رژیم تصور کرده بود. که اگر حماس به اسرائیل حمله کند و آن فجایع را مرتکب شود. نتانیاهو را خشمگین و وادار به عکس العمل شدید و غیر متعارفی میکند. که عواقب آن موجب می‌گردد، روابط رو به گسترش اعراب و اسرائیل و تکمیل پیمان ابراهیم، با شرکت نهائی عربستان، به هم میخورد و چه بسا بار دیگر اعراب و اسرائیل رو به روی همدیگر قرار می‌گیرند. اما تبعات حمله حماس به اسرائیل از یک طرف و حملات حوثی‌های یمن به کشتی‌های باری در دریای سرخ، به اضافه حملات موشکی حزب الله لبنان به اسرائیل و نیز دخالت‌های نیروهای وابسته به رژیم در اردن، سوریه، عراق، به اضافه تشدید حملات روسی به اوکراین با پهپادهای ساخت رژیم، باعث شده، دنیا اعم از اروپا و آمریکا احساس کنند، در یک طرف قرار گرفته و رژیم به همراه پوتین، با تشدید شرارت‌های پهپادی و موشکی و غیره در طرف مقابل قرار گرفته‌اند. که شبیه رو در رو قرار گرفتن متحدین یعنی آلمان؛ ایتالیا و ژاپن، در جنگ جهانی دوم در مقابل متفقین، شامل آمریکا و اروپا است. تا مسیر حوادث بعدی را رقم بزنند.
در جنگ جهانی دوم پارتیزان‌ها ابتدا در درون آلمان خرابکاری هائی در کارخانجات اسلحه سازی و غیره آلمان نازی انجام داده، با تضعیف نازی‌ها در داخل کشو، زمینه را برای حملات هوائی و زمینی متفقین فراهم ساختند. که سرانجام به شکست متحدین و خاتمه جنگ جهانی دوم منتهی شد. این قضیه اکنون در ایران ما در حال رخ دادن است. آنچه در پالایشگاههای بیرجند، اصفهان و آتش سوزی‌های انزلی و اهواز و اتفاقات پاسگاه راسک و نیز اتفاقاتی که با حملات هکری به پمپ بنزین‌ها و.. رخ داد و باز هم تشدید و تکرار خواهد شد، زمینه را برای تضعیف رژیم در داخل و سپس اقدامات هوائی زمینی دریائی متفقین مزبور فراهم میسازد.
بنظر می‌رسد. که آغاز پایان رژیم به علت تشدید شرارت‌هایش و عبور از خطر قرمزها، در حال رقم خوردن است. به خصوص اینکه، دیگر زمان حمله صدام به ایران نیست. این بار ملتی خشمگین که بارها سرکوب شده و سوگوار بهترین فرزندان خود است، با یک خیزش و انفجار هزار ریشتری خشم ملی، در کمین است.

علی اکبر امیدمهر