این تنها دو جمله از سخنان رهبر نظام در مورد مسئله حجاب اجباری است. او بارها به مسئولان هشدار داده و حتی برخی را که در داخل نظام خواص می‌نامد، متهم کرده که با پرداختن به مسئله حجاب اجباری، نادانسته خطی که به‌زعم او دشمن نتوانسته است در کشور اجرا کند، تقویت می‌کنند. سخنانی که نشان می‌دهد برای علی خامنه‌ای، مسئله حجاب اجباری کاملا سیاسی و امنیتی است.

از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، ابراهیم رئیسی نیز با افزایش اختیارات اجرایی ستاد امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر و گشت ارشاد نیروی انتظامی، خود را مدافع «مبارزه با بدحجابی» معرفی و در دیدار با اعضای ستاد امر به‌ معروف، تاکید کرد: «دولت مصمم است که نهی‌ از منکر را اجرا کند.»

در این دیدار، رئیسی صراحتا هرگونه عقب‌نشینی دولت و نظام به بهانه موج اعتراض به حجاب اجباری را غلط خواند و گفت: «متاسفانه گاهی مشاهده می‌شود برخی افراد تحت‌تاثیر جوسازی‌ها از وظایف قطعی و قانونی خود سر باز می‌زنند که این امری خطرناک است.»

اما مسئله تشدید برخوردهای خشونت‌آمیز حکومت با زنان از آن‌ جهت اهمیت دارد که بدانیم طی چند سال گذشته، برخی امام‌جمعه‌ها در خطبه‌های نمازجمعه صراحتا از این‌گونه برخوردها دفاع کرده‌اند و حتی خود مروج موج خشونت‌ورزی علیه زنان بوده‌اند. طباطبایی‌نژاد، امام‌جمعه اصفهان، به‌عنوان یکی از تندروترین مدافعان خشونت‌ علیه زنان، کار را به جایی رساند که با اشاره به ماجرای اسیدپاشی به زنان اصفهان گفت که اگر زنی بر بدحجابی اصرار داشته باشد، وظیفه نیروی انتظامی و جامعه ناامن کردن فضا برای آن‌ها است؛ سخنانی که حتی برخی از روحانیون هم آن را ترویج خشونت دانستند.

او یک بار هم «دشمنان» را تنها مخالفان گشت ارشاد برشمرد و از برخوردهای اخیر نیروی انتظامی با بدحجابان تقدیر کرد.

احمد خاتمی، امام‌جمعه تهران، نیز چندی پیش با بیان اینکه بدحجابان فرزندان دزدان و فاسدان‌اند، خواستار برخورد قاطع و عبرت‌آمیز نیروی انتظامی با بدحجابی شد.

از دیگر امام‌جمعه‌هایی که همواره درباره ضرورت برخورد مقتدرانه با بدحجابی سخن می‌گویند، احمد علم‌الهدی، امام‌جمعه مشهد، است. او در یکی از سخنرانی‌هایش، برخلاف دیگر مقام‌ها که تلاش می‌کنند مسئله برخورد با بدحجابی را موضوعی در چارچوب قانون نشان دهند، تاکید کرد که دلسوزان نظام و اسلام نباید در برخورد با بدحجابی منتظر نیروی انتظامی بمانند.

علم‌الهدی که باید او را سردمدار توهین و تهدید زنان دانست، زنانی را که از نظر او پوشش مناسبی ندارند، «خفاشان شب و گرگان درنده روز» نامیده است.

مقام‌های انتظامی هم‌ افزایش برخورد با بدحجابی و خشونت فیزیکی را تلویحا نمایش اقتدار می‌نامند و اجرای آن را خواسته مسئولان و دلسوزان نظام معرفی می‌کنند. آن‌ها آسیب‌های فیزیکی حین دستگیری، شلیک، ضرب‌وشتم و همه برخوردهای توهین‌آمیز و ضد انسانی را «تذکر» می‌دانند. احمد وحیدی، وزیر کشور دولت رئیسی، گفته بود: «به کسانی که قانون حجاب را رعایت نمی‌کنند، تذکرات جدی‌تر داده می‌شود که خیلی از آنان بعد از آن متنبه می‌شوند.» دقیقا مثل آنچه در اطلاعیه نیروی انتظامی در مورد مهسا امینی نوشته شده است.

این در حالی است که موارد مرگ در بازداشتگاه‌های نیروی انتظامی در ایران سابقه دارد. زهرا بنی‌یعقوب، پزشک جوان ایرانی، مهرماه ۱۳۸۶ پس از بازداشت به دست نیروهای بسیج همدان، در بازداشتگاه به علت ضرب‌وشتم جان باخت. اخیرا انتشار فیلمی از شلیک نیروی انتظامی به یکی ورزشکاران در پی اعتراض او به بازداشت همسرش به جرم بدحجابی، بار دیگر نحوه برخورد نیروی انتظامی با مسئله حجاب را عیان کرد.

در موضوع مهسا امینی، مدیرمسئول روزنامه همشهری با انتقاد از اعتراض به نیروی انتظامی تصریح کرد که حجاب حکم اسلام است و نیروی انتظامی را نباید به‌ دلیل اجرای احکام اسلام و قانون کشور مواخذه کرد.

محمد سعیدی، امام‌جمعه قم، نیز پیش‌تر گفته بود که نیروی انتظامی باید مثل هر قانونی دیگری، با اجرای دقیق قانون، با بی‌حجابی برخورد کند و مردم مومن اجازه یک کشف حجاب دیگر را نخواهند داد.

حکومت مدام بر طبل خشونت‌ورزی بر زنان می‌دمد و به نظر نیروی انتظامی و آمران به معروف و ناهیان از منکر، دور جدید برخوردها افزایش خشونت و دستگیری به شیوه ضرب‌وشتم ابزاری برای ارعاب زنان ایرانی است. کما اینکه فرمانده ناجا سال ۱۳۹۸ دلیل این برخوردها را ممانعت از دستگیری افراد و ماموران را در اجرای قانون به هر نحو ممکن، مجاز دانست و گفت: «هرگز کوتاه نمی‌آییم».

مهسا امیری اگرچه تازه‌ترین قربانی برخوردهای خشونت‌آمیز نیروی انتظامی در طرح گشت ارشاد است، با بررسی مواردی همچون ضرب‌وشتم سپیده رشنو در بازداشتگاه و انتشار فیلم‌های مختلف از نحوه دستگیری خشونت‌آمیز زنان، نمی‌توان امید داشت که آخرین مورد از این دست برخوردها باشد. در این زمینه، سخن دایی مهسا امیری برای جامعه ایران یک تلنگر است: «امروز نوبت دختر ما بود، فردا نوبت دختر شما است.»