده بود

او تنها انقلاب را نیاورد، بلکه انفجار، بله انفجار نور را همراه خود آورد...

خمینی نام دوم ایران است ، خمینی پدر ایران است...

نام خمینی می‌درخشد تا طلوع سپیده دم

خمینی نام دوم ایران است ...

نکته جالب در این سرود، توسل کلام نه به اسلام، بلکه بیشتر به «ایران» به عنوان پدیده‌ای ملی و ناسیونالیستی است. این رویکرد نشان از آن دارد که دیگر نمی‌توان تنها با سلاح دین، «پروپاگاندا»های حکومتی را بر جمعیت ۸۰ میلیونی پیش برد. به این دلیل، مکرر از نام ایران استفاده شده است: «نام دوم ایران خمینی است و خمینی پدر ایران است...»

با آن که خمینی خود را همواره ناجی اسلام اعلام کرده است تا ایران، ولی در پروپاگاندای مستقیم، خود حکومت هم می‌داند که حنای اسلام و دین دیگر رنگی ندارد. بنابراین، روی استفاده از احساسات ناسیونالیستی است که انگشت گذاشته می‌شود. این تبلیغات شاید برای جوانان انگلیسی‌زبان که شناختی از خمینی ندارند و گرایش‌ها اسلامی دارند، جالب باشد، اما پرسش این است که این نوجوانان زمانی که ۱۰ یا ۲۰ سال دیگر این ویدیو پروپاگاندا را نگاه می‌کنند، همین نظر را خواهند داشت؟ یا تا آن موقع از قتل‌های اولیه پشت‌بام مدرسه رفاه، اعدام‌های دهه ۶۰، قتل‌های زنجیره‌ای، قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، ترورهای ورای مرزها، سرکوب خیرش آبان‌ماه ودی ماه و دستگیری زندانیان سیاسی آگاهی می‌یابند، و از خود ‌می‌پرسند که آیا بازهم خمینی نام دوم ایران است؟ آیا خمینی پدر ایران است؟

گروه هم‌آوایی بین‌المللی «صفیر عشق»

جمهوری اسلامی ایران با چالش‌های جدی در زمینه «پروپاگاندا» روبه‌روست. برخی از شبکه‌های تلویزیونی‌اش به خاطر کمبود بودجه بسته شده‌اند. اما جز شبکه‌های تلویزیونی، تارنماهایی هم هستند که محصولات «فرهنگی» تولید می‌کنند؛ کالاهایی که یا خنثی هستند یا «پروپاگاندا»های مستقیم در حمایت از پایه‌های حکومت اسلامی. کانون تبلیغی «صفیر عشق»، کانونی وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی و شامل ۶۰ پسر است که در سال ۱۳۹۱ تاسیس شده است.

به قول تارنمای آن، «به منظور بسترزایی جهت فعالیت‌های فرهنگی و هنری نوجوانان تاسیس شد که در حال حاضر در بخش‌های تولید سرود، اجرای برنامه‌های مذهبی، جشن‌ها، مراسم‌های ملی و عزاداری‌ها فعالیت دارد» و اجرای برنامه در حرم‌های مختلف، مسجد جمکران، و شبکه‌های مختلف رسانه‌های ملی را بر عهده دارد. دقت در تولیدات آن تارنما نشان می‌دهد که اکثر تولیدات آن خنثی در جهت منفعل کردن اذهان مردم نسبت به وضع موجود است و تنها ده درصد پروپاگاندای مستقیم دارد.

در دوران سلطه نازیسم بر آلمان نیز ۹۰ درصد فیلم‌ها، کمدی، رمانتیک و موزیکال بود که کارکرد آن در خدمت سرگرمی، منفعل‌سازی و خنثی‌سازی حرکت‌ها در مقابل حکومت و اندیشه نازیسم بود. برخی از آن فیلم‌ها حتی پس از پایان جنگ هم در سینماها نمایش داده می‌شد. در تارنمای کانون صفیر عشق، نقل‌قولی از خامنه‌ای پیشوای کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران آورده شده است: «درک عمیق مفاهیم فرهنگی هم برای مردم و هم برای مسئولان می‌تواند ضمن بالا بردن هوشیاری آنها، از رخنه‌های فرهنگی جلوگیری کند...».

بر آن مبنا، این تارنما ظاهرا به این منظور ساخته شده است تا از «رخنه‌های فرهنگی» جلوگیری کند. اما از آنجا که دهکده جهانی دیجیتال مرزها را درنوردیده است، وقتی در محصولات «فرهنگی» این سایت دقت می‌کنید، می‌بینید که ناگزیر از موسیقی پاپ و شرکت در برنامه‌های بزن و بکوب که جوان‌پسند است، گریزی ندارد و به هرحال، «دشمن» نوعی در آن «رخنه» کرده است. اما کارکرد چنین تارنماهایی آن است که این رخنه‌های فرهنگی را به نوعی از آن خود کند.

موسیقی که در دهه اول انقلاب، تا حدی «کج‌دار و مریز» ممنوع بود، حالا بستر دیگری یافته است و پسران این گروه می‌توانند در برنامه‌ها و مجالس هم‌خوانی و تک‌خوانی با موزیک پاپ اجرا کنند. حکومت به خوبی می‌داند که جلو این سیل، یعنی گرایش جوانان به موسیقی پاپ را نمی‌تواند بگیرد. کارکرد این ویدیو‌ها آن است که حداقل کنترل‌هایی بر این رخنه فرهنگی اعمال کند.

وجه دیگر قضیه هم این است که برای حفظ نظام، هرپدیده‌ٔای مجاز است. با این که کل نظام نظر مثبتی در مورد موسیقی ندارد، ولی اینجا که کارکردش می‌تواند به منفعل‌سازی و خنثی‌سازی بخشی از هیجانات سرکوب شده کمک کند، مجاز است. روندل مارلین (Randal Marlin) در کتاب خود «پروپاگاندا و اخلاق اقناع» از تکنیک‌های متعددی برای استفاده از پروپاگاندا نام می‌برد، که می‌تواند کلامی یا غیرکلامی باشد و آن‌ها را به احساس، هیجان و استدلال تقسیم می‌کند.

مارلین تاکید می‌کند که اگر عامل هیجان به اندازه کافی قوی باشد، اساسا این که اطلاعات موجود در آن درست است یا نه اهمیت چندانی ندارد، و در واقع به یک منطق کور می‌انجامد، زیرا راهبرد مستقیم به هیجان و احساسات، افراد را از تفکر نقادانه و داوری باز می‌دارد. کارکرد این نوع «ویدیو پروپاگاندا»ها نیز از زاویه موسیقیایی و تصویری، ایجاد هیجان و تحریک احساسات و بازداری از اندیشه، به ویژه تفکر انتقادی در مورد نظام جمهوری اسلامی ایران است.

* تبلیغات هدفمند، نظام‌مند، اغراق‌آمیز، جنجالی، اغلب نادرست، در مواردی تخریب‌گر و در مواردی حمایت‌گر، بر له یا علیه شخص، نهاد، اندیشه، راهبرد یا موضوعی، با هدف سیاسی، عقیدتی، اقتصادی، یا شخصی.


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy