ویژه خبرنامه گویا
یک. چه کسی تصور می‌کرد رهبر گنده‌گو که ادعا می‌کرد کسی جرأت حمله به حکومت اسلامی را ندارد، غلط زیادی کرده‌اند و چنان قیافه ابرقدرتی به خود می‌گرفت که گویا با یک اشاره جهان را زیرو رو می کند، با آن خفت و خواری 11 روز را در سوراخ موش بگذراند! البته هنوز هم گویا از ترس اسراییل آفتابی نشده است ومن آگاه نیستم و روشن نیست هنوز در سوراخ موش است یا بیرون آمده و روشنایی روز را دید ه است!
این ارزشی‌هایی که رهبر جبون مغز آنان را با بلوف، گنده‌گویی، دروغ و ریا خورده و ادعا می‌کرد نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود، دیدند که هم به حقیرانه‌ترین شکل ممکن به مذاکره آن‌هم مستقیم با آمریکا تن داد و هم جنگ شد و بارزترین چهره‌های حکومت بلوف و شماری از سرداران پوشالی نابود شدند و خود او با ایل وتبارو با ترس ولرز محبور شد مهمان خانه موش‌ها شود!
دو. نگارنده همیشه نوشته است که در بزنگاه‌ها است که ماهیت آدم‌ها روشن می‌شود. آن دسته از کسانی که خود را اپوزیسیون حکومت اسلامی نامیده و در درگیری حکومت اسلامی با اسراییل، که به حق باید از موجودیتِ خود در برابر این دایناسورها دفاع کند، به بهانه میهن‌دوستی به پشتیبانی از یکی از خونریزترین و وحشی‌ترین حکومت‌های ضد ایرانی تاریخ ایران برآمدند، نشان دادند که نه توان برخورد و ارزیابی درست از روید ادهای سیاسی را دارند و نه قابل اعتماد هستند. تنها چند پرسش ساده می‌توانست راهنمای آنان باشد: آیا اسراییل 46 سال با برباد دادن میلیارها دلار بر طبل نابودی حکومت اسلامی کوبیده بود با واژگونه آن؟ هزاران جوان حق‌خواه ایرانی را چه کسی کشـت؟ آیا اسراییل با گلوله‌های ساچمه‌ای وحشیانه به تن وچشم و مغز مردم ما شلیک کرد که بسیاری هنوز در بخشی از بدن خود ساچمه دارند و روزگارشان با درد ورنج سپری می‌شود؟ آیا اسراییل به آموزشگاه‌های کودکان گاز شمیایی زد که نتیجه اسف‌بار آن براین کودکان هنوز برکسی روشن نیست؟ آیا اسراییل بود که به هواپیمای مسافری عمدا شلیک کرد و آن جنایت فراموش نشدنی را آفرید و ...لیست بلندبالایی از دشمنی کور و جنایت‌های این حکومت ضد انسانی با مرد م و فرهنگ ایران.
سه. مردم ایران هرگز فراموش نخواهند کرد که حکومت اسلامی که تا پیش از ضربه‌های کوبنده اسراییل، مردم ایران را "امت اسلامی" می نامید و بارها از زبان آخوندها گفته بود "ما نخست مسلمان هستیم و بعد ایرانی" چگونه یک‌باره دچار دگردیسی شد و پسوند اسلام در گفتار و نوشتارشان ناپدید شد و مردم و ملت ایران جایگزین آن شد ند، کار به جایی رسید که به نمادهای گذشته پرشکوه ایران، دوران هخامنشی وقهرمانان شاهنامه فردوسی پناه بردند و سرود ای ایران را با صدای معین از تلویزیون پخش کردند. فکر کردند مردم جنایت‌ها، خیانت‌ها ، کشتارها و ستم‌ها را به این سادگی فراموش می‌کنند! گوینده تلویزیون می‌گفت:"ما دیگر آخوند و غیر آخوند نداریم، دیگر با حجاب و بی‌حجاب نداریم، ارزشی و غیر ارزشی، اصول‌گرا و اصلاح خواه نداریم و همه ایرانیم، همه ایرانیم!"
چهار. بی شرمی این جماعت مثال زدنی است و گوبلز را باید به دست فراموشی سپرد. همین گوینده ارزشی تلویزیون برای پوشش بر شکست و ضربه‌های هولناکی که از اسراییل خورده بودند، چنان دروغ بزرگی می‌گفت که شگفت‌آور بود. او ادعا می‌کرد که: تنها در حمله موشکی امروز ما، هزارتن در اسراییل آسیب دیدند. چنان آمار دقیقی داد گویا خودش آن جا بوده و به شتاب همه را شمرده است : 500 تن کشته شدند، 300 تن زخمی و 200 تن هم ناپدید، به همین سادگی! اندیشه فاسد این جماعت چنین است که فکر می‌کنند همه جهان در بی خبری‌اند و کسی نمی‌تواند دروغی به چنین بزرگی را متوجه شود. نخست باید گفت که واژگونه پروپاگاندای مسخره حکومت منفور اسلامی ایران، در اسراییل در به روی خبرنگاران کشورهای گوناگون باز است و همه روزه خبرها با تصویر از اسراییل گزارش می‌شود. اسراییل نه اینترنت را بسته است و نه هراسی دارد که خبرنگاران کشورهای گوناگون آن‌جا گزارش تهیه کنند. برای نمونه سوئد یک خبرنگار عرب‌تبار دارد که در تل آویو است و در همه این روزها مفصل از اسراییل گزارش همراه با تصویرداشته است.
سخن پایانی
شوربختانه نبود سازماندهی در میان ما ایرانی‌ها در یک چنین هنگامه‌ای که ضربه‌های کوبنده اسراییل به ساختار پوسیده حکومت پوشالی اسلامی مجال خوبی فراهم کرد که از آن برای به زیر کشیدن این حکومت آدم‌خوارسود برد، به شدت حس می‌شود. در درون ایران که من به سهم خودم نمی‌توانم دیدگاهی داشته باشم چون نیستم و کار برای مخالفان در یک حکومت امنیتی خون‌آشام بسیار سخت است ولی در بیرون از ایران آن‌چه باید گفت تا کنون بارها گفته شده که بی فایده بوده است چون خائن‌هایی که برای پول و رفاه زندگی خود سرودُمشان به این حکومت پیوند دارد، در بیرون در میانِ ما ایرانی‌ها کم نیستند و در ایجاد پراکندگی در میاان ایرانیان برون مرز نقش زیادی داشته‌اند و دست‌به‌کارند. خودخواهی و گروه‌گرایی و تعصب کور هم میدان گسترده‌ای برای جاسوسان حکومت در بیرون فراهم آورده است که گفتن بیش از این تنها تکرار است. از دید من آقای رضا پهلوی اگر برنامه‌ریزی و سازماندهی درستی داشته باشند، هنوز هم بزرگ‌ترین شانس را برای هدایت ایران در دوران جا‌به‌جایی حکومت و آماده‌سازی برای برپایی یک همه پرسی برای تعین چگونگی حکومت آینده ایران خواهند داشت که نگا رنده بارها آن را به میان آورده است.
هنوز اسراییل کار را تمام نکرده است! عرفان قانعی فرد
