 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
تهران-خبرگزاري كار ايران
جلسه نقد و بررسي كتاب و مراسم ضيافت افطار با حضور هنرمندان مختلف , ديروز هجدهم آبان در محل پاتوق فرهنگي, واقع در مجموعه سينمايي ايران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سرويس فرهنگ و انديشه ايلنا، در اين مراسم پري زنگنه هنرمند و نويسنده از چاپ دوعنوان كتاب خود به نامهاي " آواي نامها از ايران زمين " و " پري لالاييها " يادكرد و افزود: با وجود اين كه نويسندگي را تجربه نكردهبودم ولي اكنون به صورت جدي مشغول نوشتن پنج عنوان كتاب هستم كه دو عنوان آن در حال توزيع است.
وي در ادامه گفت: به دليل وسعتي كه فرهنگ ايران درباره نامها و واژهها دارد برآن شدم تا از واژههاي زيبا، تنوعي براي نامگذاري كودكان ايراني ايجاد كنم به همين منظور كتاب آواي نامها از ايران زمين را كه چاپ پنجم آن به پايان رسيده است را تدوين كردم.
وي به كتاب پري لالاييها اشاره كرد و بيان داشت: كتاب ديگر من به نام پري لالاييها كه آماده پخش است در مورد داستانهاي محلي ايران و به صورت قصههاي هفتگي براي كودكان ميباشد.
اين هنرمند در ادامه افزود: كتاب ديگر كه نتيجه زندگي نابينايي من است در حال ويرايش و در مرحله پاياني است. اين كتاب درباره شناخت نابينايي در جامعه است. به طوري كه گفتههاي من را به صورت واقعي جلوه ميدهد.
وي تصريح كرد: به دليل اينكه جنبه آموزشي اين كتاب صادقانه باشد من با دهها نابينا و همچنين اساتيد و معلمان نابينايي كه داشتم, مصاحبه و نشستهايي را انجام دادم تا گفتارم سنديت پيدا كند.
وي به بخشهاي مختلف كتاب نابينايان اشاره كرد و گفت: اين كتاب داراي بخشهاي مختلفي است و به دليل اينكه مردم راحتتر بتوانند به موضوعاتي كه برايشان جالب است دست پيدا كنند, ابتدا يك بيوگرافي مختصر درباره خود و سپس توضيحاتي راجع به آشنا شدن خود با دنياي نابينايان و بخشهايي كه از كودكي آغاز ميشود و سلسله مراتبي را كه يك انسان نابينا در زندگي طي ميكند در كتاب آوردهام.
زنگنه در پايان گفت: در كنار نوشتن از موسيقي غافل نشدهام و در حال حاضر نيز مشغول تمرين اپراهاي صحنهاي هستم تا بتوانيم در تالار رودكي" چندخواني" داشته باشم و قطعات اپراهايي را كه اجرا كردهام به صورت كنسرت اجرا نمايم.
در ادامه اين نشست فتحالله بينياز, منتقد, به نقد و بررسي كتاب شهربازي نوشته حميد ياوري پرداخت و گفت: داستاني را كه ياوري نوشته است " دريك شكل خطي روايت مي شود و شبيه اين داستان زياد نوشته شده است.
وي در ادامه افزود: آن چيزي كه باعث شد به اين داستان در نزد منتقدين امتياز داده شود تنيدهشدن وهم و واقعيت در يكديگر است.
بينياز به حوزه نظريههاي ادبي اشاره كرد و گفت: در حوزه نظريههاي ادبي در داستان به يك تضاد و كشش نياز است كه اگر اين تضاد وجود نداشته باشد خواننده جذب نميشود. در واقع بايد گرهاي وجود داشته باشد تا خواننده را به دنبال خود بكشد.
وي در ادامه گفت: بعضي از نويسندگان به خاطر تكراري شدن اين گره, از روايت گره به شكلعادي پرهيز ميكنند و سعي دارند آن را به حاشيه برند و كمرنگ كنند.
وي خاطرنشان كرد: در اين داستان رفتن از جهان وحي به جهان واقع بايد به گونهاي باشد كه براي خواننده تأثير پذير باشد.
