حامد محمدی - کیهان لندن
کاهش فروش نفت، کاهش درآمدهای ارزی، بحران انرژی و افزایش ناراضایتی عمومی، شرایط را برای حکومت سخت و پیچیده کرده است. برخی به کنایه میگویند برای خودِ نظام هم عجیب است با این بحران چطور هنوز سرپا مانده است!
بر اساس گزارش شرکتهای ردیابی نفتکشها از جمله «تانکر ترکرز»، صادرات نفت خام ایران به چین از ماه اکتبر ۲۰۲۴ (اواخر آبانماه ۱۴۰۳) کاهش قابل توجهی داشته است.
کارشناسان ارزیابی کردهاند احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات نفتی ایران و همچنین احیای «کارزار فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی با بازگشت رسمی دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، از جمله دلایلی است که پالایشگاههای چینی را مجبور کرده است تا به دنبال جایگزین برای نفت وارداتی از ایران باشند.
با اینکه دولت جو بایدن زمانی طولانی چشم به روی صادرات غیرقانونی نفت ایران بسته بود، اما پس از دو حمله موشکی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اسرائیل و ادامه ارسال تسلیحات برای روسیه در جنگ علیه اوکراین، تحریمهایی علیه شبکه بزرگ قاچاق نفت ایران از سوی ایالات متحده اعمال شد که در کاهش فروش آن بیتأثیر نبوده است.
همچنین گزارش میشود که محمولههای «نفت سرگردان» ایران در نفتکشها که در آبهای بینالمللی در انتظار یافتن مشتری بسر میبرند رو به افزایش است.
در همین ارتباط محمد محمدی گلپایگانی رئیس دفتر علی خامنهای چهارم دیماه ۱۴۰۳ به خبرگزاری ایلنا گفت: «ما در وضعیت عادی نیستیم» و «برای صادرات نفت مشکل داریم». هرچند که همزمان تأکید کرد: «علیرغم تحریمها نظام سرپا ایستاده است». او همچنین در واکنش به فشارهای اقتصادی که زندگی مردم عادی را تباه کرده است گفت: «در این شرایط اقتدار کشور، این مشکلات هم وجود دارد و بالاخره مسلمانی خرج دارد و به این سادگی نیست!»
در این میان، انتظار میرود ترامپ تحریمهای نفتی جمهوری اسلامی را افزایش دهد تا حکومت ایران را از دستیابی به سلاح هستهای باز دارد. اما برخی از کارشناسان میگویند او ممکن است در دوره دوم خود رویکردش را تغییر دهد و از مداخلات نظامی بیشتری در منطقه استفاده کند.
رژیم ایران ضعیفتر شده
برندا شفر کارشناس انرژی در دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی ایالات متحده میگوید: «شرایط منطقهای و جهانی بطور چشمگیری از چهار سال پیش تغییر کرده است و تیم جدید ترامپ رویکرد متفاوتی نسبت به جهان دارد.»
به گفته این تحلیلگر، «تغییر استراتژی بعد از کارزار اسرائیل علیه نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله و سقوط بشار اسد در سوریه، رژیم ایران را ضعیفتر کرده و این شرایط احتمال اتمی شدن جمهوری اسلامی را افزایش داده است. این وضعیت گزینههای جدیدی را برای سیاستگذاری در اختیار ایالات متحده میگذارد.»
او توضیح میدهد؛ «اکنون همه تمرکزها به سمت ایران رفته و پرسش این است حالا که جمهوری اسلامی تضعیف شده، آیا ما فقط این وضعیت را ثابت نگه میداریم یا اینکه یک قدم دیگر برداشته و برنامه هستهای آن و احتمالاً بخشی از صادرات نفت آن را نابود میکنیم؟»
یکی از سناریوها این است که ترامپ شاید به اسرائیل آزادی عمل بیشتری برای اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی بدهد.
رژیم ایران چهار دهه است که با بحرانهای ریشهای و ساختاری روبروست اما جدال مستقیم با اسرائیل و شکست «محور مقاومت» و همچنین نارضایتی گسترده داخلی، رژیم را به شدت بیدفاع و بیش از پیش تضعیف کرده است.
عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد دولت مسعود پزشکیان اواسط آبانماه در جمع مدیران بانکی ایران با اشاره به «بیثباتی، افزایش تورم و رشد نقدینگی» هشدار داده بود که «عدم رشد درآمد ارزی ناشی از فروش نفت» چالشهای بیشتری برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است.
اکنون تنگناهای حکومت چنان زیاد شده است که احتمال سرنگونی رژیم به صورت علنی و با صراحت در رسانههای داخلی نیز مطرح میشود.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، ایران در سال ۱۴۰۳ با کسری بودجه ۲۷۰ هزار میلیارد تومانی روبروست.
روزنامه «جمهوری اسلامی» چاپ تهران ۲۷ آذرماه ۱۴۰۳ خطاب به مقامات نظام نوشت که بحران اقتصادی مثل سوریه باعث فروپاشی حکومتها میشود. همین روزنامه دوم دیماه نیز هشدار داد حکومتی که پشتوانه مردمی خود را از دست بدهد مثل شوروی فرو میپاشد.
در همین ارتباط روزنامه «اسرائیل هیوم» در گزارشی که ۲۶ دسامبر (ششم دیماه) منتشر شد، به بررسی چالشها و بحرانهای متعدد جمهوری اسلامی در زمینههای داخلی و خارجی پرداخت و پیشبینی کرد این مشکلات احتمالا جامعه ایران را به سمت خیزش اجتماعی و جمهوری اسلامی را در مسیر فروپاشی سوق میدهد و مسئله فقط بر سر زمان وقوع آن است.
اینها همه در حالیست که جمهوری اسلامی، میلیاردها دلار از منابع ایران را صرف پشتیبانی از «محور مقاومت» از جمله تداوم قدرت بشار اسد در سوریه کرده است که فکر میکرد «عمق استراتژیک» آن است و اکنون دود شده و به هوا رفته است. اینکه محمدی گلپایگانی میگوید «مسلمانی خرج دارد» درواقع خرجی است که از جیب و سفره ملت ایران و به بهای فلاکت اقتصادی کشور تأمین شده است!
در شرایطی که مردم در شرایط به شدت بد معیشتی و تورم نجومی با انبوهی از مشکلات ریز و درشت دست به گریباناند، ولی با نابودی سران نیابتیهای جمهوری اسلامی و به ویژه پس از سقوط بشار اسد به عنوان یکی از متحدان اصلی خامنهای، امیدوارند که دیکتاتور بعدی که سقوط میکند خود او و کل نظاماش باشد.