[« من از حق ملت دفاع می کنم »
محمد خاتمی]
بکشتند و هم می کشند مردمان
شکنجه عیان گشته، رفت قبح آن
دروغی در آمد، چو حق بیان
و قانون شد ابزار جور ددان
چرائید ای مردمان ناگران؟
« من از حق ملت دفاع می کنم »
هر آنچه که در روزگاران پیش
بده از جنایت، و یا زهر و نیش
به نیش گشاده، عیان می کنم
که یکرنگ را این بود رسم و کیش
به ضرب دروغ و ریا و غمیش
« من از حق ملت دفاع می کنم »
اساس عمل بوده حفظ نظام
و آزادی را کرده ام بنده دام
جوانند و نادان و هم جمله خام
و شادند به حرفی و جویای کام
از آن بانگ گیرم به گاه درام
« من از حق ملت دفاع می کنم »
چو پوشش نمودم من آرای خلق
بروی ستم، نادرستی و زرق
شدم یاور مستبدان همی
در این ره کنم پاره گه گاه حلق
به گاه نیاز غرش آرم و برق
« من از حق ملت دفاع می کنم »
شعر از : شاهین میر محمد حسینی