هولوکاست،
چون آذرخشی به وجدان‌ها زد
وغرّش آژیری‌اش در سراسر جهان پیچید
جز جهان اسلام
:
با کینه‌‌ای مقدس کز اتم ویرانگرتر است
کشور کوچک یهود را
با کمربند آتشی از موشک‌ها و خمپاره‌ها و تیربارها
محاصره کرده‌اند،
دین‌زدگانی که می‌خواهند با کشتن یهود
آمدن رستاخیز
- این روز بزرگ خدایی-را به جلو بیندازند
و لبخند خرسندی
بر چهره‌ی پروردگارشان بنشانند
:
چه باید کرد
وقتی که اسلام با آیه‌های ابدی یکسره می‌بارد
از زبان عربی سرریز می‌شود
و افق‌های پیروان‌اش را غرق می‌کند
:
چه باید کرد
وقتی که سنگینی اسلام
همه‌ی ترازوهای منطق
و همه‌‌ی میزان‌های انسانی را
در پیروان‌اش درهم می‌شکند
:
چه باید کرد
وقتی که فرمان‌های سنگین الله را
جز با اَهرُم واژه نمی‌توان از راه انسان برداشت
و پُرسیدن در این زبان، شوریدن علیه خداست
:
چه باید کرد
وقتی که نمی‌توان الله را در نبودن یافت
و از او خواست تا خدایی کند
و نوشته‌های‌اش را
بر پایه‌ی حقوق بشر‌ بازنویسی کند
:
دین‌زدگان می‌گویند:
چرا نمی‌گذارند که ما
کار یهود را یکسره کنیم
و ستاره‌ی داوود را برای همیشه فرو کشیم
ما که نیّت بدی نداریم
ما مومن‌ایم
ما تنها می‌خواهیم امر خدا را محقق کنیم
:
رضا فرمند
: