اردوان روزبه - ایران اینترنشنال
وقتی کرکرههای بازار پایین میآید و همزمان شعار «آزادی» در دانشگاهها شنیده میشود، دیگر با یک اعتراض مقطعی طرف نیستیم؛ این نشانه اتصال معیشت به سیاست است.
سقوط ریال، تورم فرساینده و فشار زندگی روزمره، خیابان را دوباره به صحنه بازگردانده و همین پیوند تازه است که نگاه رسانههای بزرگ جهان و واکنش سیاستمداران غربی را به ایران دوخته است.
اینبار اعتراضات فقط روایتی داخلی نیست؛ به پروندهای بینالمللی تبدیل شده که پیامدهایش از اقتصاد و حقوق بشر تا امنیت منطقهای امتداد دارد.
اعتراض و اعتصاب در ایران پدیدهای تازه نیست؛ از موجهای معیشتی دهه گذشته تا خیزشهای سیاسی اجتماعی سالهای اخیر. اما «جنس» این دور متفاوت است. موتور اولیه آن بازار و معیشت است، با شاخصی عینی و روزمره، سقوط ارزش پول ملی به طور لحظهای، که مستقیم روی قیمت نان، دارو و اجاره مینشیند و همزمان خیلی سریع به دانشگاهها و شعارهای سیاسی پل میزند.
وقتی از یکسو بازاریها کرکرهها پایین میکشند و از سوی دیگر دانشجوها در چند دانشگاه شعار «آزادی» میدهند، یعنی بحران از نارضایتی پراکنده و جزیرهای عبور کرده و به آستانه «ائتلاف اعتراضی علیه سیاستمدار فاسد و بحران معیشت» رسیده است؛ نقطهای که برای ناظران خارجی هم قابلچشمپوشی نیست.
آنچه در ایران در همین چند روز اتفاق افتاده بیش از گذشته در رسانههای خارجی منعکس شده. اما چرا مهم است؟
پوشش رسانههای خارجی دو کار همزمان انجام میدهد: نخست، اعتراضات را از سطح خبر داخلی به «داده قابل تحلیل» برای تصمیمگیران تبدیل میکند، با عدد، روند، بازیگران و پیامدها. دوم، یک «آینه جهانی» میسازد که هم برای ایرانیان داخل کشور معنای دیدهشدن دارد و هم برای افکار عمومی بیرون از ایران امکان همذاتپنداری و فشار سیاسی ایجاد میکند.
وقتی رسانهها با ارقام رسمی از تورم، سقوط پول ملی و جهش قیمت غذا مینویسند، روایت از شایعه جدا میشود و به پرونده بدل میگردد؛ پروندهای که اتاقهای فکر، وزارتخارجهها و بازارهای انرژی ناچارند آن را بخوانند حتی اگر نخواهند.
در مروری کوتاه میبینیم هر رسانه غیر فارسی بر روی بخشی جدی تمرکز داشته است.
رویترز: تلاقی بازار و دانشگاه
رویترز نقطه تلاقی بازار و دانشگاه را برجسته میکند: پیوستن دانشجویان به بازاریان، وعده دولت برای «گفتوگو» و پذیرش رسمی فشار معیشتی از زبان سخنگوی دولت. همزمان فکتهای کلیدی را میآورد، کاهش شدید ارزش ریال در سال ۲۰۲۵، تورم حدود ۴۲.۵ درصد در ماه جاری، و رسیدن نرخ بازار آزاد به حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار ریال برای هر دلار؛ اعدادی که برای مخاطب غربی معنای بحران ساختاری دارند.
گاردین: چرخش تاکتیکی دولت
گاردین روی «چرخش تاکتیکی دولت» مکث میکند: دستور رییس دولت در جمهوری اسلامی برای شنیدن «مطالبات مشروع» و تلاش برای ساخت مکانیسم گفتوگو با رهبران اعتراضات، در حالی که تجربههای قبلی با سرکوب شدید گره خورده بود و در اساس موضوع گفتگو را امری غیر قابل باور میداند.
گاردین همزمان فشار خارجی، از تنشهای پس از جنگ تا پرونده هستهای، را کنار بحران داخلی میگذارد تا نشان دهد تهران در دو جبهه تحت فشار است.
تایمز اسرائیل: بزرگترین اعتراضات پس از ۱۴۰۱
تایمز اسرائیل بر مقیاس و بار سیاسی شعارها دست میگذارد: «بزرگترین اعتراضات از ۱۴۰۱»، تعطیلی مغازهها و نقش تاریخی بازار، گزارش استفاده از گاز اشکآور، و شنیدهشدن شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور» و حتی شعارهای هواداران بازگشت پهلوی در برخی نقاط.
این زاویه به مخاطب غربی میگوید اعتراضات فقط گرانی نیست؛ ظرفیت چالش هویتی سیاسی هم دارد.
سیانان: خیابان فقط یک نشانه است
اما سیانان ماجرا را در قاب بزرگتری میگذارد: فرسایش همزمان اقتصاد، بحران آب و انرژی، نافرمانیهای مدنی روزمره و تضعیف بازدارندگی منطقهای. در این روایت، خیابان فقط یک نشانه است از بحرانی چندلایه که راس هرم قدرت را با گزینههایی محدودتر از همیشه روبهرو کرده است.
بیلد: عریان شدن ضعف رژیم
در آلمان، نشریه بیلد بر یک تصویر نمادین مکث میکند: عقبنشینی نیروهای سرکوب در برابر معترضان. این نشریه با استناد به ویدیوهای تلفنهای همراه مینویسد معترضان نیروهای امنیتی را به عقب راندند--تصاویری که در ایران معمولا غیرقابل تصور است و برای نخستین بار ضعفهای رژیم را عریان میکند.
بیلد همچنین نقلقولی از یک مخاطب ایرانی میآورد که ریشه اعتراضات را «فقیرسازی سیستماتیک، نابودی طبقه متوسط، بحران محیطزیست و آب، اعتیاد گسترده، فحشا در نتیجه فقر، ازدواج کودکان، بیماریهای درماننشده، فساد میلیاردی، زندان، شکنجه و اعدامهای روزمره» میداند.
تاثیرات پوشش گسترده رسانهای
این جا است که میشود گفت این پوشش رسانهای بیاثر نمانده، اتحادیه اروپا در بیانیهای رسمی، بازداشت و ادامه بازداشت مدافعان حقوق بشر در ایران، از جمله فعالان بازداشتشده در مشهد و محدودیتهای اعمالشده علیه نرگس محمدی، را بهشدت محکوم کرد و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط همه کسانی شد که صرفا به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز بازداشت شدهاند.
در آمریکا، کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان سرکوب تهران را «وحشتناک» توصیف کرده و اعلام کرده است مردم ایران شایسته بهتر از رژیمی «بیعرضه و فاسد» هستند که منافع شخصی را بر نیازهای شهروندان ترجیح میدهد. کمیته تاکید کرده در کنار ایرانیان و حق آنها برای انتخاب مسیری بهتر میایستد.
همزمان، براد شرمن، نماینده کالیفرنیا، در واکنش به اعتراضات نوشت مردم ایران بار دیگر علیه حکومتی خشن به خیابان آمدهاند که منابع و جان شهروندان را صرف جنگهای نیابتی کرده است؛ و تاکید کرد امروز و همواره در کنار مردمی میایستد که خواهان دموکراسی و حکومتی پاسخگو هستند.
این نکته مهمی است که رسانههای غربی امروز پوشش درستتری را از اعتراضات مردمی در ایران دارند میدهند. هرچه پوشش دقیقتر و گستردهتر باشد، احتمال ورود موضوع به دستورکار رسمی هم بیشتر میشود، نه فقط در قالب تحریم یا فشار، بلکه در قالب محاسبه ریسک: ثبات داخلی، امنیت منطقهای، مهاجرت و قیمت انرژی.
برای سیاستمداران غربی، عددهایی مانند تورم بالای ۴۰ درصد یا سقوط کمسابقه پول ملی یعنی بحران میتواند مزمن شود و تصمیمهای کوتاهمدت کافی نباشد.
از سوی دیگر، همین دیدهشدن بینالمللی پلی عاطفی و مدنی میسازد: ایران از یک تیتر ژئوپلیتیک دور، به داستانی انسانی نزدیک میشود، و این نزدیکی، همبستگی و فشار افکار جهانی را تقویت میکند. چرا که وقتی بحران چندلایه میشود، انعکاس جهانیاش دیگر صرف گزارش نیست؛ خود بخشی از کار میدانی و اثرگذاری است.

وضعیت عجیب مقابل فرمانداری فسا















