برخورد آقای جنتی با ما به‌دلیل این نیست که دین خود را به دنیای ‏دیگران می‌فروشد، بلکه مشکل همان دین او است که می‌گوید باید ما را اعدام کرد.‏

-یک‌وقتی در دوران زندان با یکی از بازجوها صحبتی شد، گفت: آقا (منظورش یعنی رهبری) ‏نظرشان این است که «آقای جنتی شورای نگهبان، دین خودش را به دنیای دیگران نمی‌فروشد».‏

-گفتم: من هم موافق هستم.

-گفت: واقعا موافقی؟

-گفتم: بله.

-گفت: پس چرا اینقدر به آقای جنتی ‏انتقاد می‌کنید و پرچمدار انتقاد به آقای جنتی در این کشور تو هستی؟

-گفتم: به‌همین‌دلیل که او دینش را به دنیای دیگران نمی‌فروشد.

-گفت: اینکه خوب است.

-گفتم: ‏بله، ولی او دینش می‌گوید که ما باید اعدام شویم، نه به‌خاطر دنیای دیگران.‏ او نگاهش این است که ما نه تنها صلاحیت نداریم نماینده مجلس شویم، وزیر شویم، معاون ‏وزیر شویم و... (بلکه از نظر وی) ما حتی نباید در زندان باشیم و ما را فقط باید اعدام کرد.‏

-انتقادم این است که چرا یک همچین آدمی باید دبیر شورای نگهبان باشد که حقوقی‌ترین ‏نگاه را باید داشته باشد؟

-مشکلم با آقای جنتی این نیست که از جایی پول گرفته و مزدور است، یا به‌خاطر خوش‌آمد ‏و بدآمد دیگری دارد با ما برخورد می‌کند یا نمی‌کند.‏

-این را ازآن‌جهت می‌گویم که آقای جنتی یکی از مردها است، اما به‌نظرمن خیلی برای ‏کشور خطرناک است.‏

-این نگاه خطرناک است، به‌خصوص اینکه رقیبی در مقابلش (در شورای نگهبان) نگذاریم و همه کارها را به دستش ‏بدهیم.‏

-احتمالا آقای جنتی در روحانیون جزو ساده‌زیست‌ها باشد. یک اخبار نقیض این را من شنیده‌ام، ‏اما فرض کنید که به قول مرحوم شریعتی همه اخبار را از این‌طرف بگیریم.‏(فرض کنید) ساده‌زیست‌تر از ایشان وجود ندارد، خالص‌تر از ایشان وجود ندارد، نمازشب‌خوان‌تر از ‏ایشان وجود ندارد.‏ مهربان‌تر از ایشان به همسرش، به فرزندانش، همسایگانش و همکارانش در عالم وجود ندارد.‏

-اگر یک‌نفر فرض کنید این‌طرف هم در اصلاح‌طلب‌ها باشد که همین ویژگی‌ها را داشته باشد، اتفاقا ‏بیشترین تعارض را این دو دارند و در یک‌جا جمع نمی‌شوند.‏

-بنابراین نمی‌شود مردهای عالم را همه در یک‌جا جمع کرد و بگوییم یک جبهه تشکیل بدهیم ‏از مردهای عالم، چون در همانجا همدیگر را می‌کشند.‏

-چون این مردها معتقدند که آن‌ها (رقبا) باید اعدام شوند و آن‌ها می‌گویند این‌ها صلاحیت هیچ‌کاری ‏را ندارند.‏