حامد فرمند
فعال حقوق کودکان
بیبیسی فارسی ـ یکی از نقدهای فعالان حقوق کودک به سریال"مهمونی"، نبود تناسب رده سنی مخاطبان نمایش با محتوای آن است. به همین دلیل پخشکننده مجموعه، نماوا، در دو نوبت رده سنی مخاطبان آن را تا "۱۲ سال به بالا" افزایش داد. در این یادداشت تلاش میکنم تعریف سن کودکی و ردهبندی سنی را توضیح و به برخی اعتراضهایی پاسخ دهم که به نقدهای فعالان حقوق کودک به "مهمونی" شده است.
بعد از بالا رفتن ردهبندی سنی سریال "مهمونی" بسیاری از طرفداران نویسنده، کارگردان و مجری شناخته شده آن، ایرج طهماسب، این موضوع را مطرح کردند که چون "مهمونی" برای کودکان نیست، این نقد دیگر وارد نیست.
این استدلال به تعریف سن کودکی باز میگردد. در ایران، نه تنها در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی، بلکه در بین بسیاری از شهروندان، سن کودکی با ورود فرد به نوجوانی پایان میپذیرد. این شکل از استدلال در انواع موقعیتها خود را نشان میدهد. استدلال برخی طرفداران "ازدواج کودک" بر این اصل استوار است که "فرد بالغ، دیگر کودک نیست."
استدلال برخی طرفداران مجازات حداکثری کودکان معارض قانون نیز همین است: "فرد قانونشکن، نوجوان بود، کودک نبود." در مورد "مهمونی" هم بسیاری میگویند: "فرد ۱۲ سال و بزرگتر که دیگر کودک نیست."
اما پیماننامه حقوق کودک، که در حال حاضر جامعترین پیمان بینالمللی مورد توافق اکثر کشورها، از جمله ایران، برای حمایت از حقوق کودکان محسوب میشود، کودک را هر فرد زیر ۱۸ سال تعریف کرده است. این تعریف، از علوم روانشناسی و مغز و اعصاب به دست آمده است، بر اساس تحقیقاتی علمی که جهانشمولاند و جغرافیا و فرهنگ بر آنها اثر نمیگذارند.
👈 مطالب بیشتر در سایت بیبیسی فارسی
کارشناسانی که ۱۸ سالگی را سن پایان کودکی در نظر گرفتهاند و فعالان حقوق کودکی که بر این سن تاکید میکنند، تفاوت خردسال و نوجوان را نادیده نمیگیرند. آنها بر اساس یافتههای علمی، نوجوانی را بخشی از روند رشد کودک میدانند.
از طرف دیگر، بر خلاف تصور برخی، از نظر پیماننامه حقوق کودک و فعالان این حوزه، کودک در هیچ سنی، حتی زیر سن نوجوانی، "نادان"، "ناتوان" و "بیاراده" تصور نمیشود. بلکه تاکید بر سن کودکی بر اساس یافتههای علمی، به معنای آسیبپذیری کودکان است. این آسیبپذیری به خاطر آن است که مغز افراد تا ۱۸ سالگی و در برخی بخشها و بر اساس برخی مطالعات تا میانههای دهه بیست، همچنان در حال رشد و تکامل است؛ به خصوص بخشهایی از مغز که به تصمیمگیری، کنترل احساسات و تحلیل پیامدهای عمل مربوط میشود.
به نظر کارشناسان، این نوع طبقهبندی سنی باید خود را در قوانین و مقررات نشان دهد تا کودکان را از عواملی محافظت کند که به سلامت جسم و روانشان آسیب میزند. تعیین ردهبندی سنی برای آثار هنری، مثل کتاب، فیلم و نمایش هم با همین رویکرد علمی است. خشونت، تهییج شدید احساسات، تصاویر برهنه و روابط جنسی و کلمات و رفتارهای خاص از جمله فحاشی و پرخاشگری، مواردی هستند که بنا به رده سنی، به طور کامل یا با درجهبندی برای کودکان سنین مختلف نامناسب تشخیص داده میشوند.
محافظت از کودکان در برابر محتوای آسیبزای آثار هنری، به معنای ایجاد محیط گلخانهای نیست. فرض کارشناسان بر این است که جامعه برای ایجاد محیط امن و دوستدار کودک تلاش میکند و در شرایطی که با محیط ایدهآل فاصله داریم، اطرافیان کودک، والدین و معلمان، به شکلهای مختلف از او حمایت میکنند، از جمله از طریق آموزش و گفتوگو. اما به عقیده کارشناسان، آثار هنری به خصوص نمایشهای سینمایی یا تلویزیونی، به خاطر جذابیتهای بصری، میتوانند آثار منفی خود را پنهان کنند و تاثیر درازمدت بر روان کودکان بگذارند. تحقیقات نشان میدهند که تاثیرپذیری و تقلید برخی رفتارها به خصوص رفتارهای پرخطر در کودکان از جمله نتایج تماشای فیلمها و سریالهایی است که بر أساس ردهبندیهای پذیرفته سنی، مناسب کودک تشخیص داده نمیشوند.
برخی مخاطبان "مهمونی"، نقد فعالان حقوق کودک به مناسب نبودن این نمایش برای رده سنی تعیین شده را "توهین" به شعور مخاطب قلمداد کردهاند. رده بندی سنی برای مخاطبان فیلمهای سینمایی یا نمایشهای تلویزیونی، موضوعی جهانی است و مبنای آن، نه تعیین تکلیف برای مخاطب و لحاظ نکردن اختیار و استقلال عمل آنها، بلکه ملزم کردن سازندگان به شفافیت و دادن اطلاعات لازم قبل از قرار گرفتن مخاطبان از جمله کودکان در معرض آسیب است.
کشمکش کارشناسان و فعالان با سازندگان و تهیهکنندگان آثار هنری نیز مختص ایران و نمایش "مهمونی" نیست. تهیهکنندگان به دلیل منافع اقتصادی و معنوی، ترجیح میدهند آثارشان با برچسب سنی، به مخاطبان خاصی محدود نشود و فعالان نیز با نگاهی انتقادی آثار را تحلیل میکنند. اما وجود نهادهای ناظر مستقل که نگاه دقیق، غیرجانبدارانه و علمی دارند، میتواند امنیت مخاطبان، به خصوص کودکان را تامین کند.
در آخر، برخی طرفداران "مهمونی" و هواداران ایرج طهماسب، منتقدان این نمایش از منظر حقوق کودک را متهم میکنند که شناختی از کودکان ایران ندارند و ادعا میکنند که "کودکان در ایران بسیاری چیزها را میفهمند و میدانند." به این ترتیب این مخاطبان، لزوم مراعات سنی برای "کودکان نسل جدید ایران" را غیرضروری میدانند. قرار گرفتن کودکان در معرض انبوه اطلاعات و آشنایی آنها با مفاهیم تازه، خاص کودکان ایرانی نیست. عصر اطلاعات و دنیای شبکههای مجازی، کودکان امروز را با نسلهای پیش از خودشان متفاوت کرده است. اما حجم انبوه اطلاعات، کودکان را از آسیب مصون نمیکند، بلکه بر عکس، آنها را در معرض آسیبهای مضاعف یا لااقل متفاوتی قرار میدهد.
باز هم یادآوری میکنم که این به معنای ضعیف و ناتوان و نیازمند بودن کودکان نیست، بلکه به معنای وظیفه ما در حمایت از آنهاست تا در محیطی امن، رشد متعادل و متناسب با سنشان داشته باشند. از این رو، فعالان حقوق کودک با محور قرار دادن کودکان در تصمیمگیریها، باور دارند که هنرمندان در کنار سایر فعالان و تصمیمگیرندگان موظفاند حقوق کودکان را در تولیدات خود لحاظ کنند و از نظرات فعالان، کارشناسان این حوزه و تجربههای جهانی استفاده کنند.