Saturday, Jul 26, 2025

صفحه نخست » با دشنام و فحاشی نمی توان به اتحاد، هم سویی و همدلی دست یافت! علی فیاض

Ali_Fayaz.jpgدر فضای آلوده ای به سر می بریم. فضای مجازی متاسفانه آلوده شده از لمپنیسم، فحاشی و بی احترامی نسبت به یکدیگر می باشد. افراد گوناگون با پنهان شدن در زیر شنل اسامی مستعار، ناشناخته و تقلبی، به علاوه سایبری های رژیم، شرم و حیا را به کناری نهاده و با زبانی پرخاش جویانه، تحقیرآمیز و نامهربانانه در پاسخ به گفته ها و استدلال های تحلیل گران، نویسندگان و پژوهش گران به نفرت پراکنی و دشمنی دامن می زنند و به جای اینکه گامی در جهت گسترش اندیشه آزادی و نزدیکی به یکدیگر بردارند، بر شعله های برخاسته از تنگ نظری و دیگری دشمن پنداری می دمند.

به نظر می رسد که جامعه ما بر اثر شدت و حدت استبداد و حاکمیت سرکوب و نهادینه شدن خشونت، از حالت تعادل خارج شده باشد. جامعه ای که در آن ارتشاء، دزدی، اختلاس، رشوه و غارت اموال عمومی در آن به امری عادی تبدیل شده باشد، هم اخلاق و هم رفتار انسانی مناسب از آن رخت بر می بندد. و البته در این هم تردیدی نیست که عامل، دلیل و زمینه ساز آن حاکمیتی است که با ساختاری مافیایی، فاسد و قلدرانه اداره جامعه را در اختیار خود گرفته است. در چنین فضایی و در چنین جوی، این که مردم در کوچه و خیابان، هر آنچه دشنام بلد هستند نثار وحوش حاکم می نمایند، نه جای گله ای است و نه می توان بر آنها ایراد گرفت. مردم به درستی عاملان چنین شرایطی را به خوبی می شناسند و اگر - به هر دلیل نمی توانند با آنان برخورد فیزیکی داشته باشند - لااقل با ابزار زبان خشم خود را ابراز می دارند. و صد البته این حق آنها می باشد.

مشکل اما از اینجا شروع می شود که در فضای مجازی - اعم از فرهنگی و سیاسی - جایی که نخبه گان جامعه به نقد مسائل سیاسی، دینی و فرهنگی می پردازند، این فحاشی ها نیز تداوم می یابد. اگر ناقد از موضع ضد دینی به نقد دین و وضع موجود می پردازد، از سوی سینه چاکان دین، مورد فحاشی و بی احترامی قرار می گیرد. اگر منتقد از در ملایمت با دین سخن می گوید، حتا اگر رژیم حاکم را هم نفی کند، برخی از سکولاران و دین ستیزان او را مورد حمله و بی احترامی و در مواردی فحاشی قرار می دهند. اگر فعال سیاسی و یا نویسنده سیاسی به نقد یکی از جریان ها و جبهه های سیاسی بپردازد، از سوی حامیان آن جریان با بدترین اصطلاحات لمپنی و بی ادبی های ناشایست رو به رو می شود. این است که می بینیم، سلطنت طلب به جمهوری خواه دشنام می دهد. مخالف سلطنت به چهره های شاخص سلطنت طلبان. از خانه رضا پهلوی شعار مرگ بر سه فاسد بیرون می آید. هواداران سلطنت، "پنجاه و هفتی" ها را به دشنام می بندند. بخشی از "پنجاه و هفتی" ها استبداد شاه را زمینه ساز به قدرت رسیدن خمینی می دانند. و ... در چنین وضعیتی همه نیز خود را محق جلوه می دهند و دیگران را طرد و نفی می کنند. و در عین حال همه این جریانات به خوبی می دانند که فضای سیاسی بسیار متشتت است و برای سرنگونی این رژیم به شدت به یگانه گی و اتحاد نیازمندیم. موضوعی که تناقض از سر و رویش می بارد:

نمی توان هم از اتحاد و نزدیکی نیروها برای سرنگونی رژیم سخن گفت و هم یکدیگر را آماج دشنام و اتهام قرار داد!

در درگیری های خیابانی در جوامع عقب نگه داشته شده و بر بستر فرهنگ استبدادی، در پی هر تصادفی در ترافیک، واکنش ها دشنام است. در پی دشنام، درگیری و خشونت و برخورد فیزیکی و ...! حال تصور کنید که در فضای مجازی و سیاسی، که متاسفانه پاسخ هر نظری با دشنام همراه می شود، سرانجام چه خواهد شد؟ نزدیکی، اتحاد و همدلی؟ نه، هرگز چنین نیست. این فحاشی ها و طرد و نفی ها اگر در میدان های سیاسی رخ دهد، به یقه گیری و چماقداری و بکوب و بزن خواهد انجامید.

در چنین شرایطی و با وجود نیروهایی که نه تنها همدیگر را بر نمی تابند، بلکه در مواردی با دشنام و نفرت به استقبال یکدیگر می شتابند، چگونه می توان به اتحاد، همدلی و هم رایی رسید؟ به راستی راه برون رفت از چنین فضای ناهماهنگی چیست؟

آنچه که برای همه فعالان سیاسی و فرهنگی آشکار می باشد، این است که به رسمیت شناختن تنوع و تکثر، نخستین گام در راه رهایی و نزدیکی می باشد. پیش و بیش از هر چیز، پذیرش تنوع در صحنه سیاسی و فرهنگی ایران زمین می تواند مقدمه ای بر زمینه سازی برای پذیرش دموکراسی و دگر اندیشی باشد. اما، ما تا زمانی که با زبان دشنام، تحقیر، و نفی دگر اندیشی به پیش می تازیم، وقوع چنین امری ناممکن به نظر می آید. پس لازمه نزدیکی و هم صدایی، بیش و پیش از هر چیز، پذیرش تنوع و دگراندیشی می باشد. و مقدمه چنین روش و رفتاری، مهرورزی و نقد محترمانه و مودبانه دیگری می باشد؛ هر چند اگر فاصله سیاسی و فکری طرف مقابل، با ما نجومی باشد. فکر و اندیشه، تا زمانی که جنبه عملی به خود نگرفته است، تنها و تنها فکر است و اندیشه. فکر و اندیشه باید آزاد باشد و با زبان و تفکر آزاد اندیشانه و دموکراتیک در محک نقد قرار گیرد. (1) فحاشی و بی احترامی نه تنها بر فاصله ما از یکدیگر می افزاید که زمینه ساز دشمنی بیشتر نیز می شود. دشنام و بی ادبی، هیچگاه ما را به ضعف ها و اشتباهات خود، آگاه نساخته و زمینه ساز تصحیح و اصلاح آنها نمی شود. با چنین ارکستری ناهماهنگ، اتحاد پیشکش، دشنام ندهیم تا شاید زمینه ساز تمرین دموکراسی و یا گفتگویی متمدنانه و دموکراتیک با یکدیگر باشیم.

______________________

1) بدیهی است که جنایت کاران و مستبدان که خود، راه را بر گسترش اندیشه آزادی و پلورالیسم فکری و سیاسی می بندند، از دایره این موضوع خارج می باشند. مگر اینکه آنها با پذیرش اشتباه و روی گردانی از سیاست ها و رفتارهای استبدادی، راه دیگری در پیش گیرند و ...



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy