مهاجرت فرماندهان ارشد و پیمانکاران سپاه ادامه دارد
کامران ملک پور - روزنامه نگار تحقیقی
زهره با دوستش در صف سفارش «توماس هاوس»، کافهای شیک و نقلی در نورثونکوور، ایستاده بود صدای فارسی صحبت کردن مردی با موبایل در پشت سر، ذهن او را به گذشته تاریک پرتاب کرد. دیگر حرفهای دوستش را نمیشنید. صدای سردار بود؛ همسایهی سالیان دورشان در بابل چهره او با آن لباس پاسداری را هرگز نمی توانست فراموش کند،
یاد روزهای تلخ کودکیاش در آبان ماه ۶۵ افتاد. تنها چند روز پس از باز شدن مدارس، خالهاش را پاسداران دستگیر کرده و برده بودند. پدر و مادرش، که همیشه دست زهره را سفت میگرفتند، و مادربزرگ پیرش، ماهها جلوی راه سردار و رانندهاش سبز میشدند تا شاید کاری برایشان بکند.
از همان موقع، این جمله ملکهی ذهنش شده بود که سردار میگفت: "ای کاش ضد انقلاب نبود، دزد و قاتل بود، باز میشد کاری کرد اما آنها باز هم امیدوار بودند سردار دلش به رحم بیاید، ریش گرو بگذارد و نفیسه را از زیر تیغ اعدام نجات دهد. چارهی دیگری نداشتند ، دستشان جایی بند نبود.
امیدی که هر روز کمرنگتر میشد و در نهایت،ماهها بعد با یک تماس تلفنی از زندان اوین تهران برای همیشه رنگ باخت: ''۷۵۰ تومن پول تیر رو بیارید و جنازه رو تحویل بگیرید''
«رَگ بابلی وِجیر بیه» یعنی رگ غیرت بابلیاش به جوش آمد.
با خشم برگشت و نگاه کرد خودش بود که حالا کمی گرد روزگار بر چهره اش نشسته بود سردار علیاکبر جلیلیان طبری!
پیرمرد اما او را نشناخت و به حرف زدن و خنده هایش ادامه داد.زن جوانی هم همراهش بود ولی همسر اول سردار نبود ! طاقت نیاورد آنجا بماند، گریه کرد وآمد بیرون.
زهره روزها و هفتهها تلاش کرد، به همهجا ایمیل زد تا شاید کسی پاسخگو باشد از وزارت مهاجرت تا پلیس سواره نظام فدرال کانادا تا سازمان اطلاعات و امنیت کانادا حتی به سراغ دفتر محلی نماینده پارلمان رفت ،هیچکس جوابی نداد که این سردار سپاه در کانادا چه میکند!
در نهایت به سراغ میرا نصیری، فعال سیاسی شناخته شده ایرانی در کانادا رفت زهره و میرا کلی تلاش کردند و به هر دری زدند اما قرار نبود کسی پاسخی به آنها بدهد به این جمع بندی رسیدند موضوع باید رسانه ای شود .
شاید انتشار گزارشی بتواند مثمر ثمر باشد در نهایت آنها در کمال ناامیدی به سراغم آمدند! با وجود اینکه زهره به شناسایی سردار اطمینان داشت و میرا هم از طریق آشنایان تایید حضور جلیلیان را از کانادا گرفته بود ، اما من بهعنوان روزنامهنگار موظف بودم راستیآزمایی کنم ،باید مطمئن میشدم که این فرد واقعاً خودِ علیاکبر جلیلیان طبری است.او فرمانده سپاه پاسداران بوده و از همه مهمتر حالا در کاناداست.
فرمانده لجستیک سپاه در کانادا!
باورش سخت بود: در سال ۲۰۲۳، درست همان روزهایی که پس از چهار سال پیگیری، پروندهٔ پرواز PS752 به درخواست چهار کشور از جمله کانادا به دیوان بینالمللی ارجاع شد تا سپاه پاسداران رسماً در این فاجعه پاسخگو شود، یک افسر قدیمی همین سازمان توانسته باشد ویزای توریستی کانادا بگیرد.
هر چه جلوتر رفتم، امیدم به «تشابه اسمی» کمرنگتر شد. اول فکر کردم شاید فقط همنام است. بعد به این احتمال رسیدم که شاید بخشی از نام یا مشخصاتش را عوض کرده تا افسران مهاجرت و دستگاههای امنیتی را دور بزند. اما مدارک روشن بود: تطبیقها کامل، تناقضی در کار نبود ،خودِ خودش بود ،علیاکبر جلیلیان طبری همانی که دوستانش صدایش میکنند «سردار اکبر» ، اهل بابل، همان شهر سبز و بارانی کنار دریای خزر.
تصویر ۱ - عکس قدیمی علیاکبر جلیلیان طبری در سپاه بابل، اوایل دهه ۶ (منبع: آرشیو دفاع مقدس)
:::
در سالهای نخست جنگ با عراق، رزمندهٔ داوطلب و وارد سپاه پاسداران شد بعد از جنگ ، دههها در بخشهای مختلف خدمت کرد و نهایتاً بهعنوان فرمانده لجستیک سپاه پاسداران بازنشسته شد.
تصویر۳ - ویزای توریستی کانادا صادرشده برای علیاکبر جلیلیان طبری در سفارت کانادا در آنکارا(۱۶ مارس۲۰۲۳)
:::
یک سال بعد، در مارس ۲۰۲۴، برای نشانیای در نورثیورک تورنتو مجوز کار آزاد (Open Work Permit) گرفت، از طریق برنامه «اقدامات ویژهٔ موقت» دولت کانادا که پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» برای ایرانیان تدارک دیده شد.
جلیلیان که سالها پیش در ایران از سپاه پاسداران بازنشسته شده است، حالا با استفاده از همین امتیاز حمایتی در کانادا نیز میتواند کار کند! اما با توجه به سنوسالش، خیلی زود در این کشور هم بازنشسته خواهد شد، صحنهای که بیش از هر چیز به یک طنز تلخ میماند: ''سردار بازنشسته سپاه در کانادا هم بازنشسته خواهد شد''
تصویر۴- گواهی Work Permit صادر شده برای علی اکبر جلیلیان طبری در (۲۹مارس ۲۰۲۴)
:::
ارتباطات و همراهان
تصویر۵ - علیاکبر جلیلیان طبری و پسرش در کنار اسفندیار رحیممشایی معاون رئیسجمهور وقت ایران
:::
روایت و مصاحبه
در نهایت با واتساپ، روی شمارهٔ ایرانش تماس گرفتم. خبر داشت که "یک خبرنگار ایرانی-کانادایی'' دنبال پروندهاش است. میخواست زود چت را ببندد، اما ماند و حرف زد. خودش را''سپاهی درستکار'' معرفی کرد؛ گفت ''سردار نبودم، سرهنگ بودم'' و ثروت چندانی هم ندارم.
سالها پیش از سپاه پاسداران بازنشته شدم و به کار ساختمان مشغول هستم.در فرم های اخذ ویزا به موضوع سابقه ام در سپاه پاسداران اشاره ای نکردم.من جزو کسانی هستم که در ابتدای جنگ نوجوان بودم وبرای دفاع از کشور به جبهه رفتم.بعد از جنگ هم در سپاه ماندم و حسابم از آن سرداران که میلیاردها بر جیب می زنند جداست.
برادر جوانم جزو غواصان بود و در جبهه فاو شهيد شد. نگاه امروز به سپاه در سالهای اخیر ایجاد شده اما در سالهای اول بعد انقلاب اینگونه نبود .
وقتی درباره منشا ثروت پسرش که اینفلوئنسرِ معروفی در دبی هستش وروزانه استوریهایی از ماشینهای چند صدهزار دلاری و ساعتهای رولکس و اودمار پیگه می گذار جواب داد که : ''همه آنها فیک است، پسر من عقل ندارد''
تصویر۶- یکی از عکسهای لاکچری پسر جلیلیان در دوبی، منتشرشده در شبکههای اجتماعی.
:::
واکنشها
پرونده را با پرسشهای دقیق برای آژانس امنیت مرزی کانادا(CBSA) فرستادم پاسخی دریافت شد، چیزی بیش از یک بیانیهٔ عمومی نبود: ''همان اطلاعیهٔ نوامبر ۲۰۲۲ که صرفا میگفت:برخی مقامات ارشد جمهوری اسلامی از ورود به کانادا منع خواهند شد'' نه نامی از سپاه بود، نه توضیحی دربارهٔ معیارهای شناسایی و غربالگری برای دریافت نظر یک فرد مستقل، با رامین ژوبین، وکیل حقوق بشری و مدیر کمپین Stop IRGC در ونکوور تماس گرفتم. تعجب نکرد. گفت: ''خیلی فرقی نمیکند دولت کانادا او را شناخته و باز هم ویزا داده یا آنقدر حفرهٔ امنیتی داریم که حتی یک ژنرال بازنشسته را هم نمیتوانیم درست شناسایی کنیم؛ در هر دو حالت، سرافکندگی است ''
در طول این تحقیق، با OCCRP در اروپا همکاری داشتم؛ نهادی که تخصصش پیگیری پروندههای فراملی فساد و نفوذ است. این همکاری کمک کرد تا رد مهرهای ویزا، تاریخهای ورود و خروج، و ارتباطات شرکتی به دقت کنار هم گذاشته شود و شواهد پراکنده به تصویری روشن و مستند برسد.
پروندهٔ دیگر: پیمانکار نیروی دریایی سپاه در ونکوور
در آخرین روزهایی که مشغول تحقیق دربارهٔ علیاکبر جلیلیان بودم، برای گزارش دیگری در مورد شبکه منسجم و سازمان میثم شکری ساز "ماکان آریا پارسا" در استفاده از مدارک جعلی برای اخذ ویزا و اقامت کانادا، به فرد دیگری در ونکوور رسیدم؛ صاحب شرکتی که پیمانکار نیروی دریایی سپاه پاسداران بود والبته صاحبش برخلاف جلیلیان با کمک یک مدرک تقلبی اقامت دائم گرفته است.
این شرکت، "کیا سازه اهواز" سازندهٔ دکلهای مخابراتی است. اکانت اینستاگرام شرکت تا زمان انتشار این گزارش همچنان به صورت عمومی در دسترس استو بنظر میرسد شرکت در ایران کماکان مشغول فعالیت است .
با رضا سلیمانی، مالک اصلی شرکت که حالا در کوکیتلامِ ونکوور زندگی میکند و دستکم در دو صرافی ایرانی سهامدار است، تماس گرفتم. سلیمانی، همچون جلیلیان، اصل موضوع ارتباط شرکتش با سپاه پاسداران را تکذیب نکرد. البته او گفت بیشتر نقش سرمایهگذار را داشته تا گردانندهٔ اصلی شرکت این پیمانکار پیشین شناختهشدهٔ سپاه پاسداران در عین حال تأیید کرد که مشخصات شرکت کیا سازه و قراردادهایش را در زمان درخواست ویزا ارائه داده است. به گفتهٔ او: ''اگر مشکلی بود، اصلاً موفق به ورود به کانادا نمیشدم''
تصویر۷ - بازدید محمدرضا عارف (نماینده مجلس وقت) از غرفهٔ «کیا سازه اهواز» در نمایشگاه تلکام - ۴ اکتبر ۲۰۱۸. (منبع: استوری اینستاگرام شرکت)
:::
تصویر ۸ - اجرای دکل ۴۸ متری توسط «کیا سازه اهواز» در خلیج همیشه فارس. کارفرما: نیروی دریایی
:::
سپاه پاسداران - استان خوزستان. تاریخ: ۲ ژوئن ۲۰۲۱. (منبع: استوری اینستاگرام شرکت)
جمعبندی
پروندهٔ علیاکبر جلیلیان طبری تنها یک نمونه فردی نیست؛ آینهای است روبهروی شکافهای غربالگری مهاجرتی و امنیتی کانادا. وقتی برنامههای حمایتی فوری بدون فیلترهای سختگیرانه اجرا میشوند، نتیجهاش این میشود که یک افسر ارشد با سابقه سپاه پاسداران که در کانادا سازمان تروریستی شناخته میشود شود. هم ویزای چندبار ورود میگیرد، هم بعد از مدتی مجوز کار آزاد پرونده رضا سلیمانی و شرکت کیا سازه اهواز هم نشان میدهد که این تنها موارد نیستند و پیمانکاران پیشین سپاه پاسداران نیز با استفاده از همین خلأها توانستهاند مسیر ورود به کانادا را هموار کنند. جلیلیان و سلیمانی تنها افراد نیستند و شاید ناگوارتر این باشد که ورود چنین افرادی به کانادا همچنان ادامه دارد.
بوروکراسی اداری، قوانین دست و پاگیر و نبود پاسخگویی دستگاههای نظارتی در کانادا تنها نوک کوه یخ به حساب میآید. این در حالی است که کانادا عضو گروه اطلاعاتی پنج چشم است اما شواهد نشان میدهد هنوز فهرست مشخصی در اختیار ندارد تا افسران ارشد سازمانی مانند سپاه پاسداران را که تروریستی شناخته می شود را غربالگری کند. سازمان اطلاعات و امنیت کانادا (CSIS) در گزارش عملکرد سال ۲۰۲۴ که چند روز پیش منتشر شد اعلام کرده که روزانه سوابق بیش از دو هزار نفر را بررسی میکند. به نظر میرسد تا پیش از این چنین بررسیهایی درباره ویزاهای توریستی و دانشجویی انجام نمیشده و حالا تازه به فهرست وظایف آن اضافه شده است.
اینکه در آینده این تغییر رویکرد واقعاً نتیجهای در غربالگری خواهد داشت یا نه پرسشی است که هنوز پاسخی برایش وجود ندارد. آیا همچنان چهرههای ردهبالای جمهوری اسلامی با تغییر کوچکی در نام یا نام خانوادگی میتوانند به کانادا بیایند؟ و آیا سیستم مهاجرتی این کشور بالاخره قادر خواهد بود مدارک جعلی ایرانی را شناسایی کند؟
:::
*نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه خبرنامه گویا نیست. خبرنامه گویا از صحت یا سقم این نوشته اطلاعی ندارد.