انحراف انقلاب ایران از فردای ۲۲ بهمن آغاز شد انقلابی که با اهداف دموکراسی خواهانه و شعار های زیبا چنان ملت را مجذوب خود کرد که از بزرگترین خطر و آفت آن که کیش شخصیت و محول کردن کامل قدرت به انسان بالفطره قدرت طلب غافل شدند .انقلابی که در یک دو راهی تاریخی چنان به سمت قدرت بخشیدن به اندیشه ای خاص جهت گیری کرد که امیدی برای عقاید متفاوت باقی نگذارد جامعه از فروردین ۵۸ با یک انتخاب جمهوری اسلامی و یا هیچ روبرو شد و تحت تاثیر عقبه مذهبی و احترام و اعتمادی که به مرجعیت داشتند فریبی به بزرگی از دست دادن حق تعیین سرنوشت برای خود و کشورشان را با آغوش باز پذیرفتند حکومت اسلامی از فردای انقلاب چنان در امور عرفی، خصوصی و حتی مذهبی جامعه مداخله نمود که بزرگان ما که خود از متعصبین مذهبی بشمار می آمدند را مرحله به مرحله به عقب راندند که اگر از دین رویگردان نشده باشند حداقل راهشان را از حکومت جدا ساختند این نظام با پرو پاگاندای شدید مذهبی آغاز شد اما همه ی ما می دانیم که چطور در طی سالیان و دهه ها از ایدیولوژی تهی گشت و جز پوسته و ظاهری دینی هیچ نشانی از باورهای دینی در آن باقی نماند و سکوت مراجع دینی و یا همکاریشان با نهاد قدرت سنگ قبر دین را بر اعتقادات مردم نهاد (البته بسیاری دلیل پافشاری شان بر جدایی دین از سیاست و یا سکولاریسم دقیقا برای حفظ وصیانت از نهاد دین بود تا بدین شکل از آلودگی دین به دنیا و سیاست جلوگیری کنند) حال با این مقدمه روی سخنم با حامیان نظام باصطلاح اسلامی ایران است مراجع، مقام های پیشین و فعلی نظام و همه دست اندر کاران...
مطمئنم که اگر برخی هنوز ندانند شما میدانید که فساد بصورت سیستماتیک و فراگیر در تارو پود این دیوانسالاری باصطلاح اسلامی به شکلی نفوذ کرده کهدیگر هیچ دستورالعمل و بخش نامه ای قادر به حل مسئله نیست حال همچنان دفاع از این نظام باید دلایل بخصوصی داشته باشد دستان بعضی از شما به خون مردم آلوده است لذا چاره ای بغیر از دفاع ندارید و البته من هم سخنم با شما نیست من به کسانی که همچنان امیدوارند بتوانند این سیستم سراسر فاسد را با اصلاحات نجات دهند باید بگویم آیا در خلوت خود فکر کرده اید چگونه می توان این سیستم را اصلاح کرد ؟ آیا با مطبوعات آزاد و یا آزادی احزاب چیزی از این سیستم باقی می ماند ؟ مسلما خیر چرا که اگر هر کدام از خواسته های ملت برآورده شود مطمئنا با همه شعار های این چهل و اندی سال این حکومت که سرنوشت خود را به آنان گره زده در تضادی آشکار خواهد بود و اسلامیت نظام نقض غرض و بی معنا بودن اسم نظام، که همان اسلامییت است را به رسمیت خواهد شناخت بنا بر این کماکان اگر همانند مدیریت غیر علمی ده های گذشته تان به دور میز گرد ها و جلسات بی بازده تان تصمیمات هیئتی و گاراژی میگیرید و مشکلات امروز را به بهای ریختن خون جوانان وطن حل نشده بایگانی میکنید تا فردا خدا ی کریم تان بدادتان برسد باید بگویم شما تیری پرتاب می کنید اما کشوری ، انسانهایی ، انسانی ....
جدی جدی می میرد من دیگر نمی گویم به مصالح ملی کشورتان توجه کنید من هشدار می دهم که به خود و خانواده تان فکر کنید شما در حال رفع رجوع کردن و ماله کشی بر سیستمی هستید که فاسد است اگر باور ندارید بعنوان شخصی ناشناس پا در اداره ای بگذارید از درب ورود متوجه این بوی تعفن فساد خواهید شد نیاز به تفحص و زحمت زیاد ندارد اگر چشمان ما را ببندند و از آسمان در هر نقطه ای از این کره خاکی فرود بیاییم حتی با استفاده از توالت عمومی خواهیم دانست در چگونه کشوری فرود آمدیم چرا که هر سیستمی در گوشه ای از مملکت حکایتی از سیستم کلان مدیریت کشور دارد اگر اداره ثبت و اسناد فاسد است نمی تواند وزارتخانه امنیت فاسد نباشد اگر سیستم مدارس، سیستم بانک ها مختل است بدون شک فساد گسترده ای در سپاه پاسداران در جریان است چرا که نمی تواند نباشد به هیچ عنوان عجیب نیست که چندین تن از اسناد هسته ای در روز روشن به اسرائیل قاچاق می شود در روز روشن مهمترین مدیر هسته ای کشته می شود و شما همچنان به طرز مشمئز کننده ای ۴۳ سال است که کشور های خارجی را متهم میکنید و فرافکنی و سرپوش گذاشتن و برملا نکردن، تنها راه حل یک نظام علیل و درمانده است آینده نظام همانند روز روشن است که ماندنی نیست بر روی اسب بازنده شرط بندی نکنید که اگر چند صباحی بر عمر این بیمار لاعلاج بیفزایید به همان اندازه خود و نزدیکانتان را همانند دین و اعتقادات مردم به قهقرا خواهید برد به خودتان رحم کنید و خود را دریابید .
