خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس ادب
محمدعلي اسلامي ندوشن معتقد است: اگر شاهنامه حماسه پيش از اسلام است، مثنوي مولوي حماسه ايران پس از اسلام است.
به گزارش خبرنگار بخش ادب ايسنا، اسلامي ندوشن در آخرين روز همايش ”آموزههاي مولانا براي انسان معاصر” گفت: شاهنامه حماسه دوران قدرت است و به نبرد خوبي و بدي كه ايران و توران هستند ميپردازد؛ اما بعداز حملههاي متعدد به ايران ازجمله حمله مغول، ايران قطعه قطعه شد و نوعي حالت فرسودگي به وجود آمد كه نياز به حماسه تازه داشت.
وي خاطرنشان كرد: مولوي حماسه فردي را ميسرايد؛ يعني در نظر او هر كسي بايد خود را براي زندگي آماده كند. او اتكاي شاهنامه را به خود انسان و زندگي زميني دانست و يادآور شد: با از دست رفتن سامان و حاكميت نااميدي رو به آسمان شد و از قرن پنجم شروع عرفان شاعرانه با سنايي، عطار و مولانا را شاهديم، به طوري كه رو بردن به عالم بالا و چارهجويي از آن مورد توصيه مولاناست.
اسلامي ندوشن عشق را محور مثنوي دانست و گفت: توصيه مولانا براي رسيدن به كمال انساني از طريق عشق است و او همچنين بر كشتن نفس هم كه همان آز پيش از اسلام است، تاكيد دارد.
وي در ادامه با مقايسه قهرمانهاي شاهنامه و مثنوي عنوان كرد: قهرمان شاهنامه رستم است كه داراي فضائل جسماني و روحاني است، اما با تفاوت جامعه، قهرمان اول حماسه بعد از اسلام به شمس تبريزي، يك فرد سرگردان قلندر، تبديل ميشود كه همان موقعيت پير مغان را نزد حافظ دارد.
اسلامي ندوشن همچنين متذكر شد: علاقه مولانا به شمس تبريزي بايد در زندگي مولوي مشخص شود. شمس وجود خارجي داشته؛ اما فردي كه مولوي از او ياد ميكند نميتواند وجود خارجي داشته باشد؛ بلكه يك موجود خيالي است و مولوي كل آرمانهاي زندگياش را در او مجسم ميكند.
وي افزود: مولوي طرفدار خط فكري عرفاني بوده و شمس قهرمانش ميشود، اما خط فكري ديني با تعصب و خشكي همراه بوده و نميتوانسته مورد قبول مولوي باشد؛ چراكه طرفداران عرفان جامعه باز ميخواستند و اين گونه است كه تفاوت جامعه فردوسي و مولوي به قهرمانهاي متفاوتي ميرسد.