Sunday, Apr 21, 2024

صفحه نخست » جنگ‌ها ی فرهنگی و بدپنداری‌ محافظه‌کارانه، اکبر کرمی

Akbar_Karami_4.jpgجریان‌ها ی محافظه‌کار آشکارا می‌پسندند و گرایش دارند که دعواها ی سیاسی را به دعواها ی فرهنگی و دینی و حتا تاریخی تبدیل کنند! نه این که آن‌ها نادان هستند؛ که نادان‌ها در این پهنه‌ها بیش‌تر هستند! مثلن در ایران ام‌روز خودمان هرگاه جنگ‌ها ی سیاسی فرهنگی و مذهبی می‌شود، هواداران اندک حکومت بیش‌تر می‌شوند. زیرا بسیاری از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در پهنه ی سنت، فرهنگ، دین و تاریخ به آن‌ها نزدیک‌تر و با آن‌ها هم‌پوشان‌‌تر هستند. (۱)

برای آن که نامه به خانه برسد، نخست باید محافظه‌کاری را تعریف و کران‌مند کرد و سپس گستره ی فرهنگ را از پهنه ی سیاست جدا؛ چه، در نبود چنین برگفتی محافظه‌کاران (و جریان‌ها ی راست) از گرفتاری‌ها ی خود بی‌خبر خواهند ماند و دیوار حاشا را بالاتر خواهند برد.
پشتی‌بانی از ارزش‌ها و انگاره‌ها ی سنتی از یک‌سو و ایستاده‌گی در برابر دگرگونی و نوآوری را محافظه‌کاری خوانده‌اند. در سنت غربی محافظه‌کاران هوادار آزادی ی نهادها ی اقتصادی و مالکیت و انگاره‌ها ی اجتماعی سنتی و چیره هستند. محافظه‌کار ی در کشورهایی همانند ایران که هنوز ساختار سیاسی ی گسترش‌یافته‌ای ندارد، و پهنه ی سیاست تن به خط‌کشی (و تمایزیافته‌گی) نداده است، بیش‌تر به گستره ی فرهنگ می‌چسبد. یعنی محافظه‌کاران در ایران و در گستره ی فرهنگ‌ بیش‌تر هوادار ارزش‌ها و انگاره‌ها ی فرهنگی و اخلاقی، دینی و تاریخی و سنتی هستند. آن‌ها با هوا ی تازه بی‌گانه‌اند و گرفتار اضطراب‌ها ی گذار هستند.
محافظه‌کاران ایرانی در این شلم‌شوربا ی سیاسی‌فرهنگی که بر اجتماع‌/جامعه ی ایرانی چیره است؛ در شرایطی که هنوز خط‌کشی‌ها ی سیاسی و فرهنگی چندان برجسته نیست؛ و قانون جای‌گاه محکمی ندارد، به‌طور چیره به‌قهرمان‌ها ی تاریخی خود می‌چسبند و با قد و قواره ی آن‌ها سیاست و رویاها ی سیاسی خود را متر و پاره می‌کنند. این جماعت از تخیل آینده‌ای آزاد و خودبسنده بی‌زار و ناتوان است.
در ایران پیش از انقلاب محافظه‌کاران پهنه ی سیاست با ارزش‌ها و مناسبات جدید سیاسی مخالف بودند و در برابر نوسازی در پهنه ی سیاست ایستاده‌گی می‌کردند؛ و محافظه‌کاران گستره ی فرهنگ با نوآوری‌ها و نوسازی‌ها ی اجتماعی و فرهنگی! به تعبیر پوکربازان (۲) انقلاب اسلامی برآمد سرشاخ‌شدن گاو‌ها و خرها بود! گاوها به جا ی گسترش پهنه ی سیاست و تولید متون حقوقی و نهادها ی مدنی قدرت‌مند، گرفتار وسوسه ی راه‌ کوتاه در سیاست شدند (که دام همه ی دیکتاتورهایی است که ادا ی دیکتاتور خوب را در می‌آورند.) و به دور زدن و تعطیل سیاست کشیده شدند؛ و خران گستره ی فرهنگ به جا ی خواست‌ها ی سیاسی شفاف، به فرهنگی و دینی کردن دعواها ی سیاسی خطر کردند! انقلاب اسلامی برآمد این جنگ خانمان‌برانداز گاوان و خران بود؛ و عجیب نیست اگر ام‌روز که هزینه‌ها آشکار و آوار شده است، هیچ‌کس از دو طرف نمی‌خواهد بار آن را بپذیرد و بکشد!
پادشاهی‌خواهان و اسلام‌گرایان نمونه‌ها ی برجسته ی محافظه‌کاری در جهان ایرانی‌ هستند؛ این جریان‌ها از تاریخ (مذهبی یا غیرمذهبی) فرابود و حقیقتی ساخته‌اند که نمی‌گذارد با جهان‌ها ی جدید و مناسبات تازه به تمامی هم‌راه و هم‌سو شوند. محافظه‌کاران در بنیادها گذشته‌گرا هستند و بنیادها ی جهان دل‌خواه خود را از گذشته می‌آورند. و چندان عجیب نیست اگر آن‌ها با سیاست و تعادلات آن در جهان‌ها ی جدید بی‌گانه و حتا دشمن هستند. زیرا سیاست پهنه ی هم‌سازی بر سر آینده است.
سیاست پهنه ی رویا و تخیل و آفرینش آینده است. و چندان عجیب نیست اگر سیاست با جان و جهان محافظه‌کاران ناسازگار است. چه، هر چیز جدیدی آن‌ها را هراسان و آشفته می‌کند. از دمکراسی، آزادی، برابری، و سکولاریسم گرفته تا فدرالیسم(هم‌پارچه‌گی)، آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری، اصلاح خط، فمینیزم، آزادی‌ها ی جنسی و سکسی هر ادعایی که در جایی به خودبسنده‌گی شهروندان و‌ خودبسنده‌گی سیاست و زنده‌گی در شهر برسد، و بخواهد زنان و مردان را پادشاه قلمرو خود کند، برای آنان اضطراب‌آفرین است. هر انگاره ی تازه‌ای اگر با پندار آن‌ها که از جایی در گذشته آمده است، هماهنگ نباشد، جان محافظه‌کار آنان را می‌خلد و آنان را به ایستاده‌گی در برابر رویاها و ارزش‌ها ی جدید می‌کشاند. (۳)
دشمنی محافظه‌کاران قدیم و جدید با جمهوری‌خواهی و دمکراسی بسیار معنادار است؛ زیرا در جمهوری‌ که هسته ی سخت دمکراسی است، سیاست پیش‌بینی‌ناپذیر می‌شود. (سازوکارها ی مشخص و برآمدها ی نامشخص) پیش‌بینی‌ناپذیری به اضطراب گذار در میان محافظه‌کاران دامن می‌زند؛ و جهان لرزان محافظه‌کاران را ویران می‌کند.
محافظه‌کاران اگر در کنار هرم‌ها ی قدرت و داوری چیره باشند، آزادی‌ستیز و بخشی از ساختار آهنین نظام شهربندی هستند؛ و اگر بیرون از قدرت، در جایی گرفتار اخلاق، دین، یا تاریخ شده‌اند.
به جمهوری اسلامی نگاه کنید؛ همانند حکومت پیش از خود در مخالفت با دمکراسی و مناسبات دمکراتیک هیچ حدی نمی‌شناسد؛ و در دست‌اندازی در پهنه ی فرهنگ اشتهایی بی‌کران و همانند دارد. تفاوت دو حکومت بسیار اندک است؛ و به سلیقه ی پای‌گاه اجتماعی هواداران اندک‌ آن‌ها محدود می‌شود.
با این همه نباید پنداشت بازگشت به گستره ی فرهنگ و دگردیسی جنگ‌ها ی سیاسی به جدال‌ها ی فرهنگی تنها در میان محافظه‌کاران دیده می‌شود. ریختی از توسعه‌نایافته‌گی نبود همین مرزها، خط‌ها و خط‌کشی‌ها است که به سیاست‌ندارها و سیاست‌ناشناس‌ها امکان می‌دهد، به دور زدن سیاست خطر کنند. هم راه‌بندان‌ها ی سیاسی و هم مزیت‌ها ی نسبی برخی از جریان‌ها در گستره ی فرهنگ، همیشه بازگشت به پیشاسیاست (۴)، یعنی پس‌نشستن به گستره ی فرهنگ را وسوسه‌انگیز می‌کند. بازگشت به پیشاسیاست همیشه ریختی از دور زدن سیاست است که در جایی به نادانی به سیاست می‌رسد؛ ریختی از آتش‌زدن قیصریه ی سیاست به‌خاطر دستمال سودها ی کوتاه‌مدت.
سیاست هسته ی سخت هر جامعه‌ای است؛ و‌ چندان عجیب نیست اگر منحنی پخش طبیعی (Normal distribution curve) در پهنه ی سیاست از هر پهنه ی دیگری (در همانندی با کشورها ی توسعه‌یافته) در ایران زارتر است. نادان‌تر از محافطه‌کاران و هواداران پیدا و پنهان آن‌ها در ایران لایه‌هایی از جریان‌ها ی سکولار و (به ظاهر) نو هستند که دم به تله ی این سیاست‌سوزی‌ها می‌دهند و در این نزاع‌ها ی ساخته‌گی میان گاوان و خران آتش‌بیار معرکه می‌شوند! و اصلاحات سیاسی را مثلن به عبور از اسلام یا پذیرش خوانش ویژه‌ای از تاریخ گره می‌زنند. آن‌ها گاهی از اصلاح‌ناپذیری اسلام یا شکوه بازه‌ای از گذشته می‌گویند؛ و با برخی از جریان‌ها ی محافظه‌کار هم‌سویی می‌کنند.
نادانی به باره ی سیاست، کارکرد آن، سازوکارها، دش‌واری‌ها، پیچیده‌گی‌ها، مرزها و تکاپو ی اختراع دوباره ی چرخ در سیاست اوج محافظه‌کاری است! در ایران پروپاگاندا ی جمهوری اسلامی مدعی است مخالفت با جمهوری اسلامی و سیاست‌ها ی آن بهانه است، مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، اسلام‌ستیز هستند و مخالف اسلام و مسلمانان! در نتیجه، وقتی جریانی در نقد و مخالفت با جمهوری اسلامی به مخالفت با اسلام و اسلام‌ستیزی می‌رسد، تنها خطا نمی‌کنند، آشکارا در زمین جمهوری اسلامی بازی می‌کند و پاس به زندان‌بان اعظم می‌دهد.
اهمیت ندارد جریان‌ها ی سنتی خود را چه‌گونه و به چه نامی می‌خوانند؛ شاه‌نشان انگاره‌ها ی سنتی‌ و آسیب محافظه‌کاری خودحق‌پنداری است؛ همین خودحق‌پنداری است که آنان را بدخیم و محافظه‌کار می‌کند. آن‌ها گرفتار «حق بودن» هستند و مناسبات تازه را که برآمد «حق داشتن» است، نمی‌شناسند. همین آسیب است که به‌آن‌ها امکان می‌دهد همه ی نشانه‌ها و خط‌کشی‌ها ی سیاسی را هرگاه لازم شود، درنوردند و به گستره ی فرهنگ دست‌اندازی کنند. (۵) خواست حکومت سکولار و لاییک یک خواست سیاسی و انسانی نوین و رهاکننده است؛ اما همین خواست هرگاه به سمت جدال با مذهب و مذهبی‌ها کشیده شود، سنت‌گرایی و محافظه‌کاری است و در جایی به آسیاب محافظه‌کاران و جریان‌ها ی پیشانوین آب خواهد انداخت. خواست مناسبات جدید، هوا ی تازه و توسعه، حق شهروندان ام‌روز است، اما کسانی که این تغییرات را به تغییرات در پهنه ی سیاست گره نمی‌زنند و به گسترش حقوق شهروندان و پشتی‌بانی از آن در پهنه ی سیاست چشم ندارند، درکی از جهان‌ها ی جدید و مناسبات تازه ندارند. دست‌کم این جریان‌ها گاوان و خران آینده‌اند؛ گاوان و‌ خرانی که به جا ی هم‌سازی در پهنه ی سیاست، و ‌‌گسترش سیاست و سیاست‌ورزی ما را به جنگ‌ها ی فرهنگی آینده می‌برند.
اگر به رومانتیسم، نوستالژیا و خشونت کشیده می‌شوید، باید روی آسیب محافظه‌کاری خود کار کنید؛ محافظه‌کاری تا هنگامی که به این نشانه‌ها و شکایت‌ها نرسیده است یک پسند سیاسی، طبیعی و پذیرفتنی است؛ اما آن‌هنگام که به رومانتیسم، نوستالژیا، جنگ‌ها ی فرهنگی و خشونت کشیده می‌شود، از گستره ی طبیعی خود بیرون رفته است و مهاجم شده است!
اهمیت ندارد خودمان را چه‌گونه پیش‌می‌گذاریم، و در جاشناسی‌سیاسی کجا می‌گذاریم، اگر آلوده به این آسیب‌ها و‌ گزندها هستیم، گرفتار شکلی از بدخیمی و محافظه‌کاری بدخیم شده‌ایم؛ اگر کاری نکنیم به‌زودی یا به خودمان یا به دیگران گزند خواهیم زد.
هرچه می‌خواهید باشید، باشید؛ اما لطف کنید بخشی از خران و گاوان آینده و نزاع‌ها ی بی‌فاتح فرهنگی نباشید. گستره ی فرهنگ گستره ی آزادی است؛ کسانی که دریافتی نوین از فرهنگ دارند، باید فرهنگ را از دست‌اندازی صاحبات قدرت و سیاست بیرون بگذارند. فرهنگ با رنگارنگی و‌ گوناگونی و آزادی بی‌حد و حصر زنده و زایا خواهد ماند. گستره ی فرهنگ گستره ی شادی و جشن رنگارنگی است؛ و‌نه جنگ. اختلاف‌ها و نزاع‌ها باید به پهنه سیاست برود و به تعادلات دمکراتیک سامان گیرد.
اگر در دغدغه‌ها ی فرهنگی خود صادق هستید و اگر نمی‌خواهید به نزاع خران و گاوان در ایران آینده انرژی و زور بدهید، پهنه ی سیاست را باز و دمکراتیک کنید.
پانویس‌ها
۱) انقلاب بهمن ۵۷ و جمهوری اسلامی در بنیادها برآمد این بدپنداری و نادانی بود؛ کسانی که در پهنه سیاست چیره بودند، سیاست را تعطیل کردند و کسانی که از پهنه ی سیاست رانده شده بودند، بیرون از پهنه ی سیاست در هم پیچیدند و به درهم‌پیچیدن بساط سیاست رسیدند. به زبان دیگر هم محافظه‌کاران پهنه ی سیاست از دریافت سیاست درماندند و هم نیروها ی هم‌آورد که از پهنه ی سیاست رانده شده بودند! محافظه‌کاران دسته ی نخست سیاست را به گستره ی فرهنگ کشاندند و در آن پهنه دست‌اندازی کردند؛ و محافظه‌کاران بیرون از پهنه ی سیاست، چرخ سیاست را دوباره اختراع کردند.
۲) در بازی پوکر هرگاه دو نفر دیوانه‌وار و بی‌حساب‌وکتاب توپ می‌زنند و هزینه ی مشارکت در بازی را برای دیگران بالا می‌برند، موقعیت به جنگ گاو و خر توصیف می‌شود.
۳) آن‌چه دریافت نزاع گاوها و خرها را در ایران دش‌وار می‌کند و سیاهی‌لشگر محافظه‌کار هوادار آن‌ها را گم‌راه، آن است که محافظه‌کاران بیرون از قدرت به مناسبات جدید در پهنه ی سیاست در کشورها ی دیگر و توسعه‌یافته می‌چسپند؛ و از آزادی و برابری و .... می‌گویند، اما هرگاه به پهنه ی سیاست می‌رسند به جا ی گسترش آزادی و برابری و آفریدن نهادها و متون حقوقی پشتی‌بان به تعطیل سیاست کشیده می‌شوند! و در راه‌بندان سیاسی در گستره ی فرهنگ دست‌اندازی می‌کنند. و‌ حتا گاهی در آن پهنه با ایستاده‌گی در برابر ارزش‌ها ی سنتی جامعه فرار به جلو می‌کنند.
۴) بسیاری از خداناباوران، جریان‌ها س سکولار و سکولارناشناس و گروها ی قومی و هوادرا مرکززدایی در ایران گرفتار این آسیب هستند.
۵) این روزها محافظه‌کاران آمریکا (جمهوری‌خواهان) که در سنگر کلیسا ایستاده‌اند برای بازگشت به قدرت به جنگ‌ها ی فرهنگی کشیده شده‌اند؛ آن‌ها هر روز توهم تازه‌ای را علم می‌کنند. گاهی جنبش ضدفاشیسم را با برچسب کم‌ترشناخته‌شده‌ای همانند آن‌تیفا (Antifa که فشرده Antifascism است) را علم می‌کنند و‌ گاهی به بخشی از جنبش مدنی سیاهان با پرچم ووگ (که فشرده ی Woke یعنی هوشیارباش است)یورش می‌برند. جنگ آن‌ها با آسیاب‌ها ی بادی به میکی‌موس و کمپانی والت‌دیزنی هم رسیده‌ است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy