عرفان قانعی فرد - اورشلیم پست

ترجمه فارسی: فکر نمی کنم در دنیای واقعی و جهان پرهیاهو و مملو از آنارشی جهان قرن 21، کسی مزاحم و مخالف دادخواهی و قانون گرایی باشد اما مایه تعجب و مضحکه آنجاست که اگر اعضا حماس و حزب الله و جهاد اسلامی در دادگاهی، شکایتی علیه موساد تنظیم کنند. و یا گروه هایی مانند القاعده و طالبان و حوثی ها در یک محکمه ای ، پرونده ای را علیه سی آی ای به جریان بیاندازند.

در صحنه سیاسی فعلی داخل ایران هم الان همین ماجرای مضحک در جریان است. در بین جریان ها و سازمان های به ظاهر مخالف جمهوری اسلامی، تروریست های مارکسیستی مانند فدائیان خلق و یا تروریست های اسلامی مانند مجاهدین خلق و حتی خود اصلاح طلبان حکومتی در فکر حفظ بقا جمهوری اسلامی هستند و همین گروه های آدمکش و بدنام با تاریخی طولانی از جنایت و خیانت، حاضرند که خامنه ای و رژیم خلافت اسلامی ولایت فقیه سالها در قدرت بماند اما نه کاخ منحوس بلوای 1979 فروپاشی کند و نه جامعه ایران از جمهوری اسلامی عبور کنند و تفکر غالب بر جامعه ایرانی، به سوی تغییر رژیم برود.

همه این سازمان ها به ظاهر اپوزیسیون و نهادهای امنیتی داخل رژیم ایران، یک دشمن مشترک دارند و آن هم نام پهلوی است. حاضر به انجام هر جنایت و خیانتی هستند اما مبادا نام شاهزاده رضاپهلوی مطرح باشد. هر وقت هم در که در صحنه جهانی، شاهزاده رضا پهلوی بدرخشد، توطئه چینی ها و تبلیغات رسانه ای توسط مافیای شوم وابسته به نهادهای امنیتی شروع می شود که قصدشان ضربه زدن به پهلوی و در خیالات و اوهام خود، مبارزه با پهلوی است. هیچ روان شناسی در سطح جهان هم نمی داند چگونه می توان این بیماری پهلوی هراسی را علاج کند.

به تازگی جمعی از همین ورشکسته های تاریخ و افراد راهگشای اهرمن در 1979 که روسیاه و بدنام در جامعه ایرانی اند و دارای کارنامه منفور هستند، تحت نام حقوق بشر علیه یکی از خوش نام ترین و معتبرترین و خادم ترین یاران شاه فقید در آمریکا، توطئه چینی کودکانه کرده اند. وقتی که ساواک خوش نام و وطن پرست در 1956 - چند سال پس از تاسیس سی آی ای - در اوج جنگ سرد در ایران پادشاهی تاسیس شد ، به یکی از همکاران اصلی سی آی ای و موساد علیه کمونیسم و شوروی مبدل شد.

همه گروه های تروریست اسلامی و مارکسیست مانند فدائیان خلق، مجاهدین خلق، نهضت آزادی ( همراهان مصدق، نخست وزیر عوام فریب و هوچی)، فدائیان اسلام، موتلفه اسلامی و ... در پشت سر خمینی راه افتادند و دست به هر جنایت و خرابکاری و قتل و کشتار و بانک زنی ، کشتن بچه ، تجاوز ، بمب گذاری و .... زدند. و طبق خاطرات خود اطرافیان خمینی، خمینی از همه این جنایات خبر داشت و حتی 33 سینما را آتش زدند و خواستند آن را به گردن ساواک بیاندازند. شاه فقید ایران با چنین اشرار و اوباش خطرناکی روبرو شد که قصدشان ویرانی ایران و به دست آوردن قدرت و ثروت بود.

اما پروژه بدنام کردن ساواک، نه تنها توسط اسلامی ها و کمونیست ها، بلکه از طرف ک گ ب شوروی ، شروع شده بود زیرا که موساد و سی آی ای در ایران حضور داشتند و به پروژه های موفق خود می پرداختند. وقتی که خمینی به قدرت رسید، همین گروه های تروریست به قتل و عام و کشتن با چاقو و طناب ماموران خادم و وطن پرست ساواک پرداختند تا خمینی را راضی کنند. و در همان شب های اول ورود خمینی به تهران، بسیاری از ژنرال های ساواک اعدام شدند که یکی از آنان دانشمند فیلسوفی به نام ژنرال حسن پاکروان بود که در 1963 مانع اعدام خمینی شده بود و همان موقع، خمینی بطور یک شبه به درجه آیت اللهی رسید و از اعدام نجات یافت. او یکی از خوش نام ترین روسای ساواک بود. حتی یکی از خائنان به شاه فقید که ناصر مقدم نام داشت، توسط خمینی اعدام شد تا مبادا رازهای همکاری او با مهدی بازرگان و اطرافیان خمینی افشا شود و او هم به همراه یکی دیگر از روسای ساواک نعمت الله نصیری اعدام شدند.

یکی از مهم ترین افراد سازمان امنیت ایران ، اسمش پرویز ثابتی که رئیس اداره سوم ( مشابه اف بی آی در آمریکا، امنیت داخلی) بود. او چشم و گوش شاه بود و یکی از مهم ترین و خبره ترین افراد در شناخت گروه های تروریستی و فلج کردن عملیات تروریستی و خرابکاری آنان بود. پس از انتشار خاطرات رسمی او در 2012 به نام " در دامگه حادثه" در کالیفرنیا، تروریست های اسلامی و کمونیست در رسانه های فارسی به عزاداری و فحاشی پرداختند و خود را قهرمانان سیاسی و مبارز می نامیدند و شاه و ساواک را دوست داشتند که بدنام نشان بدهند.

تمام ادعای های مسخره تروریست ها این بود که تحت پوشش زندانی سیاسی ، خود را موجه و معتبر نشان بدهند و به دروغ بگویند که شکنجه شده اند . اما در مبارزه با تروریسم ، در هیچ کشوری هم طبعا کسی به تروریست ، چای و قهوه تعارف نمی کند و باید به سرعت رفع تهدید شود. اما در ایران، و جامعه سیاسی مسموم هنوز از این حربه استفاده می شود.

مخالفان پهلوی در داخل و خارج از کشور، در پروژه ای متحد و طراحی توطئه، برای حمله به شاهزاده رضا پهلوی، علیه عالیجناب پرویز ثابتی که در بین جوانان ایران هم خیلی محبوب و نشان وطن پرستی است، در رسانه ها و جلو دوربین ها دروغ می بافند. مافیای حقوق بشر ایرانی در خارج از کشور، بیشتر به مغازه های تجاری شبیه است و با نام ایران و ایرانی ، بازرگانی می کنند. در پروژه ای جدید، شکایت نامه ای در دادگاهی در فلوریدا علیه عالیجناب ثابتی و شاهزاده رضاپهلوی ثبت کرده اند که تحت نام دادخواهی درخواست گرفتن باج دارند. و مشخص است که پرونده ای جنجالی که پرچمدارش تروریست های اسلامی و مارکسیستی باشند، نتیجه اش مشخص است . هیچ دادگاهی برای حقه بازان پرونده ساز و تاجران مافیای تروریستی احترامی ندارد.

اما در واقع امر، این تروریست های اسلامی و مارکسیست، در بلوای خمینی شرکت کردند و جنایتکاران و تروریست ها در ایران پس از 1979 به قدرت رسیدند و تا امروزه در جهت توسعه تروریسم اسلامی تلاش می کنند . راه دمکراسی در ایران ، مسیری طولانی و سنگلاخ است و تا این سموم ها و آفت ها در راه انقلاب مردمی ایران حضور داشته باشند، رژیم جمهوری اسلامی خوش شانس است و فروپاشی اش به راحتی میسر نمی شود. اما جامعه ایران ، عاقبت تصمیم خود را خواهد گرفت و از این مرداب حقارت بیرون خواهد آمد. در این روزگار سخت که رژیم ایران در آستانه فروپاشی است و قیام ملت علیه مُلایان جنایتکار، این اوباش و اشرار در فکر پرت کردن حواس ملت ایران از اتحاد در پشت سر رهبری شاهزاده ایران هستند اما این تلاش فریبکارانه شان هم به جایی نمی رسد/اما براستی چرا هیچ کدام از این اشرار و اوباش علیه شرارت و جنایت و تروریسم اسلامی خامنه ای و نهادهای تروریستی مانند سپاه و خامنه ای اقدامی قانونی نمی کنند.؟ این پرسشی است که در شبکه های اجتماعی از این جماعت باج گیر و فاسد و فاند بگیر پرسش می شود.