گرايش هاى نوجويانه در ادبيات داستانى ايران را نمى توان جدا از متن تلاش هاى نوجويانه براى شكل گيرى مدرنيته در جامعه قرائت كرد. رولن بارت در نقطهء صفر ادبيات به درستى به اين نكته اشاره دارد كه: "مدرنيته با جستجوى نوعى از ادبيات ناممكن آغاز مى شود." و در تحليل اين نظر به سويهء ويرانگر اين تلاش اشاره دارد: ويران كردن زبان به قصد ويران كردن مجموعهء آيين ها و قواعدى كه از سنت به نويسنده تحميل مى شود. "سنت" به گمان رولن بارت حامل "پيوستگى" است. از اين رو گرايش هاى نوجويانه در ادبيات ـ و در جامعه ـ رو به گسست دارد. در ادبيات معاصر ايران در دههء پنجاه من چهار گرايش نوجويانه سراغ دارم:
۱- مكتب ابراهيم گلستان
۲ - مكتب شميم بهار
۳- جنگ اصفهان
۴- كارگاه نمايش
حسين نوش آذر در ادامه به تشريح اين گرايش ها مي پردازد و به مبهم نويسي در ادبيات امروز مي پردازد. اگر مايليد، ادامه اين بحث را در سايت "با شما نيستم" دنبال نماييد.