Saturday, Aug 6, 2022

صفحه نخست » بنیادگرایی "روشنفکران و نخبگانِ" ما حقیرترین نابکاری را در خود جای داده، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_3.jpgپسرفت و پیشرفت هر جامعه ای به بزرگان روشنفکر و نخبگان آن جامعه بسته است. پیشرفت و ترقی جامعه ایران در زمان پهلوی ها و همچنین پسرفت و عقبگرد در دوره جمهوری اسلامی که جامعه را به شبه جامعه تبدیل کرده، نقش نفسگیر روشنفکر و نخبه در آن بارز است. "روشنفکران" ما باعث وحشتناک ترین آسیب ها بوده اند؛ آنگاه که بر اساس فلسفه افلاتونی حکومت، حکومت متعلق به خردمندترین یا شهریار/خردمند است و بر این اساس، تئوری "امت و امامت" تدوین کرده اند. بر خلاف فلسفه سقراطی که خردمندترین افراد آنهایی هستند که فروتنانه می دانند هیچ نمی دانند از منظر فلسفه افلاتونی خردمندترین افراد آنهایی اند که همه چیز دان بوده و بایست بر مردم حکومت کنند. تئوریهای نظیر "امت و امامت" یا همان "امت و فقیه" تدوین شده از سوی روشنفکر- بخوان خواص-که به شورشی نظیر ۵۷ دامن زده و در راه استقرار نظام استبداد مذهبی فرش قرمز پهن کرده، آندسته از تئورهایی هستند که به سمت فلسفه افلاتونی پهلو می زنند.

مارکس نیز با تئوری خود به دنبال دیکتاتوری کارگری بود، دیکتاتوری ای که به زعم او خردمندترین بوده است یعنی همان فلسفه افلاتونی که فیلسوفان یا خردمندان باید حکومت را به دست گیرند.

اگر بپذیریم تأثیر "روشنفکران و نخبگان" در اذهان مردم و جامعه بی همتاست پس برای جلوگیری از آسیب ها و مصیبت ها نیز می توانند تأثیرگذار باشند و مردم نسبت به آنها گوش شنوا دارند. اما متأسفانه "روشنفکران و نخبگان" ایرانی در گمراهی و جهل خود عاملان اصلی پیدایش آسیب ها در جامعه هستند آنگاه که مبارزه مردم علیه حکومت ستمگر و حق نشناس را مبارزه "مردم علیه مردم" تعبیر و تحلیل می کنند. و تلاش می کنند تا آن را جا بیاندازند.

ایدئولوژی های بنیادگرای روشنفکران ایرانی، پست ترین نابکاری ها را در خود جای داده است. به همین مورد حجاب که اینروزها عمده شده توجه کنیم؛ درگیری میان پیروان حجاب اجباری (که سمت حکومت ستمگر ایستاده اند) و حجاب اختیاری را به جای درگیری مردم علیه حکومت ستمگر، درگیری میان مردم علیه مردم القاء می کنند. این یک دید خطرناک و نابکاری حقیرانه است. احمقانه ترین و هولناک ترین موضع است که سرکوبیدنِ استبداد مذهبی را حداقل نسبت به نیمی از جمعیت کشور، توجیه و تبرئه می کند.

این چه مسئولیت کثیف و حقیرانه "نخبگان و روشنفکران" است که مردم را در جامعه قطب بندی می کند و شرایط سرکوبی شان را از سوی حکومت مردسالار ضد زن فراهم می آورد؟ چگونه می توانید در مقابل جسم رنجور و تکیده شده سپیده رشنو از فرط داغ و درفش یک نظام خوشونت طلب و زورگو که بر وی اِعمال کرده تا دفاع از پوشش اختیاری خود را پس بگیرد، سر راست کنید؟ روی سخنم با مواجب بگیران مستقیم و غیر مستقیم "روشنفکران و نخبگان" نیست که آنها مأمورند و معذور، سخنم با "روشنفکران و نخبگان" فتاده در دام این جمهور است که قرار است اصلاحش کنند. چگونه نمی توانید بفهمید که حکومت تئوکراتیک هیچگاه در هیچ جای کره خاکی اصلاح نشده بلکه برچیده شده؟ ناتوانی و بتبع اغماض در پاسخ به این پرسشهاست که راه آسانِ دامن زدن "مردم علیه مردم" یا قطب بندی کردن یا قطب بندی نشان دادنِ جامعه به جای بصیرت و دیدن ستیز مردم علیه حکومت، را انتخاب می کنید و بدینسان برای چنین حکومتی، هم فرصت سرکوبی می خرید و هم فرصت ماندگاری! و این است سرنوشت غم انگیز "روشنفکری و نخبگیِ " جامعه ما که اینچنین در جمهوری اسلامی رقم زده می شود.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy