بنی صدر در آبان پنجاه و هشت،پس از تحویل وزارت خارجه از ابراهیم یزدی و قبل از تحول آن به قطب زاده، در آذرماه همین سال،طی بخشنامه ای ،اولا از کارکنان مرد وزارت خارجه،خواست کراوات را، به عنوان سنبل امپریالیسم ،کنار گذاشته،ثانیا از کارکنان زن ،بخاطر این که،اعتراض خردادماه چهل و دوی خمینی، به لوایح ششگانه شاه و در صدر آن حق رای، به زنان و مساوات زن و مرد در برابر قانون از جمله ، آزادی پوشش آنان، به عنوان بی حرمتی به جایگاه واقعی زن مسلمان ،آغازگر انقلاب اسلامی و نقطه عطفی در پیروزی آن، در سال پنجاه و هفت بوده،از زنان وزارت خارجه،خواست،حجاب اسلامی را رعایت کنند.که این امر موجب گردید.در زمان قطب زاده ،به دستور وی، کارکنان زن از اتاق های قبلی، به اتاقک های چوبی ،که در راهروهای وزارت خارجه نصب شد،منتقل شوند.اولین گروه از کارکنان جدید وزارت خارجه نیز، عمدتا فرزندان بازاریان،یا شاگردان مغازه های چادر ،روسری،شمع و مهر و تسبیح و سجاده فروشی در بازار بودند و باین ترتیب بازاریان مزبور اولین گروهی بودند .که دستمزد خود را از بستن مغازه و شرکت در اعتصابات و راهپیمائی های سال پنجاه و هفت گرفتند.همین تازه واردین از بازار، بعدها تبدیل به سفرا سرکنسول ها و مدیران کل و معاونین وزارت مزبور شدند.
پیروان شیخ محمود چلبی ،رئیس انجمن حجتیه، دومین گروهی بودند .که برای باصطلاح پاکسازی وزارت خارجه ،از بهائی ها ،وارد وزارت مزبور شده و به علت اینکه، بهاءالله رهبر بهائیان، با اعلام خود به عنوان امام زمان،صنعت پر منفعت انتظار فرج آخوندهای شیعه را ،تخته کرده بود.تنها وظیفه خود را، در افزایش معصیت ،در راستای فراهم ساختن زمینه ظهور امام زمان دانسته و بهترین شیوه برای رونق بازار مزبور را سرکوب شدید اقلیت بهائیت می دانستند.که گرچه به علت ورود و نفوذ این عده ،در اغلب ادارات و مراکز و نهادهای تازه تاسیس و کلیدی رژیم اسلامی،موجبات نگرانی خمینی را، فراهم ساخته و وی در سال شصت و دو ،حجتیه را منحل نمود.ولی سران و پیروان آن در قالب های دیگر، در ارکان رژیم، نفوذ کرده و اکنون از جمله الیگارشی پنهان قدرت حاکم بشمار می روند و اگر رژیم، اقدامات ضد بهائی را ،هر چند وقت یک بار، تشدید می کند .بخاطر تشویق به ادامه حضور رهبران و اعضای کلیدی حجتیه سابق، در حلقه قدرت و جانبداری از بساط خامنه ای می باشد.
اگر سپاه ،نیروهای نظامی و انتظامی - اطلاعاتی رژیم، در مقاطعی ،سرکوب هموطنان بهائی را، تشدید می کنند. یا مسئله حجاب زنان را،در راس امور خود و نظام، به نمایش در می آورند.در راستای جلب نظر و حفظ اتحاد حلقه قدرت و نیروهای صف وفادار به بیت خامنه ای ،همچون حجتیه های سابق و جلوگیری از ریزش این نیروها می باشد.از جمله ،در پی به لرزه درآمدن پایه های قدرت رژیم ،در اعتراضات سراسری دی ماه نود و شش،علم الهدی ،نماینده خامنه ای در مشهد، طی خطبه نماز جمعه خود، اظهار داشت .میخواهند ((حجاب و در نتیجه سفره دین را ،از زیر پای مردم جمع کنند.تا وابستگی مردم به نظام قطع شود )) این عبارت، اقرار به چشم اسفندیار بودن کشف حجاب ،در رژیم اسلامی است.
از سوی دیگر،در پی دیدار پوتین از تهران و معاملات پنهان و آشکاری که انجام گرفت.حسین جلالی نماینده مجلس رژیم،از جنگ روسیه با اوکراین ،به عنوان یک فرصت مغتنم ،برای نظام نام برده و افزود.با حمله چین به تایوان،ما به قله عزت و اقتدار نزدیک تر می شویم و افزود .فرصت نهائی ما ،در جنگ بعدی است.که وضعیت نظام را ،به مراتب بهتر می کند.
این قبیل اظهارات کارگزاران خامنه ای و آنچه که در حال حاضر، در صحنه ایران می گذرد.حاکی از این است.که سه تا از آخرین تیرهای ترکش خامنه ای ،برای بقای بساط جمهوری اسلامی، تبدیل به دستورالعمل و حکم حکومتی روز شده ،که عبارتند از: تشدید پروسه حجاب اسلامی و افزایش سرکوب زنان،تاکید بر فرج ظهور، با تشدید ظلم علیه بهائی ها و تعمیق نوکری اجنبی بالاخص پوتین، با فعال شدن اینترنت روسی و نیز کارت اعتبار میر روسی در ایران و تکمیل پروسه تبدیل ایران، به یکی از اقمار و مستعمرات روسیه، بخاطر اتحاد خامنه ای با پوتین در جنگ وی با اوکراین .سه پادزهر، علیه دستور روز خامنه ای، به کارگزاران اش و مقابله با این فرامین عبارتند از : برگرداندن ورق به نفع مبارزه، در راستای پیروزی نهائی، علیه رژیم، با اعلام همبستگی مردان جامعه ایران ،در حمایت از آزادی پوشش ، تا کشف حجاب زنان و حمایت از سایر مظلومین، از جمله خانواده زندانیان و نیز هموطنان بهائی و...که با شعارهای نوشتاری و گفتاری این که : من هم یک بهائی هستم.یا من هم حجاب تحمیلی را بر میدارم.که طی روز های اخیر ،در گوشه و کنار کشور مشاهده شده،با گسترش و سراسری شدن این امر، نقطه آغازی بر اجماع و وحدت ملی ، بر پایان این شب طولانی ،سرد و سیاه و طلوع خورشید آزادی ،در کشورمان خواهد بود.
