جانشین احتمالی خامنهای از این افراد است؟
عطا محامد - ایران وایر
این روزها سیاست ایران بیش از همیشه درگیر پرسش از روز بعد مرگ «سید علی خامنهای» است. روزی که اگر همین ساختار سیاسی پابرجا بماند، پرسش اصلی این خواهد بود که چه کسی بر صندلی رهبری تکیه خواهد زد و چگونه کشور را اداره خواهد کرد.
افراد متفاوتی این روزها در میان اخبار بهجز نام «مجتبی خامنهای»، پسر دوم رهبر زمزمه میشود. «علیرضا اعرافی»، «سیدمحمدمهدی میرباقری»، «سیداحمد حسینی خراسانی»، «محمدرضا مدرسییزدی» و «سیدحسن عاملی» از جمله کسانی هستند که نامشان بهعنوان گزینه احتمالی جانشین رهبر بهنوعی مطرح شده است.
نقطه عطف این گمانهزنیها در بحبوحه «جنگ ۱۲روزه» با اسراییل رخ داد. روزهایی پرالتهاب که اخبار در مورد ناپدید شدن خامنهای از برنامههای عمومیاش موجی از شایعات را برانگیخت.
در همان ساعات و روزها، چندین متن و تحلیل درباره جانشین احتمالی منتشر شد و نام این پنج نفر بیش از گذشته در فضای سیاسی و رسانهای تکرار شدند. آن جنگ کوتاه اما پرهزینه نشان داد که مساله جانشینی دیگر فقط دغدغه نخبگان پشت درهای بسته نیست، بلکه به دغدغه عمومی بدل شده است، چرا که میتواند گرههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امروز را بهشدت متاثر کند.
علیرضا اعرافی، چهره پرنفوذ و در حاشیه برای افکار عمومی

یکی از نامهای پرتکرار مطرح شده در گمانهزنیهای جانشینی رهبری، «علیرضا اعرافی» (متولد ۱۳۳۸ میبد) امامجمعه قم، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور و از فقهای شورای نگهبان است. او طی سالهای اخیر با چند انتصاب مهم از سوی رهبر جمهوری اسلامی، از ریاست «جامعه المصطفی» تا مدیریت حوزه و سپس عضویت در شورای نگهبان، به تدریج به یکی از چهرههای پرنفوذ ساختار قدرت بدل شده است.
این جایگاه به او اجازه داد تا سفری پرتشریفات به مسکو داشته باشد. این سفر نامتعارف که در سال ۱۴۰۳ انجام شد، نشانهای از امکان حضور او در مقام رهبری دانسته شده بود. اعرافی در دیدار با مقامات روسیه تاکید کرد که ایران خواهان «همکاری گسترده با روسیه» است، رویکردی که نشان میدهد نگاه او در سیاست خارجی بیش از هرچیز بر اتکا به شرق و پیوندهای استراتژیک بنا شود.
همراستا با این رویکرد، او در سخنان دیگری، جمهوری اسلامی را نهادی در مقابل «توطئههای جهانی» توصیف کرده و با این حال هشدار داده بود «بسیاری از سنگرها را از دست دادیم.» از نظر او، دو خطر اصلی برای جهان اسلام «تجزیه مرزها» و «تفرق مذهبی» است. درسی که به گفته خودش باید با «انسجام و وحدت» پاسخ داده شود.
نظریات سیاسی اعرافی متاثر از الهیات شیعه و امنیتمحور است. او معتقد است که «تجزیهطلبی» و «تفرق مذهبی» دو خطر بزرگ جهان اسلام است. او راهحل خاصی برای این موضوعات ندارد با این حال تاکید دارد که «برخی از مشکلات نباید از فروغ و درخشش انقلاب اسلامی بکاهد» از نظر وی انقلاب خدمت بزرگی به ایرانیان کرده و آن زنده کردن ایمان است.
با این حال گاه او از کاستیها هم میگوید: «بسیاری از سنگرها را از دست دادیم» و در «تبلیغ و تبیین دین، یک انسجام و راهبری واحدی وجود ندارد.» ولی در خوانش او از جمهوری اسلامی، دستاوردهای انقلاب برجستهاند و علت اصلی آن نیز وجود رهبر است.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
وی که معتقد است اعتراضات سال ۸۸ فتنه بود و میگوید: «اگر تدابیر رهبری در فتنه سال۸۸ نبود غوغاسالاری در کشور حاکم می شد که بعد از آن هیج انتخاباتی در کشور مصون نمیماند.» چنین جهانبینیای اعرافی را به چهرهای بدل کرده که هم بر آرایش فکری حوزه اثر میگذارد، هم در نهادهای کلیدی نظام نقشآفرین است و همین جمعِ موقعیتهاست که نام او را در گمانهزنیهای مربوط به آینده رهبری به جریان انداخته است.
محمدمهدی میرباقری، یک مذهبی تندرو و پرحاشیه

«سیدمحمدمهدی میرباقری» (متولد ۱۳۴۰ قم)، رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو مجلس خبرگان رهبری است. روحانیای که از حلقه فکری «محمدتقی مصباحیزدی»، روحانی نزدیک به خامنهای، برآمده اما بیش از همه به مکتب «منیرالدین حسینی»، بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی قم و ایده «اسلامیسازی علوم» تکیه دارد.
نام او در انتخابات ریاست جمهوری غیرمنتظره سال گذشته پررنگتر شد. سخنرانیهای جنجالی و حمایت آشکارش از «سعید جلیلی»، او را از پشتصحنه به متن سیاست آورد و در فهرست برخی جریانهای «سوپر انقلابی» بهعنوان گزینهای برای «روز بعد» نشاند.
میرباقری یک آخرالزمانباورِ سیاسی است، جمهوری اسلامی را حلقهای از «طرح بزرگ خدا» میداند و نزاع «مومنان و کافران» را اجتنابناپذیر توصیف میکند. در برنامه تلویزیونی «جریان» وقتی از کشتار غزه پرسیدند، گفت: «برای رسیدن به مقصد قرب الهی حتی اگر نصف مردم جهان کشته شوند، میارزد. لذا کشته شدن ۴۲ هزار نفر از مردم غزه در قبال آن مقصد بزرگ اهمیت ندارد.»
او همین منطق را به سیاست داخلی و خارجی تعمیم میدهد. توسعه و الگوی غربی را «صددرصد خلاف اسلام» میخواند، سازش با غرب را رد میکند و درباره سیاست اجتماعی میگوید: «در الگوی پیشرفت باید کارهای زیادی بکنیم تا زنان حجاب را رعایت کنند و صرفا به اقناعسازی اکتفا نکنیم.» از نگاه او اعتراضات ۱۴۰۱ امتداد «فتنه غرب» بود و در مقابل، «حضور مقتدرانه و حداکثری در انتخابات» را ضروری میداند تا «قدرت چانهزنی» نظام افزایش یابد.
در مدل حکمرانی مطلوبش، ولایتفقیه «حداکثری» است و با «فقه حکومتی» اداره میشود. فقهی که باید همه ابعاد جامعه را به سمت اقامه توحید سرپرستی کند و به مرز جغرافیایی مقید نیست. در منظومه فکری وی رای هممعنای بیعت است: «بیعت بر مبنای حقانیت خدای متعال و تکلیف عبودیت». وی مشروعیت را بیش از صندوق، به «حق تصرف ولی» پیوند میدهد.
با این اعتبار اگر میرباقری در جایگاه رهبری قرار گیرد، اولویت با همپیوندی جبهه «مقاومت»، سختگیری فرهنگی (بهویژه در حجاب و سبک زندگی) و تقابل ساختاری با الگوی غربی خواهد بود، جهانی که او میگوید باید موازنهاش به نفع حکومت اسلامی تغییر کند وگرنه «ایرانِ واحدی» باقی نخواهد ماند.
احمد حسینی خراسانی، از فقهای کمحاشیه

نام کمتر مطرح اما برجسته شده در این روزها برای رهبری، «سیداحمد حسینی خراسانی» (۱۳۳۸، فجرآباد شیروان) است. او عضو فقهای شورای نگهبان و نماینده خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری است. او از اهالی حوزه علمیه قم و عضو جامعه مدرسین است و در شهریور ۱۴۰۰ با حکم خامنهای به جمع فقهای شورای نگهبان پیوست.
حسینی خراسانی خود را وامدار انقلاب میداند و مهمترین دستاورد انقلاب را استقلال میداند و بارها گفته است: «ملت ایران مستقلترین ملت و جمهوری اسلامی مستقلترین نظام جهان است.»
او از مدافعان سرسخت سپاه پاسداران است و در دیداری با مسوولان این نهاد گفته بود: «سپاه قدرتی برای شیعه، اعتباری برای نظام و بازوی توانمندی برای رهبری است» و حتی پیشنهاد کرد روحانیون در مراسمهای سپاه بیشتر حضور یابند تا این قدرت «عمق پیدا کند و در افکار عمومی اثرگذار شود.» در سیاست خارجی نیز نگاهش بیاعتمادی مطلق به غرب است. به گفته او «اعتماد و اطمینان به غرب امری محکوم به شکست است» و مشکلات کشور تنها با «اقتدار در دیپلماسی و اتکا به توان داخلی» حل خواهد شد، نه با مذاکره و اتکا به آمریکا و اروپا.
با وجود این لحن سخت، خراسانی گاه به انتقاد درونی هم پرداخته و تاکید کرده که مسوولان باید کاستیها را بپذیرند و خود را «خادمان ملت» بدانند. او گفته است: «از دشمن انتظاری نیست، ولی ما در داخل باید کاستیها را بپذیریم و برای رفع آن تلاش کنیم.» در همین چارچوب، وی سادهزیستی و مردمیبودن «ابراهیم رئیسی» را الگویی برای رضایت مردم دانسته بود.
محمدرضا مدرسی يزدی؛ حاشیهنشین نزدیک به لاریجانیها

یکی دیگر از چهرههای شورای نگهبان که نامش در این سالهای برای رهبری بر زبان آمده «سید محمدرضا مدرسییزدی» (متولد ۱۳۳۴) است. او نماینده مجلس خبرگان رهبری از خراسان رضوی و امامجمعه موقت یزد است. برادر او سالهاست که ساکن ایالات متحده است.
وی از روحانیونی است که هم در حلقه نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی جای دارد و هم از پشتوانه سنتی حوزه قم برخوردار است. مدرسییزدی شاگرد چهرههایی چون «مرتضی مطهری»، «حسین وحید خراسانی» و «جعفر سبحانی» بوده است.
مرتضی مطهری پدرزن «علی لاریجانی»، دبیر شورای عالی بوده و وحید خراسانی پدر زن «صادق لاریجانی»، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
مدرسی یزدی چهرهای ضد غرب است و این نگاه خود را در پس از جنگ ۱۲روزه تعمیق داده و معتقد است: «اتکا به آمریکا موجب سقوط افراد و بیچارگی کشورها خواهد شد.» مدرسی در سالهای اخیر بیش از آنکه با آثار علمی شناخته شود، با مواضع تند و جنجالیاش علیه اقلیتهای دینی، حقوقبشر و جنبشهای اعتراضی به صدر خبرها آمده است.
مدرسی یزدی در سخنانش جمهوری اسلامی را تنها چارچوب مشروع برای زندگی ایرانیان معرفی میکند و میگوید پیش از انقلاب «شریان عمده دولت در دست بهاییها و امثال آنها بود» و از همین منظر، حکم تعلیق نماینده زرتشتی شورای شهر یزد را چنین توجیه کرد: «کسی که مسلمان نیست، نمیتواند مسلمانان را نمایندگی کند.»
او حقوقبشر غربی را «یک فریب بزرگ» و «آمریکایی» میخواند و شعار «زن، زندگی، آزادی» را صرفا «تابلویی برای فریب مردم» معرفی میکند. در خطبههای نماز جمعه نیز بارها هشدار داده که بیحجابی تلاشی برای «زدودن قبح فحشا» است و مدعی است: «استعمارگران بر این باورند که اگر میخواهید بر کشورهای اسلامی مسلط شوید، باید حجاب را از سر مردم بردارید.»
مواضع ضدغربی و ضدحقوقبشری او با ادبیات تند علیه اسراییل و آمریکا در هم آمیخته است. مدرسی یزدی پس از اعتراضات ۱۴۰۱، معترضان را «ستون پنجم دشمن» خواند و گفت: «نظام اسلامی با سخنان تند و انتقاد مشکل ندارد... اما عدهای به اسم اعتراض و انتقاد، جنایت میکنند.» او در برابر فساد موجود در ساختار قدرت هم موضعی متفاوت دارد، بهجای نقد مسوولان، آن را کار دشمنان میداند و نتیجه میگیرد «ریشه فساد همیشه بهدنبال تفرقهافکنی و آسیب زدن به جامعه اسلامی بوده است.»
حسن عاملی؛ در حاشیه از پایتخت اما مطرح برای رهبری

«سیدحسن عاملی»، (متولد ۱۳۴۱ اردبیل) امامجمعه اردبیل و نماینده این استان در مجلس خبرگان رهبری است. او از روحانیون پرنفوذ در مناطق شمالغربی ایران است و نامش در سالهای اخیر، همزمان با تشدید تنشهای منطقهای و بحثهای داخلی درباره آینده رهبری، بیش از گذشته در رسانهها تکرار شده است.
عاملی، تحصیلات حوزوی کلاسیک دارد و نزد افرادی چون «ناصر مکارم شیرازی» و «جعفر سبحانی» درس خوانده است. ترکیبی که او را در میان طیفهای اصولگرا، چهرهای هم «فقهی» و هم «سیاسی» نشان میدهد.
عاملی، یکی از چهرههایی است که بر ولایت فقیه و رهبری تاکید بسیار دارد. او معتقد است که «منصب رهبری در جامعه ما یک منصب اجتماعی نبوده و بلکه منصبی الهی است.» او همچنین میگوید: «رهبر میتواند زمینهساز عزت یا ذلت، فراز یا فرود و صعود یا سقوط یک ملت شود.»
به گفته او، «اصلیترین نقش برعهده رهبری است و این رهبری است که سیاستهای کلان کشور در دست اوست.» از همین جهت وی پس از جنگ ۱۲روزه با تاکید بر جایگاه رهبر در جمهوری اسلامی در مورد مساله مذاکرات هستهای گفت: «اذن و عدم اذن به مذاکره از اختیارات رهبری است. بنابراین جای اختلاف نیست. مقام معظم رهبری هم مشرف به امور است، هم مشرف به اقدامات مسوولین است و هم مشرف به مصالح کلان کشور. هیچکس نباید از رهبر جلو بیفتد.»
وی از معدود امام جمعههای ایران است که رییسجمهور یک کشور خارجی خواستار برکناری وی شده است.
پس از ماجرای مداحی یک فر در مراسم بزرگداشت شهدای چالدران (سال ۱۴۰۳)، با دشنام دادن به روسایجمهور آذربایجان و ترکیه گفته بود روزی نوادگان شاه «اسماعیل صفوی» از اردبیل «پرچم امام زمان» را در باکو برخواهند افراشت موضوع به سرعت گسترش یافت.
در نتیجه آن «الهام علیاف»، رییسجمهور آذربایجان گفت: «در مورد رویکرد پر از نفرت ملاهای استانی درباره ما، این اولینبار نیست. آن ملای شهر اردبیل بارها عبارات توهینآمیزی علیه آذربایجان، مردم [جمهوری] آذربایجان از جمله من بهکار برده است.» عاملی با چنین کارنامهای در واکنش بهدنبال کم کردن تنش رفت. او گفت: «سیاست قطعی ما حسن همجواری با همسایگان است» و هشدار داد نباید سخن افراد غیررسمی را «موضع رسمی جمهوری اسلامی» جا زد.

پدیده رابطه دختران جوان با مردان مسن در ایران