رویکرد روسیه در قبال ایران؛ آیا پوتین، تهران را مهره معامله با ترامپ میکند؟
یورونیوز - در جریان اعتراضات جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، گروهی از معترضان به نتیجه انتخابات آن سال که به پیروزی محمود احمدینژاد انجامید، مقابل سفارت روسیه در تهران رفتند و شعار «سفارت روسیه، لانه جاسوسیه» سر دادند.
طرفداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی، در آن سال، معتقد بودند که نفوذ مسکو در ایران به حدی بالا گرفته که در روندهای سیاست داخلی ایران به شکلی آشکار و در جهت منافع ملی خود دخالت میکند. در طول این سالها، افرادی از درون حاکمیت هم از اقدامات کرملین برای تغییر معادلات سیاسی ایران سخن گفتهاند. شاید مهمترین آنها، جواد ظریف، وزیر خارجه وقت دولت روحانی باشد که یک فایل صوتی که در اردیبهشت ۱۴۰۰ منتشر شد، به صراحت از کارشکنیهای روسیه در جریان روندهای مختلف سیاست داخلی و خارجی ایران انتقاد کرده بود.
با این حال، در طول این سالها، روابط میان تهران و مسکو، صرفنظر از دولت حاکم در ایران، نزدیکتر شده است. ابراهیم رئيسی، رئيسجمهوری پیشین تلاشهای زیادی برای این کار انجام داد و در زمان حضور او در قدرت، همکاریهای نظامی ایران و روسیه اوج گرفت. با وجود انکار مقامهای ایران، تهران به یکی از تأمینکنندگان اصلی پهپادهای روسی در جنگ با اوکراین تبدیل شد. سیاستی که تحریمهای بیشتری را به ایران تحمیل کرد. پس از آن در دولت مسعود پزشکیان، تهران و مسکو یک توافقنامه جامع همکاری با یکدیگر امضا کردند که طرفین میگویند باعث نزدیکی بیشتر مناسبات میان جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه خواهد شد.
روسیه، ایران را چگونه میبیند؟
اما رویکرد کلی روسیه در قبال ایران چگونه است؟ آیا مسکو به ایران را متحد خود میداند یا یک شریک در مواردی خاص؟ یولیا رکنیفرد، استاد دانشکده حقوق و حکمرانی در دانشگاه تیلر مالزی در این خصوص به یورونیوز میگوید: «مسکو با امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع در ژانویه امسال، رسماً تأیید کرد که ایران را یک شریک راهبردی میداند. در سالهای اخیر، همواره بحث بوده که کدام جنبه از این رابطه، آن را به سطح راهبردی میرساند. نمیتوان بر اساس میزان تجارت دوجانبه که تا پایان سال ۲۰۲۴ کمتر از چهار میلیارد دلار بوده به این نتیجه رسید، بنابراین، تنها همکاریهای امنیتی و نظامی میتواند این ادعا را توجیه کند.»
این متخصص اهل روسیه که سالهاست روابط تهران و مسکو را مورد تحلیل قرار میدهد، در ادامه میگوید: «در شرایط جدید پس از فوریه ۲۰۲۲، روسیه احساس نزدیکی بیشتری به ایران داشته، نهتنها در تعاملاتش در خاورمیانه، بلکه در یک بستر گستردهتر بینالمللی، جایی که اعضای مهم جنوب جهانی در برابر فشارها و موعظههای غرب، که آن را نوعی استعمار نوین میدانند، ایستادگی میکنند. چیزی که ما در مواضع مسکو و تهران هم آنرا شنیدهایم.»
با این حال، برخی هم معتقدند که روسیه، از سر اجبار و پس از اتفاقاتی که در اوکراین رخ داد، مجبور شده بیشتر به سمت ایران سوق پیدا کند. نیکیتا اسمگین، کارشناس بخش روسی موسسه کارنگی در این خصوص به یورونیوز میگوید: «فکر میکنم به طور کلی مسکو ایران را بهعنوان یک شریک استراتژیک ناخوشایند میبیند. در واقع، مسکو نه به اهداف ایران در منطقه و فراتر از آن علاقهای دارد و نه آنرا به طور کامل درک میکند. اما روند گامبهگامِ بدتر شدن روابط با غرب، روسیه را به سمت ایران سوق داده است و اکنون مسکو ایران را به عنوان «یک شریک منطقی» میبیند.»
اسمگین در ادامه میافزاید: «با این حال، همکاری با ایران برای روسها بسیار دشوار است. دیپلماتهای روسی همیشه میگویند که کار کردن با طرف ایرانی بسیار سخت است و تجار روسی نیز همین نظر را دارند، اما در عین حال همه آنها ایران را شریکی میبینند که گریز از آن ممکن نیست. از دیدگاه روسیه، نوعی اجبار و سرنوشت در این روابط وجود دارد.»
مسکو، ایران را به ترامپ میفروشد؟
این روند اما در حالی اتفاق افتاده، که تحولی قابل توجه در ایالات متحده رخ داده است؛ پس از چندین سال اعمال فشار غرب علیه روسیه، دونالد ترامپ، رویکردی کاملا متفاوت را نسبت به جو بایدن در قبال روسیه در پیش گرفته است. او در مقابل دوربینهای تلویزیونی، ولودمیر زلنسکی را تحقیر کرده و میگوید باید توافق آتشبس با روسیه را بپذیرد؛ رئيس جمهور آمریکا همچنین خیلی زود با پوتین تلفنی گفتگو و از لزوم بهبود مناسبات دو طرف سخن گفت.
اما مجموعه این تحولات چه معنایی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت؟ در ایران برخی نگرانند که مسکو در ازای نزدیک شدن به واشینگتن تصمیم بگیرد، ایران را به عنوان مهره معامله خود روی میز بگذارد.
حمیدرضا عزیزی، کارشناس مسائل بینالملل و متخصص روابط ایران و روسیه از شهر برلین آلمان در این خصوص به یورونیوز میگوید: «یک فاکتور بنیادینی که بر ماهیت نقشآفرینی روسیه و همچنین احتمال دستیابی به یک توافق در زمینه برنامه هستهای ایران اثر میگذارد، تفاوتی است که جهان غرب با زمان حصول برجام و حتی یک یا دو سال اخیر داشته است؛ دیگر مانند گذشته مجموعه غرب، یکپارچه نیستند و با توجه به اختلافات جدی که بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، میان اروپا و آمریکا پیش آمده، انتظار این است که طرفین در بلندمدت از یکدیگر فاصله بگیرند.»
آقای عزیزی در ادامه میگوید: «در این تردیدی وجود ندارد که روسیه به طور سنتی همواره تلاش کرده از کارت ایران برای تنظیم روابط خود با غرب استفاده کند، اما به دلیل همان عدم یکپارچگی در غرب که به آن اشاره کردم، این بار روسیه با فضا پیچیدهتری برای این تنظیم رو به رو است. مسکو هرچند ممکن است به ترامپ وعده داده باشد که به ایران فشار بیاورد، یا متقاعد کند که به توافق مد نظر کاخ سفید دست یابد اما از سوی دیگر به دلیل اینکه با توجه به مجموعه تنشها بین روسیه و اروپا که به نظر هم میرسد در آینده معنادار ادامه هم خواهد داشت، مسکو از نظر منطقی نمیتواند کارت ایران را به صورت کامل روی میز بگذارد چرا که ممکن است در آینده در بحث تقابل با اروپا به آن نیاز داشته باشد.»
یولیا رکنیفرد در این خصوص اعتقاد دارد که حتی ممکن است روسیه تلاش کند که خساراتی که ایران بعد از حملات اسرائيل متحمل شده را جبران نماید. او در این رابطه به یورونیوز میگوید: «نباید به صورت افراطی قضاوت و تصر کرد که مسکو حتما تهران را قربانی میکند. شاید روسیه دوباره نقش میانجی را برای تشویق ایران به مذاکرات ایفا کند. همچنین این احتمال وجود دارد که روسیه به ایران در تقویت توان دفاعیاش کمک کند، بهویژه پس از خساراتی که در حملات اسرائیل در سال ۲۰۲۴ متحمل شد. مانند تحویل سامانه دفاعی اس-۴۰۰ و جنگندههای سوخو-۳۵.»
حمایت روسیه از حمله نظامی اسرائيل و آمریکا به ایران؟
با نزدیک شدن به پایان زمان فعال کردن مکانیسم ماشه، برخی از افزایش احتمال حمله نظامی اسرائيل و آمریکا به تاسیسات هستهای ایران سخن میگویند. اتفاقی که با توجه به نزدیکی میان مسکو و واشینگتن، میتواند برای ایران خطرناکتر هم بشود.
نیکیتا اسمگین با اشاره به اینکه روسیه هرگز موافق دستیابی ایران به بمب هستهای نیست، در این خصوص میگوید: «روسیه نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند. بنابراین، اگر ایران بهطور جدی در این مسیر حرکت کند، حتی یک حملهی هوایی اسرائیل نیز ممکن است از دید روسیه بهعنوان واکنشی مثبت تلقی شود. در این زمینه، حتی میتوان انتظار داشت که روسیه به شکلی پنهانی از چنین اقدامی حمایت کند؛ یعنی در ظاهر آن را محکوم اما در عمل از آن حمایت کند.»
اما یولیا رکنیفرد معتقد است به سادگی نمیتوان از حمایت احتمالی روسیه از چنین حمله نظامی سخن گفت. او در این رابطه به یورونیوز میگوید: «ماده سوم توافقنامه مشارکت راهبردی جامع تصریح میکند که طرفین نباید در صورت حمله به یکی از آنها، از متجاوز حمایت کنند. اگرچه این ماده به معنای تعهد دفاع جمعی نیست--مانند آنچه در ناتو وجود دارد که حمله به یکی، مستلزم حمایت نظامی دیگری باشد--اما اگر تعاملات با یک کشور متجاوز، حتی بهطور غیرمستقیم، منجر به تجاوز شود، ایران آن را نقض این ماده تلقی کرده و ممکن است توافق را بیاعتبار بداند.»
او در ادامه میافزاید: «در حال حاضر، ایران تحت فشار است تا برای رسیدن به یک توافق جامعتر در مورد برنامه هستهای و موشکی خود و همچنین حمایت از گروههای شبهنظامی منطقه، وارد مذاکره شود. در این میان، این برداشت نیز وجود دارد که در صورت عدم همکاری، احتمال دارد اسرائیل (بهویژه علیه تأسیسات هستهای) حمله کند. عامل دیگری که باید در نظر داشت، تمایل ترامپ به حلوفصل یا دستکم متوقف کردن بحرانهای جاری و درگیریهای نظامی است که بودجه آمریکا را تحت فشار قرار دادهاند. او ممکن است بخواهد بخشی از مسئولیت مدیریت خاورمیانه را به دیگران، از جمله روسیه، واگذار کند.»
با این حال دستکم فعلا تمایلی از سوی مقامهای ایرانی برای گفتگوی مستقیم با روسیه دیده نمیشود و زمان برای انقضای برجام و امکان فعالکردن مکانیسم ماشه در حال اتمام است. اتفاقی که از آن طرف ممکن است اسرائيل را بیش از قبل برای انجام چنین حملهای وسوسه کند. مخصوصا اگر ترامپ از امکان حصول توافق با ایران ناامید شود و دیگر با انجام حمله اسرائيل به تاسیسات هستهای ایران مخالفتی نداشته باشد.
در آن صورت مشخص نیست رویکرد روسیه در قبال چنین اتفاقی چگونه خواهد بود، آیا آنطور که برخی امیدوارند، پیش از رسیدن به آن نقطه، تلاش خواهد کرد تهران و واشینگتن را به یکدیگر نزدیک کنند، یا آنطور که گروهی از تحلیلگران با توجه به سابقه سیاستهای روسیه در قبال ایران سراغ دارند، مسکو کنار خواهد نشست و تنها با انتشار بیانیههای سیاسی چنین حملهای را محکوم خواهد کرد.