توضیح ابتدایی:
مطلبی که در پی می آید و اگر خوانده شود، به صورت سلسله مطالبی منتشر خواهد شد، به موضوعی می پردازد که امروز چندان مورد توجه نخواهد بود، و در آرامش فعلی که بر کشور حاکم شده نوشتن چنین مطلبی ظاهرا بی فایده است.
وقتی اعتراضات و مبارزات مردم اوج می گیرد و مردم حالت تهاجمی نسبت به حکومت نکبت پیدا می کنند، از گوشه و کنار، مبارزان دروغین و هیاهوگر و مشوقان جوانان داخل به انجام حرکت های خطرناک از خواب زمستانی شان بیدار می شوند و دعوت به مبارزات چریکی و پارتیزانی می کنند در حالی که نه چیزی از این گونه مبارزات می دانند، نه در چنین مبارزاتی نقش و حضور داشته اند، نه دل و جرات انجام چنین مبارزاتی را دارند. کار آن ها -خصوصا کسانی که در خارج از کشور رجز می خوانند- فقط تشویق دیگران برای جانفشانی از پشت رایانه هاست.
آن ها هم که در گذشته های دور، چریک واقعی بوده اند، امروز، مشغول لاس زدن با حکومت نکبت و برگزاری جلسات سخنرانی برای توجیه مبارزات بدون خشونت و اصلاح حکومت نکبت فعلی هستند.
تک و توک چریک های باقی مانده از گذشته هم که تن به خفت همراهی با حکومت نکبت نداده اند، در اثر کهولت، یا به دلایل دیگر، از تجارب قدیمی خود برای استفاده ی جوانان در زمان حاضر هیچ نمی گویند و هیچ نمی نویسند، و به این صورت به جبران مبارزات اشتباهی که در دوران قبل از انقلاب کرده اند نمی پردازند.
در مورد جنگ های شهری و جنگ های چریکی، ما نه به نکات تهاجمی و مسلحانه، بلکه به نکات تدافعی و غیر مسلحانه می پردازیم که دستکم بچه هایی که در آینده ی نزدیک مجددا و «به طور قطع» روانه خیابان ها برای درگیری با افراد مسلح حکومت خواهند شد، بتوانند از جان خودشان و دوستان همرزم شان دفاع کنند، و گیر سگان هار امنیتی نیفتند.
باز تکرار می کنم که این گونه نوشته ها، «مطلقا» به معنای دعوت از بچه های داخل ایران برای رفتن به خیابان و به خطر انداختن جان شان نیست بلکه این نوشته ها برای کسانی نوشته می شود، که «خودشان» آگاهانه به این نتیجه رسیده اند که برای بر انداختن حکومت نکبت باید گامی جدی به جلو بردارند و رفتن حکومت نکبت، به معنای آزادی آن ها و کشور از شر مصائب کنونی و تخریب آینده خودشان و فرزندان شان می باشد.
**********
مبارزات شهری با عوامل حکومت سرکوبگر شیوه های گوناگون دارد.
این گونه مبارزات در کشورهای مختلف دنیا که زیر سیطره ی حکومت های سرکوبگر و دیکتاتور بوده اند صورت گرفته و مبارزان هر کشوری، شیوه ها و تجربیات خاص خودشان را دارند که برخی به صورت مکتوب و درسنامه در آمده است.
از این شیوه ها نمی توان به طور کامل بهره مند شد چون تفاوت های بسیاری در نحوه ی عمل و تفکر و قدرت نیروهای سرکوبگر و قدرت بچه هایی که در مقابل عوامل حکومت می ایستند وجود دارد.
نکته ی اصلی و اولیه در این مبارزات «حفظ جان خود و دیگر مبارزان» است.
ممکن است این سخن خودخواهانه یا نوعی احتیاطکاری از روی ترس به حساب آید در صورتی که این طور نیست و باید این فرمول ساده را در نظر گرفت که «اگر من کشته یا دستگیر شوم پس چه کسی با حکومت نکبت باید مبارزه کند؟!»
در گذشته و زمان پادشاهی، موضوع «شهادت» هم،،، در میان مخالفان مذهبی و هم در میان مخالفان چپ موضوعی جا افتاده و واژه ای مثبت و مشترک بود.
در زمان ما کشته شدن مبارزان را شهادت نامیدن کاری عبث است و ما به مبارزان زنده نیاز داریم.
طبیعتا در مبارزه حلوا پخش نمی کنند و امکان کشته شدن و زخمی شدن و دستگیری و شکنجه و زندان های بلند مدت وجود دارد، ولی اصل این است که اگر در آینده به این کشته شدن ها و زخمی شدن ها و غیره نگاه کنیم، آیا خواهیم گفت «هر کاری را که از دست من و دوستان ام بر می آمد انجام دادیم تا فلان کس کشته نشود و خود فرد کشته شده هم تمام تمهیدات لازم را اندیشیده بود و به نکات مربوط به حفظ جان عمل می کرد ولی دشمن توانست با این وجود او را بکشد یا ما را دستگیر و زندانی کند، لذا جای هیچگونه پشیمانی و حسرت خوردن به خاطر کارهای لازم ی که می توانستیم بکنیم و نکردیم نیست.»
ادامه دارد...
چپول های جهان! متحد شوید برای نابودی ایران
بریدن بند ناف دلار، کار دست بازار داد