Saturday, Jul 19, 2025

صفحه نخست » یادداشت تلگرامی فرزند پزشکیان: به بهانه مصاحبه "پدرم" با تاکر کارلسون

pezeshkian.jpgیوسف پزشکیان، فرزند رئیس جمهور، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «به بهانه مصاحبه رئیس جمهور با تاکر کارلسون» نوشت:

قسمت اول - مخاطب مصاحبه / تصویر مخدوش از ایران

مخاطب مصاحبه با تاکر کارلسون جامعه آمریکا و به اصطلاح پایگاه رأی آقای ترامپ بود. کارشناسان بسیاری موضوع را شرح داده‌اند من به اختصار به دو نکته اشاره می‌کنم:

اول - رئیس‌جمهور آمریکا با این شعار از مردمش رأی گرفته بود که «من آغازگر هیچ جنگی نخواهم بود». حمله آمریکا به ایران و حمایت آمریکا از اسرائیل چگونه با ادعای صلح‌طلبی ترامپ قابل جمع است؟ مردم آمریکا می‌توانند از رهبرانشان بخواهند که به وعده‌هایشان عمل کنند.

دوم - نتانیاهو و عواملش (اپوزسیون سلطنت‌طلب و منافق) در سال‌های گذشته ایران را کشوری یاغی، جنگ طلب، حامی تروریسم و ضد حقوق بشر معرفی کرده‌اند.

یکی از ماموریت‌های عوامل نفوذی یا سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل در داخل کشور به احتمال زیاد باورپذیر کردن این ادعا برای افکار عمومی و سیاستگذاران اروپایی و آمریکایی بوده است. دقت کنید این سرویس‌ها به قدری دقیق عمل کرده‌اند که برخی در داخل کشور هم حرف‌شان را باور کرده‌اند.

چگونه؟

ایجاد و تقویت یک قطب تند، احساسی و هیجانی ضد آمریکایی و ضد غرب.

قطعاً بسیاری از افرادی که در این دسته قرار می‌گیرند جاسوس یا نفوذی نیستند، اما هدایت و جهت‌دهی این دوستان گاهی به دست عوامل مستقیم و غیرمستقیم دشمن صورت می‌گیرد.

کارویژه این گروه تقویت و دمیدن در آتش ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی و به جوش آوردن احساسات و هیجانات مردمی است. تا جایی که دست به کارهایی بزنند که بتواند دستاویز اسرائیلی‌ها شود برای اثبات ادعاهای نادرست‌شان درباره ایران! مثلاً چه کارهایی؟

۱- تسخیر سفارت‌های کشورهای دیگر

۲- سخنرانی‌های هیجانی در رسانه‌ها و صدا و سیما

۳- دادن بیانیه‌های تند علیه کشورهای دیگر دنیا

۴- نفوذ در ارکان تصمیم‌گیری و جلوگیری از اتخاذ تصمیمات عاقلانه

۵- پررنگ کردن شعارهایی که با «مرگ بر ...» شروع می‌شوند از جمله «مرگ بر آمریکا»، بدون توضیح اینکه هدف ما ترور کردن آمریکایی‌ها نبوده و نیست؛ بلکه ما با سیاست‌های استعماری و ظالمانه آمریکا دشمنیم،

و ...

بدین وسیله بخشی از جامعه ما ناخواسته نشانه‌هایی را ارسال می‌کند که ناظر بیرونی ادعاهای نتانیاهو و همراهانش را باور کنند.

چه کار باید کرد؟

مقابله با نقشه نفوذ اسرائیل البته نیاز به اقدامات متنوعی در عرصه داخلی و بین‌المللی دارد.

در داخل کشور

اولین و مهم‌ترین کار (به نظر من) عقلانی‌تر کردن جامعه و تلاش برای پرهیز از انجام اقدامات هیجانی و احساسی است. کار دیگری که می‌توان کرد تقویت اتحاد، دوستی و یکپارچگی درونی است.

در بخش بین‌الملل

۱- رابطه با کشورهای همسایه، کشورهای مسلمان و سایر کشورهای دنیا گسترش پیدا کند.

۲- دستگاه دیپلماسی ما باید روشنگری کند. حرف بزند و توضیح بدهد که ما قصد مداخله در کشورهای همسایه را نداشتیم و نداریم. ما قصد ساخت بمب هسته‌ای نداشته و نداریم.

به باور من، رئیس‌جمهور در یک‌سال گذشته در راستای خنثی کردن نقشه‌های اسرائیل حرکت کرد. و در آخرین اقدام خود در مصاحبه با تاکر کارلسون این پیام را مخابره کرد که تصور برساخته اسرائیل درباره ایران نادرست است و انگاره مخدوشی که از ایران در ذهن آن‌ها ایجاد کرده‌اند باید ترمیم و تصحیح شود.

در نهایت خوب است اشاره کنم که به گمان من علت شروع جنگ در این برهه زمانی توسط اسرائیل این بوده که آن‌ها به این تحلیل رسیدند که روند پیش‌روی‌شان در حال معکوس شدن است و نقشه‌های چندین ساله‌شان بیش از این نمی‌تواند مؤثر باشد و هرچه در حمله تأخیر کنند، شرایطشان سخت‌تر خواهد شد.

قسمت دوم - هفت نقد به هفت دقیقه ابتدایی علیزاده

مقدمه اول

مخاطب من آقای علیزاده نیست. چون در زمین مسابقه با او من از پیش بازنده‌ام. فحاشی، هتاکی، پرده‌دری و بی‌احترامی مهارتی نیاز دارد که بنده فاقد آن هستم. اما از آنجا که آنچه با عنوان «افتضاح مصاحبه با تاکر کارلسون» منتشر کرد، بسیار دیده شد و برخی از دوستان خود من فایل صوتی او را برایم فرستاده‌اند و توضیح خواسته‌اند. بنابراین یادداشت را برای دوستان، برادران و خواهران خودم می‌نویسم.

مقدمه دوم

من علاقه‌ای به گوش دادن به صحبت‌های علیزاده نداشتم. به دو دلیل: اول - وقتم برایم اهمیت داشت و حاضر نبودم چیزی را گوش بدهم که در ارتقای علمی یا روحی‌ام مؤثر نیست. دوم - آرامش و تمرکز ذهنی‌ام اهمیت داشت و حاضر نبودم ذهنم را درگیر چیزی کنم که مطلقاً بی‌ارزش است. تا همین حالا هم که دارم این نقد را می‌نویسم کل صحبت‌ها را گوش نداده‌ام. حدود ۷ دقیقه ابتدایی را گوش دادم و برای روشن کردن مسئله برای دوستان عزیزم نقدهایم را برای همین ۷ دقیقه می‌نویسم. ۷ نقد برای ۷ دقیقه.

نقد اول

خطاب به آقای عراقچی می‌گوید: «مسیر دیپلماسی عمومی ایران غلط است». و ادامه می‌دهد که «محصول فهمی از فضای اجتماعی آمریکاست که حداقل دو دهه عقب است. محصول نشناختن آمریکا و فضای رسانه‌ای و اجتماعی امروزش است».

مسئله اول - من اگر به عنوان کسی که اطلاعی از سیاست خارجی ندارم بخواهم درباره این صحبت‌ها قضاوت کنم. اولین کارم این است که سوابق را کنار هم بگذارم.

۱- آقای علیزاده: دانش‌آموخته فلسفه، ساکن انگلستان، اطلاع از سوابق و روابط ندارم، وابستگی به کشورها نامعلوم.

۲- آقای عراقچی: دانش‌آموخته روابط بین‌الملل و اندیشه‌های سیاسی؛ ساکن ایران؛ مورد تأیید رهبری، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه؛ دارای رأی اعتماد از نمایندگان مجلس؛ سوابق کاری کاملاً مرتبط و وزیر امور خارجه کنونی.

چرا آقای علیزاده فهمش از فضای اجتماعی آمریکا بالاتر از آقای عراقچی است؟

مسئله دوم این است که من به عنوان یک دانشگاهی گزاره بدون دلیل و سند را نمی‌پذیرم. هیچ استدلالی پشت ادعا مطرح نمی‌شود. اصلاً مسیر دیپلماسی عمومی ایران چیست که ایشان می‌گوید غلط است؟ از کجا معلوم که غلط است؟ چرا باید با حرف شما من نسبت به سیاست‌های کشورم بدبین شوم؟

نقد دوم

می‌گوید: «رئیس‌جمهور خاضعانه به استقبال NBC می‌رود».

در مورد استقبال از خبرنگار NBC، گزاره آقای علیزاده کذب است. رئیس‌جمهور به استقبال خبرنگار نرفته است. داستان از این قرار است که خبرنگار NBC چند ساعت زودتر از شروع مصاحبه به یکی از ساختمان‌های نهاد ریاست‌جمهوری می‌آید تا تجهیزات خود را نصب و آماده کند. خودش و همراهانش درخواست می‌کنند که هنگام آمدن رئیس‌جمهور مطلع شوند و به استقبال رئیس‌جمهور بروند و چند قدم رئیس‌جمهور را همراهی کنند و از این بخش هم فیلم گرفته شود. مسئله به رئیس‌جمهور منتقل می‌شود و ایشان می‌پذیرند.

چه اصراری بر دروغ گفتن هست؟

نقد سوم

می‌گوید «اعضای دولت ایران با خبرنگاران نیویورک تایم ارتباط صمیمی دارند».

در مورد اعضای دولت نمی‌دانم منظورشان کدام اعضای دولت است. نمی‌دانم با کدام خبرنگاران رابطه صمیمی دارند. و نمی‌دانم اصلاً منظورشان از صمیمی چیست؟ یعنی اگر یک هفته به تهران بیایند هر شب منزل یکی از وزرا اقامت می‌کنند؟ بنابراین گزاره بدون سند و مدرک و مهمل است.

نیمچه نقد بین سوم و چهارم

با لحن تحقیر آمیزی با تاکید و تکرار می‌گوید که

«جز عرق شرم بر سر و روی من نریخت».

نقد چهارم

«باید دعوت می‌کردند به ایران [...] ایران را می‌دید و ذهنیت او درباره ایران عوض می‌شد».

آقای علیزاده از فهم این مسئله ساده عاجز است که در زمان مصاحبه پروازها به ایران برقرار نبود. حالا شاید بگویند که می‌شد زمان مصاحبه را تغییر داد. هم کارشناسان داخلی و هم خود آقای تاکر کارلسون اصرار داشتند که مصاحبه پیش از پایان دهه اول محرم انجام شود.

نقد پنجم

باز با لحن تحقیرآمیزی می‌گوید: «چقدر تو کوچولویی بغل تاکر کارلسون». ادامه می‌دهد: «این چه صدایی است که از شما در می‌آید، اصلاً قابل شنیدن نیست»، جای دیگر می‌گوید: «تصویر رئیس‌جمهور ایران حقارت آمیز است، صداش حقارت آمیز است».

در مورد این بخش چند تا نکته را باید با هم مرور کنیم

اول - مصاحبه توسط کارگردان واحد تنظیم و اجرا نشده است. فیلم‌برداری و صدا برداری در ایران توسط تیم نهاد ریاست‌جمهوری و در آمریکا توسط خود تیم آقای کارلسون انجام شد.

دوم - قابی که تنظیم شده بود حامل پیام بود. پرچم ایران، پرچم اباعبدالله، تصویر امام و رهبری و قاب تصویری از شهید خردسال تجاوز اسرائیل رایان قاسمیان. تصاویر را [اینجا (لینک)] ببینید.

سوم - کسی که مصاحبه را منتشر کرد تاکر کارلسون بود نه نهاد ریاست جمهوری. تاکر کارلسون هم دوست ما نبوده، چیزی را منتشر کرده که خودش دوست داشته. فیلم و صدا با کیفیت بالا وجود داشت. اما کارلسون نسخه تدوین شده ما را استفاده نکرد و آنچه را که از طریق اینترنت ضبط کرده بود همان را تدوین و منتشر کرد. حتی تصویر رایان را که در نسخه خودش داشت برش داد و حذف کرد.

چهارم - نسخه کامل ما را [اینجا (لینک)] ببینید و خودتان قضاوت کنید. بینی و بین الله کدام یک از ایرادات آقای علیزاده وارد است؟

پنجم - تحلیل آماری شبکه‌های اجتماعی پس از مصاحبه را ببینید [اینجا (لینک)]. تحقیری که آقای علیزاده از آن دم می‌زند در اینجا به چشم نمی‌خورد. اصلاً توجه خوانندگان و بینندگان به چیزی که آقای علیزاده مطرح می‌کند جلب نشده است. کسی که تلاش می‌کند رئیس‌جمهور را تحقیر کند، خود آقای علیزاده است نه تصویری که در مصاحبه پخش شد.

نقد ششم

از برنامه جدال تعریف می‌کند. می‌گوید: «مصاحبه را با پول حقوق بیکاری دولت انگلیس انجام دادم» و بعد می‌گوید: «کسانی که دهن‌های آلوده کثیف‌شان را باز می‌کنند و می‌گویند پول از کجا می‌گیری؟ ...»

اینکه از ایشان بپرسند پول از کجا می‌گیری یا درآمدت از چه محلی است، مجوز توهین کردن به سوال‌کنندگان می‌دهد؟ او می‌توانست توضیح بدهد و رد شود. اما او با فحاشی سطح گفتگو را پایین می‌آورد و کثیف می‌کند.

البته اینکه بودجه جدال از کجا تأمین می‌شود ربطی به مصاحبه رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون نداشت و اساساً گنجاندن این محتوا در اینجا (مستقل از لحن زشت به کار رفته) غیرحرفه‌ای است.

نقد هفتم

می‌گوید: «کیفیت مصاحبه من [با دکتر پزشکیان] بهتر از کیفیت مصاحبه اداره ریاست جمهوری ایران و دفتر ریاست جمهوری ایران با خبرنگار آمریکایی در میانه جنگی است..» صدایش بلندتر و بلندتر می‌شود و بعد «تف بر شما که لیاقت بودن در کشور را ندارید شما لیاقت حکمرانی در ایران را ندارید ...»

قسمت‌هایی که بی‌احترامی می‌کند واقعاً شرم‌آور است و با غلبه احساس و هیجان مطرح شده و زشتی آن به قدری است که اصلاً جای نقد ندارد. لیاقت بودن در کشور چگونه حاصل می‌شود؟ چه کسی تعیین می‌کند؟

اما درباره گزاره اول،

۱ - آیا کیفیت مصاحبه دکتر پزشکیان با آقای علیزاده به خاطر هنر و تدوین و کارهایی که آقای علیزاده انجام داده بودند بالا بوده؟ مگر فیلمبرداری در سمت دکتر پزشکیان توسط علیزاده انجام شده بود؟

۲ -تیم حرفه‌ای و کاربلد رسانه‌ای نهاد که مسئول فیلم‌برداری، صدابرداری و تدوین بودند، با دکتر پزشکیان به نهاد نیامده‌اند. کارمندان نهاد بوده‌اند. دوره‌های قبل هم کار کرده‌اند. این همه ساده لوحی نمی‌تواند تصادفی باشد.

باور کنید دوستان اگر کل صحبت‌های علی علیزاده را هم روی کاغذ بیاوریم و روی آن‌ها تأمل کنیم همین‌طور پر از اشکال، بغض و دشمنی است. آقای علیزاده به احتمال زیاد یکی از کسانی است که در ایجاد و تقویت قطب تند هیجانی ضد آمریکایی و ضد غربی، نقش بازی می‌کند. بنابراین انتظار رعایت ادب و احترام و انتظار بحث منطقی و یا نقد منصفانه از او نداریم. اما از صدا و سیمایی که زمانی به علیزاده در شبکه‌های مختلف به عنوان تحلیل‌گر آنتن می‌داد، می‌توان گلایه کرد. از دوستان و برادران انقلابی‌ام که صحبت‌های او را در شبکه‌های خودشان منتشر و بازنشر می‌کنند می‌شود گلایه کرد.

ما ز یاران چشم یاری داشتیم ...



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy