ایران وایر - «علی باقری کنی»، معاون سیاسی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی که نفر اصلی مذاکرات نجات توافق هستهای «برجام» است، در وسط مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده به تهران رفت و پس از توقفی کوتاه، دوباره به محل مذاکرات بازگشت.
دلیل سفر بی سروصدای او به تهران چه بوده است؟
مذاکرات نجات برجام با هدف رفع تحریمهای امریکا و مهار مجدد برنامه اتمی جمهوری اسلامی، دوباره به مرحلهای رسیده است که مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی برای پیش بردن آن از خود اختیار ندارند و باید مجوز آن را از شورای عالی امنیت ملی بگیرند. این مجوز نیز بدون تایید آیتالله «علی خامنهای»، بیاعتبار است.
علی باقری کنی پس از شروع مذاکرات در سال نو میلادی که دو هفته است به طور پیوسته ادامه دارد، به تهران رفت و روز شنبه که جلسات شورای عالی امنیت ملی تشکیل میشود، آنجا بود. او پس از اقامتی کوتاه، دوباره به وین بازگشت.
در روزهای اخیر، مذاکرات وین همانند آنچه خرداد ۱۴۰۰ بود، به مراحل حساسی رسیده است. مذاکره کنندگان در اظهاراتی که عمومی و خبری نشدهاند، از لزوم تماس مستقیم نمایندگان جمهوری اسلامی و ایالات متحده میگویند و گفته میشود سفر باقری کنی به تهران به منظور قانع کردن مقامهای ارشد جمهوری اسلامی برای موافقت با مذاکره مستقیم بوده است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
آیا خامنهای مجوز مذاکره مستقیم با امریکا را صادر میکند؟
جمهوری اسلامی از مدتها پیش از توافق برجام و سپس برای رسیدن به توافق اتمی، به طور مستقیم که گاهی پنهانی و گاهی علنی بود، با نمایندگان عالیرتبه دولت امریکا مذاکره میکرد. اما در دوره اخیر، آیتالله خامنهای مجددا موافقت با مذاکره مستقیم را پس گرفت و مقامهای دولتی را به شدت از تماس با دولت ایالات متحده منع کرد. این وضعیت به «میخائیل اولیانف»، سفیر روسیه فرصتی استثنایی برای بازیگری بخشیده و ایران را به عنوان ذینفع اصلی مذاکره در فضای عمومی، کاملا به حاشیه برده است.
احتمال دارد با توجه به نزدیکی شخصی علی باقری کنی به دفتر رهبری جمهوری اسلامی و نسبت خانوادگی او با آیتالله خامنهای که زمینه اعتماد زیادی به او را فراهم میکند، به وی اجازه تماس مستقیم با «رابرت مالی»، نماینده امریکا در مذاکرات داده شده باشد. از آنجایی که جمهوری اسلامی خواهان حفظ تصویر خود به عنوان یک نظام ضد امریکایی است، محتمل است که این مجوز برای دیدارهای محرمانه صادر شده باشد.
در این صورت، اگر از میزان تاثیرگذاری روسیه و شخص اولیانف در مذاکرات احیای برجام در روزهای آینده کاسته شود یا گشایشی در بنبست مذاکرات که هم امریکا و هم جمهوری اسلامی درباره آن اتفاق نظر دارند به وجود بیاید، میتواند آن را نشانهای از برقراری تماس مستقیم ایران و امریکا دانست.
رابرت مالی، مذاکره کننده امریکا بارها گفتوگوی غیرمستقیم را تلف کننده وقت خوانده و «حسین موسویان»، مذاکره کننده پیشین که اکنون همانند سفیر غیررسمی جمهوری اسلامی در امریکا عمل میکند، گفته است: «ایالات متحده در مذاکره غیرمستقیم امتیازی نمیدهد.»
آیتالله خامنهای هم در یکی از تازهترین اظهار نظرهای خود گفته است: «مذاکره با دشمن به معنی تسلیم نیست.»
این اظهارات در موارد مشابه در سالهای قبل، علامتی درباره موافقت و اطلاع او از مذاکره با امریکا بوده است.
در دوره مذاکرات اتمی که «محمدجواد ظریف» به نمایندگی از جمهوری اسلامی انجام میداد، بارها او از محل گفتوگوها برای گرفتن مجوزهای تازه به تهران باز گشت. با توجه به نقش بسیار پررنگتر آیتالله خامنهای در ترسیم خطوط قرمز، هدف این سفرها، گرفتن موافقت او با خواستههای ظریف عنوان میشد.
شورای عالی امنیت ملی یا خامنه ای؛ تصمیمگیرنده اصلی کیست؟
در یکی از مقاطعی که مذاکرات در وین به بنبست کشیده شدند، اعلام شد که ظریف عازم تهران میشود. اما خود او گفت سفرش را لغو میکند زیرا اگر بنبست باقی بماند، مانع اصلی، آیتالله خامنهای تصور میشود.
ظریف سپس در کتاب خاطرات خود از مذاکرات اتمی به نام «راز سر به مهر» شرح داد که سفرهای بعدی او به تهران برای گرفتن مجوز از شورای عالی امنیت ملی، به صورت غیرخبری و محرمانه انجام میشده است.
در داخل ایران، شورای عالی امنیت ملی نهاد اصلی تصمیمگیری عنوان میشود اما در واقع، این آیتالله خامنهای است که تصمیمگیر نهایی است.
در دوره مذاکرات برجام که ۲۲ ماه طول کشید، شورای عالی امنیت ملی ۲۰ جلسه در حضور آیتالله خامنهای برگزار کرد. تمامی مصوبات این شورا باید به تایید او برسند، در غیر این صورت ارزشی برای اجرا ندارند. آن جلسات برای سرعت دادن به تصمیمگیری، در حضور خود آیتالله خامنهای برگزار میشدند.
دستور او در پذیرش توافق برجام به «حسن روحانی»، رییس جمهوری وقت و اعمال چند شرط برای اجرای توافق هستهای، نشانهای روشن از میزان دخالتش در مذاکرات بود که تلاش میشد تا حد امکان از دید افکار عمومی پنهان باقی بماند و در صورت نیاز آیتالله خامنهای بتواند بعدا از مذاکرات و نتایج آن علنا انتقاد کند؛ اقدامی که او بلافاصله پس از توافق در پیش گرفت و برجام را راهی برای «نفوذ» ایالات متحده در ایران خواند.
باقری کنی، سیاستی متفاوت با ظریف
این سیاستها اکنون به روش دیگری اعمال میشوند. مذاکرات وین با حداقل اطلاعرسانی از جانب جمهوری اسلامی دنبال میشوند و علیرغم گذشت یک ماه و نیم از شروع آن، علی باقری کنی بر خلاف ظریف و گروه پیشین مذاکره کننده، کمتر در برابر رسانهها حرف میزند و درباره آنچه که انجام میدهد، به افکار عمومی توضیح میدهد.
باقری کنی برادر همسر «هدی خامنهای»، دختر کوچک آیتالله خامنهای است. گفته میشود بیشتر مشورتهای او مستقیما با دفتر رهبری انجام میشوند و «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه نقش حاشیهای دارد.
باقری کنی زمانی که معاون «سعید جلیلی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی و نفر دوم مذاکره با گروه ۵+۱ بود، یک بار وارد گفتوگوی مستقیم با «نیکلاس برنز»، معاون وزیر خارجه امریکا هم شده بود و تجربهای هر چند اندک برای مواجهه رودررو با مقامهای ایالات متحده دارد.
با توجه به بنبستی که دوباره بر مذاکرات سایه افکنده است و نیازی که جمهوری اسلامی به رفع هرچه سریعتر تحریمها و دسترسی به منابع مالی دارد، احتمال این که به باقری کنی مورد اعتماد مجوز مذاکره مستقیم داده شده باشد، کم نیست؛ امری که احتمال دارد مقامهای جمهوری اسلامی هیچگاه رسما تایید نکنند.
محمدجواد ظریف در کتاب راز سر به مهر نوشته است جلیلی و باقری کنی در زمان مذاکرات اتمی در دوره «محمود احمدینژاد» حتی گزارش آن را به صورت مکتوب به وزارت امور خارجه تحویل ندادهاند.
با وجود این، اگر تماس مستقیمی بین ایران و امریکا انجام شود و مقامهای ایرانی موفق به مخفی نگه داشتن آن شوند و دیگر کشورها هم آن را افشا نکنند، سرانجام مستندات آن در خاطرات دیگر مذاکرات کنندگان، خصوصا مقامهای امریکایی منتشر خواهند شد.