دکتر مصطفی مهرآیین میگوید رای دادن هیچ تاثیری ندارد و حضور اصلاحطلبان هم تزئینی برای نظام ولایت فقیه است و این رای تایید نظام است. حرفی که خامنهای هم آن را تایید کرده و هر رای (چه رای ظاهراً مخالف) را رای اعتماد به نظام میداند.
دکتر مصطفی مهرآیین میگوید رای دادن هیچ تاثیری ندارد و حضور اصلاحطلبان هم تزئینی برای نظام ولایت فقیه است و این رای تایید نظام است.
-- توانا Tavaana (@Tavaana) June 25, 2024
حرفی که خامنهای هم آن را تایید کرده و هر رای (چه رای ظاهراً مخالف) را رای اعتماد به نظام میداند.@jokernejad
----
هر رأی در «انتخابات»، رأی به... pic.twitter.com/9n44PMS55M
عقب گرد سیاسی در ایران: نفرت اصلاح طلبان از اصلاحات
مصطفی مهرآیین - نفرت از اصلاحات چیز جدیدی نیست.همراه با آغاز این جریان در ایران دو نوع تنفر از آن شکل گرفت.اما شکل سوم تنفر از اصلاحات امر جدیدی است و آن نفرت خود اصلاح طلبان از اصلاحات است.
۱.شکل اول نفرت از اصلاحات توسط نیروهای محافظه کار حاکم بر قدرت در ایران، بویژه هسته اصلی قدرت متمرکز شده در نهاد رهبری، صورتبندی شد.هنر این نیروها این بود که کوشیدند خود را با اصلاحات به عنوان واقعیتی که نمی توان آن را دور زد وفق دهند.شکل دادن به بازی انتخابات میان بد و بدتر نمونه ای از تلاش این نیروی اصلی قدرت برای ایجاد موازنه نهادی میان محافظه کاری و اصلاح طلبی با هدف کنترل اصلاحات بود: نیروهای سیاسی دارای اسم اصلاح طلب وارد قدرت می شوند ولی به آنها اجازه انجام هیچ اصلاحاتی نمی دهیم.
۲.شکل دوم نفرت از اصلاحات، نفرت نیروهای سیاسی خارج از محدوده جمهوری اسلامی مثل مارکسیست ها و لیبرال ها یا بازماندگان رژیم پیشین از اصلاحات بود.این گروه معتقد بودند اصلاحات راه یا ابزاری است که بواسطه آن رژیم جمهوری اسلامی قادر است در عین توتالیتر بودن و حذف مخالفان جدی خود مدعی دموکراسی شود و به خود ظاهر دموکراتیک بدهد.این گروه معتقد بودند اصلاحات واقعی را باید ممکن ساخت: اصلاحاتی که در آن اصلاحات محدود به نهادهای دولتی نمی ماند، بلکه می توان تجسم آن را در همه وجوه زندگی مادی و تجربه شده و محسوس جامعه دید و مشاهده کرد.
۳.شکل سوم نفرت از اصلاحات اما جدید است: منادی این نوع نفرت از اصلاحات خود اصلاح طلبان هستند.این جریان اکنون هیچ شکل واقعی تری از اصلاحات را دنبال نمی کند، بلکه می گوید آن اصلاحاتی که تاکنون می خواستیم زیادی واقعی بوده است.آن ها هیچ نقدی بر نهادهای اقتدارگرا ندارند و هیچ تمهیدی برای مهار این نهادها هم مطرح نمی کنند.آنها با نهادن نام اصلاحات هویت گرا یا اصلاحات تقابلی بر جریان از پیش موجود اصلاحات، معتقدند مشکل اصلی خود ما بوده ایم و اصولا شکل نادرست اصلاحات، اصلاحاتی بوده است که باعث ناراحتی نهادهای اقتدارگرا شده و امکان براندازی جمهوری اسلامی را در خود نهفته داشته است.تنها یک اصلاحات وجود دارد و آن هم اصلاحاتی است که فاجعه احتمالی بوجود آمدن تغییر در نظام جمهوری اسلامی را سرکوب کند.این نگرانی را به خوبی می توان در تاکید کاندیدای این جریان در انتخابات بر اجرای سیاست های مورد تایید رهبری، تاکید بر همکاری همه نیروهای نظام در حل مشکلات،تاکید بر از بین بردن بی اخلاق سیاسی و رازداری سیاسی، و تاکید همزمان بر اهدافی چون عدالت احمدی نژاد، اعتدال روحانی، اصلاحات خاتمی، مردمی بودن رئیسی، اصول گرا و سرسخت بودن میرحسین، و توسعه گرایی هاشمی دید.
رأی بدهید، اما دیگر نق نزنید