ــ سفر هفته گذشته ریاست جمهور ایالات متحده امریکا به خاور میانه و نشست سران کشورهای تاثیر گذار منطقه با رییس جمهور بی تدبیر وکم مایه امریکا، بی شبهه به تحولاتی منجر خواهد شد که گستاخی بیشتر رهبران جمهوری اسلامی وفلاکت بیشتر ملت درمانده ایران را در پی خواهد داشت.موضوع اصلی این تحولات ، ایران ماست که روزگاری نه چندان دور، وزنه ای ثقیل ، آبرومند ،محترم و تآثیر گذار در عرصه جهانی و منطقه ای بود و شوربختانه امروز با حاکمیتی مرتجع بعنوان وصله ای ناجور و ناهماهنگ در خاورمیانه شناخته میشود که کشورها در تلاش برای هرچه بیشتر دورماندن ازترکش شرارتها وعربده جوییها و توّهمات سرداران خشک مغز سپاهی هستند.
همان سران کشورهای عرب منطقه ای که تا همین چند سال پیش برای ملاقات با پادشاه فقید لحظه شماری و حمایت ایران را طلب میکردند امروز با اتخاذ سیاستهای واقعبینانه، کشورشان را به جایگاهی متمدّن رساندند که شاهدیم و در مقابل چه بیرحمانه جایگاه شایسته ملت ایران در طول فقط چهل سال وبه برکت نابخردی حاکمان شیعه گسترش، به چنین حضیض ذلتی پرتاب شده که عبرت دیگر ملل خاورمیانه شده است.اگرچه این واقعیت کمی آراممان میکند که گذشت سالها و دهه ها در تاریخ حیات سیاسی یک ملت به منزله چشم برهم زدنی است اما تجربه همین زمان کوتاه بغضی تلخ رادر گلوی همه ایرانیان وطن دوست و بویژه نسل فعال در شورش کور پنجاه هفت مینشاند که نادانسته تیشه به ریشه پیشرفت ،ترقی و رفاه زدند ونهال نحیف ارتجاع مذهبی را آبیاری کردند.
آنچه این روزها درخاورمیانه میگذرد بار دیگر ثابت کرد که بهای غارت منابع کلان ایران که نصیب دیگران از امریکا و اروپا تا سودان و ونزویلا وحوثی های یمنی میشود را ملت ایران با بی اعتباری جهانی، فقر، قلاکت ، اختناق و سرکوب پرداخته است. منافع مادی ومعنوی سرشاری که با ادامه حاکمیت فقهای شیعه با باورهای قرون وسطایی اش ، نصیب دیگران میشود بقدری وسوسه انگیز است که کارگزاران جنتلمن (؟؟) سیاست خارجی قدرتهای جهانی و حتی کشورهای دست دوم منطقه ای براحتی چشم بر نقض حقوق بشر ادعایی و دروغین خود ببندند و فریاد آزادیخواهی ملت ایران نشنوند و همچنان در تامین منافع ملی خود در پی صدها میلیارد دلاری باشند که ازقریب به چهل سال ثروت ملی ایرانیان را به تاراج برده است.
