Sunday, Oct 31, 2021

صفحه نخست » نام آرامش دوستدار" دین‌خویان" را می‌لرزاند! کوروش گلنام

Kourosh_Golnam_2.jpgزندگی اندیشمند و اندیشه‌ورز نامدار آرامش دوستدار، چون هر انسانِ دیگری به‌سر رسید ولی اندیشه او و کتاب‌هایِ پُربارش برایِ همیشه تاریخ ایران ماندگار شد.

آقای زید‌آیادی در باره زنده‌یاد آرامش دوستدار در جای‌گاه"دانایِ کل" قلم‌فرسایی فرموده و کینه‌ و خشم خود را نسبت به او، نشان داده است. ایشان تا کنون پاسخ‌های درخوری دریافت داشته است و من نیز خواستم در این باره بر نکته‌ای انگشت بگذارم که گویا دردِ آقای زیدآیادی نیز در همآن نکته نهفته است. نخست این بخش از نوشته آقایِ زید‌آبادی را بخوانیم:

"در مورد دین‌خویی مورد ادعای دوستدار و تعارض آن با اندیشه‌ورزی می‌توان به وقتش به تفصیل صحبت کرد؛ اما حتی نگاهی سرسری به کتاب او در این مورد، نشان می‌دهد که دوستدار از اساس درک روشنی از پیچیدگی مقولاتی مانند عقل، اندیشه و دین و فرهنگ و ربط آن‌ها به هم نداشته و این مفاهیم را در نازل‌ترین سطح خود به کار گرفته و از همین رو هیچ اندیشۀ قابل اعتنایی هم تولید نکرده است." برگرفته از وبسایت فرارو

نکته در همین جاست. "دین‌خویی"! این دو واژه و مفهومی که آرامش دوستدار از آن به وجود آورد، چون آینه‌ای در برابر زیدآبادی و نمونه‌هایی چون او قرار گرفته و آزارشان می‌دهد. زیدآبادی در این آینه چهره خود را در جامه‌ای سیاه، بددوخت و بی‌قواره و پوسیده می‌بیند که هر چه دست و پا می‌زند، نمی‌تواند آن را ار تن بدر آورد. مفهوم" دین‌خویی" به کابوس زیدآبادی تبدیل شده است زیرا زیر‌بنایِ اندیشه‌هایِ سترون او و هم‌اندیشانش را نمایان می‌‌سازد. خشم و کینه او به زنده یاد آرامش دوستدار و بی‌اهمیت خواندن اندیشه ها، کارها و کوشش هایِ او، از همین جا سرچشمه می‌گیرد. نیاز به گفتن ندارد که حتا نام ِکتابِ دیگر آرامش دوستدار"امتناع تفکر در فرهنگِ دینی" تا چه اندازه برای آقایِ زیدآبادی آزار دهنده است! ولی دین‌خویی:

آرامش دوستدار می‌پرسد: دین‌خویی چیست؟ پاسخ پُردامنه است و من تنها بخش کوچکی از آن را می‌آورم:

" ...‌دینخویی[دین‌خویی] یعنی آن رفتاری که امور را بدون پرسش و دانش می‌فهمد. بنابراین دینخویی، در حدی که مدعی فهمیدن به معنای جدی آن است، نه از آن عوام بلکه منحصر به خواص است. آدم عامی نه تنها نمی‌گوید که می‌داند و می‌فهمد، بلکه به نادانستگی خود صریحأ اقرار می‌کند. فقط خواص‌اند که همه چیز می‌دانند و می‌فهمند. هراندازه دینخو‌تر باشند، از این نظر به خودمطمئن‌ترند. لیکن وقتی کسی در دریافتش از امور، به پرسیدن و دانستن بی قید و شرط بیگانه باشد، در اینصورت چنین کسی را اصطلاحاً دینخو می‌نامیم. نتیجه‌اش معناً این می‌شود که دینخویی، گرچه در حوزه‌های مختلف حتا با شور و شوق نیز به امور روی می‌آورد و خود را با آنها"سرگرم می‌کند"، در حقیقت برخوردی‌ست مطلقأ عاری از سنجش و شک با[به] امور، به ویژه اموری که یکسره تاریک و مشکوک‌اند و جز این می‌نمایند..." برگِ 129، درخشش‌هایِ تیره، چاپ سوم 1386(2007)، انتشارات فروغ، کلن آلمان.

نامِ کتاب‌هایِ آرامش دوستدار بنا بر سالِ انتشار (آن‌چاپ‌ها که من دارم)، برای آگاهی علاقه‌مندان، همه از انتشارات فروغ در کلن آلمان:

ملاحظات فلسفی در دین و علم(بینش دینی و دید علمی) چاپ دوم، 1381

امتناع تفکر در فرهنگ دینی،،چاپ نخست 1383

درخشش‌های تیره،چاپ سوم 1386

خویشاوندی پنهان، چاپ نخست تابستان 1387

و آخرین کتاب:

زبان و شبه زبان، فرهنگ و شبه‌فرهنگ، چاپ سوم تابستان 1400

یاد و نامش گرامی باد!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy