گیتی پورفاضل - فعال مدنی، وکیل و زندانی سیاسی اهل ایران است. وی از امضاکنندگان بیانیه استعفای سیدعلی خامنهای است
فائزه خانم چه دیر به اشتباه خود پی بردید؛ نمیدانم اگر پدرتان به دست تندروهای بیشتر از شما انقلابی جان از دست نمی دادند و همچنان برسر کار بودند هنوز هم انقلابی بودید؟
آیا از چنین کوبه هولناکی از خواب پریدید؟ شما در نخستین سالهای انقلاب در سن تمیز خوب از بد یا درست از نادرست نبودید اما پس از بالیدن در یک خانواده مذهبی متوجه تفاوت حقوق انسانیتان با برادرانتان نشدید؟ ایانوشتههای آقای مرتضی مطهری را خواندید و دریافتید که ایشان بجای پاسخ مستدل به پیشنهادهای شادروان خانم مهرانگیز منوچهریان به برابری حقوقی و قانونی زن و مرد که سرآمد حقوقدانان زمان خود بودند، چگونه در لفاف دروغین ابریشمی حقوق زن را بازگو کردهاند؟
چرا شما به عنوان یک زن که تنها سخنگوی خانواده «پرآوازه» رفسنجانی هستید هرگز در مورد احکام فقهی و نگاهی که به زن دارد سخنی نمیگویید؟ آیا این احکامی که یادگار دوران اسب و شتر است برای زندگی و خواستههای زن امروز میتواند کارساز باشد؟ آنهم جامعهای که زنانی چون مریم میرزاخانی را به جهان هدیه میدارد؟
هرگز در همه سخنرانیهایتان نشنیدم به عنوان یک زن راجع به حقوق نداشته انسانیاش در احکام فقهی اشاره کنید.
لابد پاسختان این است که حقوقدان نیستید ولی من میگویم برای پدافند از حقوق زن نیازی به حقوقدان بودن نیست، نیاز به زن بودن و نگاه ژرف به حقوق پایمالشدهاش است.
نمیدانم نگاهتان به حجاب زورگونه حاکمیت آخوندی ایران چیست؟
از آنجا که در سخنوری دست کمی از پدر مرحومتان ندارید یکبار هم که شده نگاه خود را در مورد حقوق نابرابری که با برادرانتان دارید جسارتگونه بیان کنید.
گرچه همانگونه که در قدیم میگفتند اگر در خاندان قاجار یک مرد است آنهم خانم فخرالدوله است این زمان باید گفت اگر در دودمان هاشمی رفسنجانی یک «شیرزن» هست نامش فائزه هاشمی است.
از اینکه به روشنی در مورد پدرتان سخن میگویید البته خوشایند است اما از اینکه بسیار دیر و تنها با کوبه حاکمیت از خواب غفلت بیدارشده و متوجه گشتهاید که چرا پشیمانی به سراغتان آمده وهمه دستاوردهای دوران پهلویها را در راستای پیشرفت و اعتلای ایران عزیز دانستهاید خوشایند مردم است گرچه بسی دیر به این نکتهها اشاره کردید؛ ولی یک اثر مهم دارد و آن سر فرود آوردن در برابر تاریخ و خستو شدن در گمراه کردن مردم در فرمانروایی آخوندها بر ایران برای زنده نگاهداشتن احکام پوسیده فقهی بود که نه تنها تا کنون کارساز نبوده که دستاوردی جز بدبختی و ادبار [تیرهبختی و روزگار سخت] و واپسگرایی برای ایرانی به ویژه زن ایرانی نداشته است.
هوده [سود] انقلاب کوتهاندیشان دینی از دستپروردگان تحصیلکرده فرانسویاش شریعتی که از دِهِ مزینان به پاریس پرتاب میشود تا فیلسوف و تئوریسیناش سروش را دیدیم و میبینیم و امروز بحمدالله بر همگان روشن شده است که چه سخنان بیمارگونهای زدند و رفتتد. گرچه اگر شریعتی زنده بود بیگمان چون شما پشیمانی به سراغاش میآمد و از گفته خویش نادم میبود زیرا مردمی را به زوال آخوندهای ناآگاه از پیشرفتهای جهانی داد که بیشترینشان پای از شهر قم و شهرهای پیرامون بیرون نگذاشته بودند. باید سپاسگزار پولهای بادآورده باشند که توانستند فرزندانشان را به بیرون از مرزهای ایران بفرستند تابا جهان امروز آشنا شوند ودر دایره بسته نمانند.
تنها به قاضی نمیروم؛ آندسته از مردان و زنانی را که در آمریکای شمالی یا کشورهای اروپایی درس خوانده و شکار دستگاههای امنیتی شده و به ایران گسیل شدند را هم در گمراه کردن مردم ایران در روی آوردن به انقلاب اسلامی بسیار موثرتر از آخوندهای درون ایران میدانم زیرا دزدی که با چراغ آیدگزیدهتر بَرَد کالا.
مردم ایران هرگز کسانی را که چنین ادباری بر سرشان باریدند فراموش نخواهند کرد.
نمیدانم مردم ایران پشیمانی شما را خواهند پذیرفت و در کارنامه خاندان هاشمی رفسنجانی خواهند نوشت تا گناهتان سبکتر شود؟ بر این باورم که مردم ایران فرهیختهتر از آن هستند که با برگشتن برگ تاریخ، شمشیر به روی هم کشند و کارهای نابخردانه سالهای نخستین انقلاب را تکرار کنند.
پشیمانشدگان از انقلاب بایسته است که دست در دست مردم ناخشنود از کارکرد انقلابیهای گذشته بگذارند و تنها به یک آماج بیاندیشند؛ پرهونهایی [حلقههایی] از زنجیر برای رهایی از این ادبار یلدایی و خشونت بیبند و بار که فقر و فحشا و اعتیاد را روزافزون کرده بسازند تا بتوانند با گشودن درهای مهر و درخشان کردن آینده ایران در کنار هم با گامهای استوار بمانند و سرود آزادی سر دهند.
آقازاده ای که آقازاده نیست