هرگاه زور و فشار جهانی به جمهوری اسلامی باعث نشستن بر سر میز مذاکره می‌شود و هرگاه مبارزات مردم ایران علیه نظام دینی بطور موقت فروکش می‌کند، خفتگان در جمهوری اسلامی عو عو کنان سر و کله‌شان پیدا شده و پاچه مخالفان سکولار را می‌گیرند. اینان با سابقه بیش از بیست سال «کاسه گدایی» جلوی اصلاح طلبان دینی که باعث شده تا توان یک جنبش بکر سکولار علیه نظام دینی به هرز رود، جهت سرپوش نهادن بر این خیره سری و نیز ایز گم کردن، از پیوند جنگ طلبانه میان ایرانیان (سکولار) و عربستان، اسرائیل و ترامپ قیل و قال راه می‌اندازند بی آنکه تا کنون توانسته باشند یک سطر از متن یا یک موضعگیری یا حتا حدسیات در قبال چیزکی که دال بر ادعای‌شان مبنی بر پیوند جنگ طلبانه آنها باشد، بعنوان فاکت برای مخاطبان خود ذکر کنند. و جالب اینکه با چنین پاچه گیری و خیره سری که به عادت روزانه‌شان تبدیل شده از نظم دموکراسی برای ایران آنهم بواسطه و اهتمام شاخکی از این نظام واپسگرای شیعی، روده درازی می‌کنند.

براستی که این حکومت همان چیزی را در ایران پیاده کرده که نیاز اسلام خصوصاً از جنس شیعی آن بوده و بر این اساس نمی‌توانست حتا تاب تحمل ادیان دیگر را بیآورد و همه را از دم تیغ گذراند. حق را جای باطل و باطل را جای حق نشاند. ویرانگری شیعی را آبادانی و آبادانی سکولار را ویرانگری در اذهان ازخودباختگان نامستعد سیاسی فرو کرد و به تأسی از این، شبه سکولارها را به جان سکولاریسم انداخت. و بگونه‌ای هوشمندانه و با مهارت این امر را پیش برده تا منولوگ دو نفره و سازگار بهم بر سر ماندگاری نظام منحوس اسلامی‌اش به بازیگری معرکه گیران بی«انصاف نیوز»، دیالوگ فهمیده شود. با چنین سطح فهم از مفاهیم است که مفهوم اصلاح طلبی دینی ذهن‌شان را اشغال کرده و نه اینکه نمی‌توانند به خود تکانی دهند بلکه هر تکان خوردنی را فوراً به ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان پیوند می‌دهند تا شکنندگی اصلاح طلبی دینی را تعدیل بخشند. غافل از اینکه شکنندگی از ذات چنین نوع اصلاحاتی ست.

نیکروز اعظمی