فضای تلویزیون اینترنشنال ، آب و جارو شد و انتظارها به سر آمد و مجری جدید برنامه چشم انداز بعد از تبلیغات چند روزه برای آگاهی دادن به مردم ایران( به ویژه ایرانیان درون مرزی) در نبود یک رسانه ملی و دیگر رسانه های آزاد پای به میدان گذاشتند. این مجری محترم که بر خلاف مجری اسبق ( خانم شهرکی) که با گام های ریتمیک و به سان ستاره های سینمایی غربی و به شیوه رجز خوانان تعزیه، برنامه خود را می آغازید، اولین برنامه خود را نشسته بر صندلی گردان اهدایی آقای رمضان پور( معاون دستگاه فرهنگی و رسانه ای سید خندان) با شرکت دو مهمان روز شنبه 27 آوریل و راس ساعت 9 شب به وقت ایران، شروع فرمودند.
یکی از مهمان ها به قول آقای مهدوی آزاد، چهره سرشناس و ستاره رسانه های فارسی زبان خارجی و استاد از نظام اسلامی بریده دانشگاه امام حسین و مهمان دیگر نماینده رسمی و شناخته شده سپاه آدمکش بودند. پیش از پرداختن به محتوای این مناظره پرسشی از رسانه های فارسی زبان خارجی به ویژه تلویزیون های فعال دارم و آن این است که بعد از ده‌ها سال صرف هزینه و وقت خود و بینندگان چه نتیجه‌ای از این بالماسکه‌ها که یک طرف آنها، داریوش سجادی ها، علی واعظ ها، علیرضا نامور حقیقی ها، فرهمندها، زیبا کلام ها، الهه هیکس‌ها، ملیحه محمدی ها، فرخ نگهدارها، . . . و از همه مهمتر موجود پلیدی به نام مهدی خزعلی(یار غار سعید امامی و مجری پروژه چراغ)نصیب مردم داخل کشور شده است؟
جز این که با وجود صدها رسانه دایر و موجود متعلق به حکومت اسلامی از جیب مردم برای پروپاگاندای حکومت، برخی از همین رسانه های خارج از کشور نیز به بلند گوی مبلغان نظام حاکم بر ایران تبدیل شده است. یعنی بعد از این همه سال، ما داخل کشوری‌ها نفهمیده‌ایم که این جماعت چه موجوداتی هستند و هدفشان از این حضور یافتن ها چیست؟ مگر این که هدفشان آگاهی دادن به ایرانیان خارج از کشور باشد که خود دانند و مختارند ولی برای ما داخل نشینان قابل تحمل نیستند.
اما درباره محتوای این برنامه خاص
اولین پرسش مجری برنامه از هر دو مهمان در رابطه با تلقی یا عدم تلقی آنها از کارکرد سپاه از "قدرت" بود. سجادی پاسخ می دهد" سپاه مثل برلیانی است که هم می درخشد و هم می برد" و آقای ویسی نیز پاسخ می دهند سپاه قدرتمند نیست، خطرناکه. شور بختانه و با تاسف فراوان معلوم شد هیچکدام از سه نفر با معنی و مفهوم قدرت آشنا نیستند. وقتی مجری و مهمانان از پیش با موضوع برنامه با خبر بودند چرا اصطلاح قدرت را نکاویدند، نمی گویم کتاب اقتصاد و جامعه ماکس وبر جامعه شناس آلمانی را می خواندند، حداقل مثلا به مقاله بسیار آموزنده آقای کوروش عرفانی در گویا نیوز با عنوان بنیان های دموکراسی، با دسترسی آسان مراجعه می کردند.
قدرت به معنی توانایی با القوه برای نفوذ به دیگران و کنترل رفتار آنان است. پس قدرت را می توان با هر ابزاری مانند: زور شلاق و اسلحه، ایجاد ترس و وحشت، دروغ، تهدید و شکنجه و تبلیغات دروغین ( همانگونه که آقای داریوش سجادی افاضه می کنند) به دست آورد. پس برخلاف نظر هر سه نفر، سپاه قدرت دارد خیلی هم قدرت دارد، اگر نداشت که نمی توانست خون مردم را به شیشه کرده و دختران، زنان و مردان آزادی خواه ایران را شکنجه، زندانی و به قتل برساند، دنیا را به آشوب بکشد و بر علیه انسانیت در سرتاسر گیتی قد علم کند. اما چیزی که راس هرم قدرت در ایران فاقد آن است " اقتدار" می باشد که هیچ یک از سه نفر فرق بین قدرت و اقتدار را نمی دانستند آنوقت می خواهند با این همه دبدبه و کبکبه مردم را آگاه و راهنمایی کنند آنهم با برنامه ها و چهره ها و مطالب تکراری، تکراری و باز هم تکراری، به اضافه ذکر مصیبت. باور کنید مردم داخل کشور در کانون مصیبت هستند و آگاهی‌هایشان نیز فراتر از این بحث‌ها هست (البته افشاگری های تاثیر گذار حاصل از تحقیقات و پژوهش ها مانند پروژه پناهندگی سرداران بلند پایه نظام و جاسوسی برای غرب بسیار لازم و جای تقدیر دارد مانند گزارش های بسیار مفید آقای پور محسن) .
اینک برای این که زحمت مراجعه و مطالعه برای درک درست از قدرت و اقتدار را برای این سه نفر کم کنم، اقتدار را نه از کتاب حجیم ماکس وبر بلکه از زبان دکتر عرفانی توضیح می دهم.
اقتدار، حق قانونی و رسمی برای صدور فرمان و دستور و اتخاذ تصمیم است و زاییده اعطای داوطلبانه قدرت از سوی کسانی است که قرار است از آن تبعیت کنند و اقتدار، همان چیزی است که خامنه ای و نیروی سرکوب گرش سپاه پاسداران، فاقد آن هستند. پس یگانه قدرت قابل احترام، قدرت برخوردار از اقتدار ناشی از اعطای مشروعیت مردمی است از این رو مردم باید از قدرتی که آن را تایید می کنند پیروی کنند نه از قدرتی که از آن وحشت دارند.
ش . بابکان
تهران - نهم اردیبهشت 1403
