یادداشت مترجم:
پیش از خواندن سرمقاله اَلن فراشون، روزنامهنگار پرسابقه و آگاه در امور خاورمیانه که سالها فرستاده ویژه لوموند در ایالات متحده آمریکا بود، نگاهی میافکنیم به تحولاتی که - شاید غیر منتظرانه - در منطقهی خاورمیانه رخ داده است.
حکومت دینی سعودی قصد دارد «رهبری» خود را در جهان عرب ِ سنی اعمال کند. ریاض با حمایت امارات خلیج فارس و همچنین اسرائیل، متعهد به مهار توسعه طلبی ایران در سرزمینهای عربی است. جمهوری اسلامی ایران در راس یک کشور ِ عمدتا شیعه میخواهد رهبری اقلیتهای اسلامی را به عهده بگیرد. جمهوری اسلامی با تکیه بر جوامع شیعی جهان عرب که اغلب آنها را مسلح کرده است، تاثیر تعیین کننده و در عین حال بی ثبات کنندهای در منطقه اعمال میکند.
ولیعهد سعودی محمد بن سلمان، معروف به MBS یک بازی دیپلماتیک را با ترفندهای متعدد اجراء میکند: این کشور به چین، رقیب استراتژیک ایالات متحده، برای بازگشایی سفارت خود در ایران متکی است، در حالی که بیش از هر زمان دیگر روی پنتاگون برای تضمین حفاظت از پادشاهی حساب میکند. و به تازگی سربازان دو کشور با هم به مانور دریایی پرداختهاند. و از سوی دیگر ریاض آماده میشود تا موشکهای قدرتمند چینی را سفارش دهد! در مسائل «رئال پولتیک» میتوان نقش ماکیاولی و «استراتژی فرصت طلبی» او را دید. و گذشته از این، او رابطه مبنی بر اعتماد خود را با ولادیمیر پوتین حفظ کرده است.
یکی دیگر از قدرتهای متوسط منطقه، ترکیهی رجب طیب اردوغان است که دیپلماسی چند جانبه شدهای را از خود نشان میدهد. اردوغان بسته به شرایط گاهی به یکی از ابر قدرتها تکیه میکند. اینجا و آنجا با آمریکا مخالف است، اما قصد خروج از ناتو را ندارد. روابطش را با پوتین تقویت میکند، اما در سوریه و لیبی، اوکراین یا جاهای دیگربا روسیه مخالفت کرده است.
با عقب نشینی نسبی ایالات متحده، میدان عمل زیادی برای قدرتهای متوسط محلی - چه ترکیه، چه ایران، و نیز عربستان سعودی یا اسرائیل باز شده است. و حتی بیش از آمریکاییها و روسها، چینیها با مماشات در خلیج فارس علاقه نشان میدهند: آنها وارد کنندگان اصلی هیدرو کربنها از ایران و عربستان سعودی هستند. و به همین خاطر است که اختلاف بین ایران و عربستان امنیت انرژی چین را تهدید میکند.
ایران ممکن است به برنامهی هستهای خود ادامه دهد و در نتیجه شرایط توافق وین را که در سال ۲۰۱۵ و در زمان اوباما امضاء شد، زیر پا بگذارد. اما آمریکا، حتی در دورهی اعتراضات مردم ایران و کشته شدن صدها نفر و دستگیری هزاران معترض، به تلاش خود برای جلوگیری از به اصطلاح اتمی شدن ایران و مذاکره با جمهوری اسلامی ادامه داده است. ولی هیچکس در میان مذاکره کنندگان نمیخواهد رسما شکست مذاکرات انجام شده از زمان بر سر کار آمدن جوبایدن را بپذیرد. آنها هنوز به امید نجات مصالحهای که توسط سَلَف ِ وی - دونالد ترامپ- خاتمه یافته تلقی شده بود، هستند.
نشست سران اتحادیه عرب که به تازگی در جده با حضور بشار اسد برگزلر شد، برای اولین باردر دوازده سال گذشته، پروژه بازسازی منطقهای به رهبری ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان -MBS- را برجسته کرده است. بشار اسد جایگاه خود در صحنهی دیپلماسی عرب را باز یافته است. او در نوامبر ۲۰۱۱ به دلیل نقشی که در سرکوب خونین قیام سوریه داشت، از این سازمان اخراج شده بود. و طی دوازده سال بعد، جنایتی که رژیم اسد و متحدانش مرتکب شدند، حاصلش بجا ماندن صدها هزار کشته بود. و افزون بر این، نیمی از جمعیت ۲۲ میلیونی کشور را به تبعید و یا آوارگی کشاند. اما در کنفرانس جده، گورکن امیدهای آزادی طلبانه مردم سوریه مورد بازخواست قرار نگرفت. گویی در هم کوبیدن حَلَب توسط بمبهای بشکهای و کشتار با گاز سارین، در حومه دمشق، هرگز اتفاق نیافتاده بود.
هِلن سالون خبر نگار در بیروت و بنجامین بارت روزنامهنگار لوموند در مقالهی تحلیلی بلندی، محمد بن سلمان را در وارونه کردن هر چیز ماهر میدانند که توانسته آمیزهای از فرصت طلبی و عمل گرایی را در دوسال گذشته از خود بروز دهد. با ترکیه، قطرو امارات دوستی برقرار کند و در عین حال با مصر و بحرین ارتباط نزدیک داشته باشد، و سرانجام با رقیب همیشگی خود، ایران، در برتریطلبیهای منطقه، تنش زدایی کند.
آنا ژاکوب، کارشناس خلیج در اندیشکده گروه بحران بین المللی، مینویسد: عادی سازی با اسد، بخشی از یک استراتژی منطقهای است که بر کاهش تنشها، توسعه اقتصادی و رویکردی جدید در قبال ایران متمرکز است که دیپلماسی و مهار معضلات را یکجا به عمل میآورد. محمد بن سلمان میخواهد از ظهور دنیایی چند قطبی استفاده کند تا خود را به عنوان داور نظم جدید منطقهای معرفی نماید. خاورمیانهای صلح آمیز، جایی که تلاش برای توسعه و برنامه ریزی در آن فراتر از تقسیمات، تفرقهها و ژئوپولیتیک قدیمی خواهد بود.
هشداری را که نباید از یاد برد، دو روزنامه نگار لوموند، چنین خلاصه کردهاند: «روابط ایران و عربستان همیشه فراز و نشیبهای خود را داشته است». جمهوری اسلامی هیچ قصدی برای خنثی کردن شعبهی سیاسی و نظامی خود در لبنان - یعنی حزب الله - را ندارد. ع. ش
------------------------------
*و اینک مقاله اَلن فراشون، که ۲۲ ژوئن ۲۰۲۳ در روزنامه لوموند منتشر شده است، میخوانیم:
ایران، اسرائیل، عربستان سعودی، چین، ایالات متحده و.... در حال تبادلات رسمی و غیر رسمی با یکدیگرند. آمریکاییها با ایرانیها صحبت میکنند و همزمان چینیها خدمات خوب خود را به فلسطینیها ارائه میدهند. به قول روایتی قدیمی در فرهنگ عبری، برای هر چیزی زمانی وجود دارد، و پس از چهل سال خشونت بیوقفه، خاورمیانه در جنون مذاکرات سیاسی غوطه ور شده است. ژنرال اورن ستتر، یکی از استراتژیستهای ستاد کل اسرائیل میگوید: «همه با همه صحبت میکنند»
در سرزمینی بیطرف، احتمالاً در عمان، ایالات متحده با ایران «مذاکره» میکند و دو طرف از زمان شکست گفت و گوی هستهای در سال ۲۰۲۲، که به لطف میانجی گیری اروپا در وین انجام شد، هیچ تماسی نداشتند. جمهوری اسلامی با چند برابرکردن تعداد و قدرت سانتریفیوژهای خود، امروز اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده تولید میکند. دو هفته تا یک ماه طول میکشد تا به ۹۰ درصد مورد نیاز اورانیوم با درجه تولید تسلیحات برسد. اما این توافق - که بین ایران و پنج قدرت هستهای «رسمی» منعقد شد، توسط دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ رد شد. و به گفتهی جمهوری اسلامی، به او اجازه داد خود را از تمام محدودیتها رها کند.
با این حال افزایش از۶۰ درصد به ۹۰ درصد بدون عواقب منفی برای ایران نخواهد بود: تحریمهای مجدد، حتی بمباران احتمالی اسرائیل یا اسرائیل و آمریکا و واکنش منفی چین و روسیه، دو حافظ جمهوری اسلامی در سازمان ملل. در مورد دولت جوبایدن، این کشور نمیخواهد که بحران در خلیج فارس توجه او را از اولویتهایش -اوکراین و چین- منحرف کند. هر دو طرف - ایران و آمریکا - علاقهمند به کنار آمدن هستند.
ژنرال اورن ستتر Oren Setter در روزنامه هاآرتص (۱۶ ژوئن) و میشل دوکلو Michel Duclos از مؤسسه پژوهشهای استراتژیک انستیتو مونتاین در فرانسه، به یاد میآورند که داشتن یک سلاح هستهای عملیاتی به مراحلی غیر از غنی سازی اورانیوم نیاز دارد. و نظامی سازی آن، احتمالاً دو سال دیگر طول میکشد.
بر اساس گزارش مطبوعات اسرائیلی و آمریکایی- به ویژه هارتص و نیویورک تایمز- آمریکاییها و ایرانیها به توافق رسیدهاند. ما در مورد توافق رسمی صحبت نمیکنیم، چه رسد به یک معاهده، بلکه در مورد یک «تفاهم» متقابل حرف میزنیم. ایران متعهد میشود از آستانه ۶۰ در صد عبور نکند. او همکاری خود را با بازرسان سازمان ملل از سر خواهد گرفت و شبه نظامیان خود در سوریه، عراق، لبنان، را از حمله به منافع آمریکا منع میکند. به گفته نیورک تایمز، ایالات متحده آمریکا، تحریم نفت ایران را کاهش خواهد داد. آنها چند میلیارد دلار مسدود شده در بانکهای خارجی را «آزاد میکنند» - این وجوه را جمهوری اسلامی فقط میتواند برای اهداف «انسانی» - خرج کند.
سعودیها بین ایران، اسرائیل و آمریکا
پس از یک دوره روابط سرد طولانی، ریاض هفته گذشته سفارت خود درتهران را باز گشایی کرد. از ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور برای سفر رسمی به عربستان سعودی دعوت شده است. به لطف میانجیگیری صبورانه چین، دو قدرت که برای برتری منطقهای رقابت میکنند، در عادی سازی روابط خود همت گماردند.. ولی آنها طی این سالها جنگ علیه یکدیگر را متوقف نکردهاند و بی اعتمادی بین طرفین، کماکان باقی خواهد ماند. عربستان ِ محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، در سَمت رهبر عربی منطقه، در مقابله با توسعه طلبیهای جمهوری اسلامی، ناچار است همواره جبههی مشترک خود با اسرائیل و آمریکا را حفظ کند.
ولیعهد عربستان سعودی برای جبران از سرگیری روابط با ایران، به دنبال امضای یک ضمانت نامه با واشنگتن است. به گزارش نیویورک تایمز، این یک مذاکره پیچیده است که ولیعهد سعودی نیاز به حمایت اسرائیل در کنگره دارد. MBS خواهان یک پیمان امنیتی طولانی مدت، جنگندههای پیشرفته و همکاری با ایالات متحده در زمینهی انرژی هستهای غیر نظامی است. و با همه فشارهایی که برای رسیدن به اهدافش در پیش رو دارد، بهتر است در همهی این زمینهها، دو بار فکر کند. و در این راستا، عربستان سعودی و با وارد آوردن فشار از سوی ایالات متحده آمریکا، میتواند پیوستن به پیمان ابراهیم را در نظر بگیرد و با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرارکند. در میان قدرتهای بزرگ، ایالات متحده یکی از کشورهایی است که حضور استراتژیک آن در منطقه هنوز بسیار تأثیر گذار است. برای ژنرال اورن ستتر، گفتگوی مداوم تائید میکند که آمریکا قصد عقب نشینی از خاورمیانه را ندارد.
کمک چین به فلسطینیها
شی جین پینگ در اواسط ژوئن در پکن با پذیرائی از محمود عباس کمک خود را به رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین و رهبر فتح اعلام نمود. چین، وارد کننده اصلی نفت از عربستان و ایران، وابسته ترین ابرقدرت منطقه برای تأمین انرژی کشورش میباشد. این کشور به ثبات خاورمیانه علاقه دارد و در عین حال، با جهان عرب، اسرائیل و ایران روابط خود را حفظ کرده است.
با تشدید خشونت در کرانه باختری بین اسرائیل و فلسطینیها، رئیس جمهور چین میگوید برای میانجیگری آماده است. چینیها نخست قصد دارند به اتحاد مجدد دو شاخهی جنبش ملی فلسطین و حماس کمک کنند که کاری جاه طلبانه بنظر میرسد. و بویژه در مواجهه با پیشنهاد اسرائیل با الحاق کرانه باختری، اتحاد بین دو جبهه فلسطین، امری ناشدنی است. پکن به کلاسیک ترین نظریه پا میفشارد: حل و فصل مناقشه با ایجاد یک کشور فلسطینی در کنار اسرائیل.
«دست اندرکاران»، آن را فانتزی دوستانه پکن مینامند. اما چه کسی میتوانست روی آغاز آشتی بین ریاض و تهران، تحت حمایت شی جینگ پینگ شرط بندی کند؟
تهران: تا وقتی که پوتین هست...