سایه سنگین همسایگی ایران و ترکیه؛ او نمیتواند ادعای رهبری دینی کند
از استانبول صریح و بی رودربایستی
ایران وایر - «رجب طیب اردوغان»، رییسجمهوری کنونی ترکیه که به دلیل سوابق اسلامی او، ایران از رسیدنش به قدرت خرسند بود، تاکنون چند بار نظرات صریحی درباره جمهوری اسلامی و شخص «علی خامنهای» ارایه داده است. این نظرات بدون پردهپوشی رایج سیاسی در میان کشورهای همسایه ایران کاملا بیسابقه است. حتی در اوج تنشهای لفظی از زبان مقامهای ارشد عربستان سعودی هم گفته نشدهاند.
یکی از صریحترین اظهاراتش درباره خامنهای، بعد از دومین دیدارش با او در تهران و در اوج جنگهای داخلی سوریه بود که در آن ترکیه از گروههای مخالف «بشار اسد» حمایت میکرد و جمهوری اسلامی برای بقای او هزینه میداد: «من به این رهبر دینی گفتم در سوریه ۲۵۰ هزار نفر کشته شدهاند و سوال کردم شما چرا در قبال این اتفاق عکسالعمل نشان نمیدهید و همچنان ساکت هستید و برای دولت اسد سلاح و کمک مالی میفرستید؟ میدانید به من چه جوابی داد؟ گفت تنها کسی که در مقابل اسراییل ایستادگی میکند، اسد است. من در مقابل پرسیدم کسانی که در آنجا کشته شدهاند، در زمان حمله اسراییل مقاومت نمیکردند؟ آیا تا به امروز اسد از این مردم در مقابل اسراییل دفاعی انجام داده است؟»
اردوغان این انتقادات را در سخنرانی در آبان ۱۳۹۳ در «دانشگاه مرمره» استانبول مطرح کرد. او با اشاره غیرمستقیم به خامنهای گفت: «چنین اشخاصی نمیتوانند ادعای رهبری دینی کنند.» این دو پس از این این اظهارات صریح باز هم با هم ملاقات کردند.ایران و ترکیه حتی با وجود انقلاب بهمن ۱۳۵۷، روابط نسبتا پایداری با هم داشتهاند. به جز دورهای تنش در زمان نخست وزیری «بولند اجویت» که همزمان با اوایل ریاست جمهوری «محمد خاتمی» بود و درگیریهای مختصر مرزی، از جمله بر سر مساله کُردها، دو کشور به دلایل متعددی به همکاری با یکدیگر نیاز دارند و تلاش کردهاند سطح تنش از حد مشخصی هرگز فراتر نرود. با این همه، «بشار اسد» و حیات سیاسی حکمران سوریه یک استثنا برای جمهوری اسلامی بوده است.
حفظ اسد در سوریه رابطه با ترکیه را شکننده کرد
در حالی که حکومت ایران برای حفظ اسد در قدرت هزینههای فراوانی، از جمله در خطر انداختن توافق اتمی «برجام» با ارسال سلاح برای او کرد، این پشتیبانی باعث تنش کم سابقهای در روابط با ترکیه هم شد.
پیش از شروع اعتراضات داخلی در سوریه که به سرکوب مرگبار معترضان از سوی اسد انجامید، ترکیه و سوریه روابط گسترده تجاری با هم داشتند و یکی از مقاصد اصلی کالاهای صادراتی ترکیه، شهرهای سوریه، خصوصا شمال آن بود که مرز مشترک با ترکیه دارد. این روابط تجاری چنان قوی بودند که با وجود حمایت ترکیه از مخالفان اسد در سالهای اخیر، همچنان پایدار ماندهاند.
حمایت جمهوری اسلامی ایران از اسد ریشه در تاریخ دو حکومت استبدادی منطقه دارد. سوریه در زمان ریاست جمهوری حافظ اسد، پدر بشار اسد، تنها کشور عربی بود که از «صدام حسین»، رهبر عراق در تجاوز به ایران و سپس جنگ هشت ساله حمایت نکرد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
حتی لیبی که به ایران سلاح میفروخت، با صدام روابط خود را حفظ کرد و در زمان رایگیری در نشستهای بینالمللی کشورهای عربی تا یک سال پیش از پذیرش «قطعنامه ۵۹۸» شورای امنیت، مخالف عراق و همراه با جمهوری اسلامی رای میداد.
فریب دادن ایران برای برانداختن بشار
وقتی بشار اسد در آذر ۱۴۰۳ سقوط کرد، «محمدرضا غلامرضا»، معاون پیشین معاون نیروی قدس در زمان فرماندهی سلیمانی در اظهارنظری کمسابقه از سوی مقامهای امنیتی و نظامی ایران گفت «هاکان فیدان»، وزیر خارجه ترکیه و بعضی از کشورهای عربی ما را فریب دادند: «اینها دو ماه قبل تضمین دادند که هیچ اتفاقی نمیافتد. ترکیه و بعضی از جهان عربی فریب دادند و همه هم تصور کردند که این حرفها، تعهدات و تضمینها، تضمینهای قابل اعتباری هستند که اما هیچ اعتباری نداشتند و فریب دادند.»
ترکیه و قطر از ابتدای جنگ داخلی در سوریه درگیر بودند. «علیاکبر صالحی»، وزیر وقت امور خارجه ایران در خاطراتش گفته است با شروع جنگ داخلی، از روز اول روشن بود که سوریه به زودی کانون پرورش تروریستها میشود.
صالحی میگوید تماس با مقامهای اروپایی را شروع کرده بود و به آنها میگفت: «حرف ما این است که حمایت ما از سوریه، حمایت از دولت نیست بلکه حمایت از ملت سوریه است و اقدامات برخی به ظاهر معارضین را حرکت مردمی نمیدانیم، چرا که مردم برای مطالبات خود با توپ و تانک و سلاح سنگین به خیابان نمیآیند. معلوم است که چه کسانی به آنها سلاح میدهند و چه کسانی آنها را تحریک میکنند. نوع نگاه و رفتار ما در خصوص سوریه از عوامل مهمی بود که زاویه و اختلافات ما را روزبهروز با ترکیه و عربستان بیشتر میکرد.»
او نوشته است: «اولین اقدام اشتباه آقای اردوغان همان زمانی بود که با شروع حرکتهای مردمی در منطقه و قبل از این که وضع سوریه به هم ریخته شود، آقای بشار اسد را دیکتاتور و ظالم خطاب کرد... آنها به ما خرده میگرفتند که شما مسلمان هستید، ببینید بشار اسد چند مناره مسجد را با توپ ویران کرده است.»
اتهام کژفهمی به اردوغان پس از پایان وزارت ظریف
نزدیک به دو سال پیش از سقوط بشار اسد، ظریف که دیگر وزیر خارجه ایران نبود، در خاطرات خود گفته بود: «سیاست ترکیه در سوریه قربانی برداشت نادرست امکان احیای حوزه نفور امپراتوری عثمانی شد. سوریه در نگاه آنها یک فرصت بینظیر بود. این کژفهمی منجر به شکست جدی سیاست آقای اردوغان در سوریه و حتی در منطقه شد. سوریه برای آقای اردوغان ارزش بسیار داشت و حتی پیوندهای او با بشار اسد بر خلاف این که هیچ همگنی با یکدیگر نداشتند، به پیوندهای خانوادگی تبدیل شدند.»
پس از سقوط اسد، موضوعی که معاون پیشین نیروی قدس درباره فریب دادن ایران توسط ترکیه گفته بود، در کلام خامنهای هم بازتاب پیدا کرد. رهبر جمهوری اسلامی امریکا و اسراییل و «یک کشور همسایه» سوریه را عامل سقوط اسد نامید.
اینک نزدیک به دو دهه است که موضوع سوریه و سرانجام خانواده اسد، روابط ایران و ترکیه را تحت تاثیر قرار دادهاند.
ترکیه در میان همسایگان ایران جایگاه مهمی دارد. کوتاهترین راه زمینی تماس با اروپا است، در روزگار تحریم که اینک نزدیک به دو دهه شده، مفری برای جمهوری اسلامی بوده است تا نیازهای حیاتی و فوری خود را از میان تحریمها و محدودیتهای بینالمللی با ترکیه تامین و اندکی گاز به آن کشور صادر کند و بخشی از مبادلات ارزی را از راه همکاری با ترکیه انجام دهد. به بیان سادهتر، تحریمها را از طریق ترکیه دور بزند که در مواردی باعث تحریم نهادهای ترکیه هم شده است.
توافق برقرار رضا شاه و آتاتورک و مفر فعلا باز مانده تحریم
این کشور محل حضور پررنگ ایرانیها، از جمله پناهندهها، مسافران و گردشگران، افراد حرفهای و شاغل در بازار کار ترکیه و البته سرمایهگذاران ایرانی است که در سالهای اخیر برای فرار از عوارض سیاستهای جمهوری اسلامی، از جمله سقوط پی در پی ارزش ریال، از جمله در بازار مسکن ترکیه سرمایه گذاری کردهاند.
برگزاری جشنهای سالانه «نوروز» در ترکیه با حضور خوانندههای ایرانی و کنسرتهای مختلف باعث رونق گردشگری در ترکیه در فصلی از سال میشود که به دلیل سرما، خالی از گردشگر غیرایرانی است. یک بار برگزاری کنسرت «امیرحسین مقصودلو» معروف به «تتلو» در ترکیه و هجوم ایرانیان علاقمند او برای خرید بلیت باعث بالا رفتن ارزش لیر در بازار غیررسمی ارز ایران شد. شاید به دلیل همین برخورداریهای دو طرفه است که قرارداد لغو ویزا میان دو کشور که از زمان «رضاشاه» و «آتاتورک» وجود دارد، همچنان باقی مانده است.
در همین دوره، روابط ایران و ترکیه به دلیل حمایت جمهوری اسلامی از اردوغان در برابر کودتای داخلی که به رهبری یک رهبر تبعیدی مخالف او انجام گرفت، تا حدی گرم شد. ایران در شب کودتا تماسهای پیوسته با مقامهای دولت اردوغان داشت و به گفته ظریف، مشورتهایی به دولت ترکیه برای شکست دادن کودتا میداد.
ایران و ترکیه اینک درگیر موضوعات مختلفی هستند. سوریه بزرگترین و ویرانگرترین آنها در نزدیک به دوهه اخیر است. ترکیه با حمایت از جمهوری آذربایجان برای اتصال زمینی به منطقه خودمختار نخجوان، از طرحی حمایت میکند که مرز زمینی ایران و ارمنستان را از بین میبرد. خامنهای به طور مستقیم چند بار این موضوع را مطرح کرده و گفته است ایران احداث گذرگاه «زنگزور» را تحمل نمیکند. این طرح، استخوان دیگری لای زخمهای جمهوری اسلامی و ترکیه شده است.
ظریف گفته است: «ترکیه رقیب ما است. رقیب رقیب ما هم هست. اما در ضمن رفیق ما هم هست، چرا که اگر گرایش اسلامگرایانه ترکیه هدایت شود، گرایش ضدایرانی نیست.»
ترکیه و ایران به طور پیوسته میخواهند یکدیگر را «هدایت» کنند. اردوغان خامنهای را شایسته رهبری نمیداند و جمهوری اسلامی هم اینک این کشور را از عوامل اصلی سقوط مهمترین متحدش، یعنی اسد در سوریه میداند.