Thursday, Jan 4, 2024

صفحه نخست » تق تق، همسایه! ابراهیم باران

Ebrahim_Baran.jpgاینطور پیامکی برای بعضی از دوستان میفرستم. مثل اینکه درِ خانه‌ی دوستی را می‌زنم تا اگر ممکن باشد حرفی بزنیم.

اینبار با نوشتن " همسایه " به ترکیب این واژه فکر کردم. چه کلمه لطیفی ست. یعنی آنقدر به آنیکی نزدیک هستی که سایه‌هاتان به هم می‌آید. آنوقت در اتفاقات، بدبختی‌ها و خوشبختی‌ها، شادیها و غمها، عزاها و جشنها، مشترکید. واکثر اوقات یادمان می‌رود که با حذف خوشبختی و راحتی دیگران خودمان را هم از آرامش و صلح محروم میکنیم.
آیا کسی می‌تواند بخت خوش و پایداری را آرزو کند و هم زمان همسایه‌اش را زیر ظلم و ستم وفقر ببیند یا ببرد؟

«همسایه» گی را ما می‌توانیم به درستی به بسیار موارد دیگر وقف دهیم.
همین را میتوان به اسرائیلیها گفت به همان اندازه که گفتن آن به فلسطینی‌ها هم بی جا نخواهد بود.
همین را مخصوصا می‌شود به ایرانیها گفت. ایرانیانی که هیچ کلمه و صفت شایسته‌ای برای هیچکدام از همسایه‌هاشان ندارند. آیا کشوری به تنهایی، و در کمال خودمحوری و برتری جویی، می‌تواند بدون شرکت همسایه‌ها پیشرفت پر دوامی داشته باشد؟
در دنیای آزاد بینی و آزاد اندیشی، آیا در کشوری یک حزب سیاسی می‌تواند به تنهایی به وجود بیاید، شکل بگیرد، شکوفا شود بدون اجازه به دیگران که راه مشابه‌ای همچون او داشته باشند؟

میتوانیم بسیار به تعداد این گونه سوالات، در عرصه‌های مختلف، اضافه کنیم و جواب همه آنها به یقین نه خواهد بود.
از خانه همسایه گرفته تا کشور و فرهنگ و تمام جنبه‌های انسانی وحتی نوعهای گیاهی و حیوانی همه تنگاتنگ متاثراز سرنوشت آنهایی هستیم که به ما نزدیکند. و من چقدرمتاسفم برای آنهایی که، بدون در نظر گرفتن انسانیت، وجود دیگران را در مقیاسهای سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی و قلمروی خاص خود میسنجند و ارزش گزاری میکنند. غافل از اینکه ارتقای پایدار ویا فرّار خود آنها، در طولانی و یا حتی کوتاه مدت، مدیون مقامی ست که برای «هم سایه» قایل می‌شوند.
جایگزینی معادلات سیاسی و ایدئولوژیکی توسط نگاه انسانی تنها ضامن حفظ و نگه داری خوشبختی‌های کوچکیست که به زحمت ذخیره می‌شوند. و بدلیل عدم همین ضمانت است که یکی از مشخصات بارزتاریخ معاصر ایران دچار شدن به سرنوشتی بود که برای همتایان خود آرزو و یا فراهم کردیم.
«تمرین متداوم اما بسیار راحت برخورد انسانی با غیر چاره آور بسیار شومیهایی ست که ما ایرانیان ساکن خاور میانه در آنها دست و پا میزنیم. *»
فقط با اندکی امید. شمی ناز مِرِه بایه.


ابراهیم باران

* «ترس» ساختگی یا فرهنگی ازدیگران عامل بازدارنده و خشونت در خاور میانه، نگاه کنید به:
Le syndicaliste, le soufi et moi, Roman, Evrahim BARAN, Ed. Maelström, Bruxelles 2019



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy