جمعه 5 دي 1382

رامين جهانبگلو: تبديل دانشگاه به يك نهاد ايدئولوژيك به معناي افول و انحطاط فرهنگي جامعه است، ايلنا

تهران-خبرگزاري كار ايران
دانشگاه هميشه در مركز جامعه مدني و از نهادهاي كليدي گسترده و همگاني مي‌‏باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا، دكتر رامين جهانبگلو در چهارمين و آخرين جلسه از سلسله جلسات" ايده‌‏هايي درباره دانشگاه" كه عصر چهارشنبه در دانشگاه اميركبير تهران برگزار گرديد با بيان اين مطلب در باره فلسفه و دانشگاه و رابطه اين دو نهاد به صحبت پرداخت و گفت: بين دانشگاه و فلسفه پيوندي ديرينه وجود دارد همچنانكه وجود ارتباط هستي شناختي و پديدار شناختي ميان فلسفه و نهادي به نام آكادمي واضح است چنان‌‏كه بنيان‌‏گذاران فلسفه يونان اعم از سقراط، افلاطون و ارسطو براي زنده ماندن فلسفه آن‌‏را محتاج فضاي فرهنگي و آموزش مي‌‏دانستند.
اين استاد فلسفه ضمن اشاره به شركت فيلسوفان سوفسطايي و سقراط به عنوان شهروند و فيلسوف در "‌‏آگوار" گفت: دليل عدم فرار سقراط از زندان احترام او به قوانين آتن بوده و اين حاصل فعاليت فلسفه در فضاي آموزش و شهروندي يونان است.
وي در ادرامه با اشاره به اين نكته كه آكادمي افلاطون اولين نهاد آموزشي بشر است , گفت: مكمل بودن دانشگاه و فلسفه و عدم رقابت اين دو نهاد با هم امري بديهي است و كلمه دانشگاه از ريشه‌‏اي لاتيني و به معناي وحدت و يگانگي مي‌‏باشد كه گسترده همگاني و جامعه را هم در برمي‌‏گيرد.
وي هدف از ايجاد نهاد دانشگاه در اروپا را پيرايش جامعه‌‏اي محقق كه درپي دانش كلي و جهاني باشد دانست و ادامه داد: دغدغه اصلي دانشگاه در قرون وسطي رسيدن به وحدت در كثرت بود و اساتيد و دانشجويان دانشگاه‌‏هاي اروپا مي‌‏كوشند تا با آموختن علم به دستمايه فلسفي آن راه پيدا كنند.
جهانبگلو در بخش ديگري از سخنانش دانشگاه را محور اصلي پديدار شناختي آگاهي در گستره همگاني دانست و تاكيد كرد: دانشگاه هميشه در مركز جامعه مدني و در كنار و برابر نهادمدرن دولت و از نهادهاي كليدي گستره همگاني مي‌‏باشد. چرا كه با برخورد انديشه‌‏هاي مختلف در اين فضا پيشرفت عقلانيت و رشد انتقاد هم بيشتر شده است.
وي سپس به وجود نهاد فلسفه در دانشگاه اشاره كرد و گفت: فلسفه فضاي زندگي و حقيقت جويي است و دانشگاه گستره همگاني و سوژه‌‏هاي مختلف خود آگاه بوده و اين يك فضاي معنوي است چرا كه ما را از فضاي طبيعي خارجي به وضعيت ذهني تغيير مي‌‏دهد.
دكتر جهانبگلو خود آگاهي را آگاهي از آزادي فكر و انديشه دانست و گفت: آزادي قبل از آن‌‏كه صبغه سياسي داشته باشد ماهيت هستي شناختي و پديدار شناختي دارد و بهترين مصداق آن را دانشگاه‌‏هاي خودمان مي‌‏بينيم چرا كه از بدو تاسيس تاكنون از آزادي سياسي صحبت كرده‌‏اند و هميشه شكست خورده‌‏ايم چرا كه نهاد دانشگاه فلسفي نبوده است.
اين صاحب‌‏نظر عرصه سياست به تمايل دانشجويان براي رهبري جامعه اشاره كرد و گفت: حركت دانشجو و دانشگاه‌‏ها بايد ماهيت پديدار شناختي داشته باشد چرا كه دانشگاه فضاي خود آگاهي و آموزش فرهنگي سوژه و فاعل مدرن مي‌‏باشد و درباره جوهره فلسفي, دانشگاه ما را از جزئي نگري بيرون آورده و به كليت مي‌‏رساند.
اين پژوهشگر فلسفه در ادامه به خصوصيات ذاتي دانشگاه اشاره كرد و گفت: در دانشگاه فضاي ارتباط ميان ذهني دانشجويان زياد مي شود و بنابر تعريف ذاتي آن امكان گفت‌‏و‌‏گو را فرهم مي‌‏آورد.
جهانبگلو كه در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتي امير كبير سخن مي‌‏گفت دانشگاه را از محورهاي كلاسيك زندگي روشنفكري ناميد و تصريح كرد: دانشگاه محل انتقال فرهنگ و محلي است كه جغرافياي انديشه فراروي ماست و دانشگاه محل پي‌‏ريزي پارادايم‌‏هاي مورد نياز جامعه عقلاني است.
وي در اين‌‏باره افزود: دانشگاه نه تنها نهادي است كه برمبناي توافق اخلاقي و مدني صورت گرفته بلكه با پرورش قوه‌‏داوري كه جوهره فلسفي دارد از اساتيد و دانشجويان شهروند جامعه مدني ساخته و اين اخلاق را گسترش مي‌‏دهد.
جهانبگلو وجود دانشجويان مختلف با عقايد مختلف و همچنين دانشكده‌‏هاي مختلف را دليل بركثرت‌‏گرا بودن دانشگاه دانست و گفت: علاوه بر رواج اخلاق شهروندي دانشگاه به فرآيند اجتماعي شدن هم كمك كرده و در كنار آن موجب رشد و ايجاد نهاد انديشه مي‌‏باشد.
وي در عين حال, فلسفه را جست وجو كردن حقيقت دانست و گفت: حقيقت دست نيافتني است و فقط مي‌‏توان به سوي آن رهسپار شد و آن را در افق ذهني خود قرار داد.
دكتر جهانبگلو با بيان اين نكته كه انديشه فلسفي از حركت نمي‌‏ايستد در اين باره گفت: انديشه فلسفي به پرسش‌‏گري اشتياق دارد و دانشگاه هم محل نقد و پرسش مي‌‏باشد و در صورت تبديل دانشگاه به نهادي ايدئولوژيك دانشگاه جوهر موجودي خود را از دست مي‌‏دهد و افول آن به منزله افول و انحطاط گستره همگاني جامعه است.
وي در اين‌‏باره تاكيد كرد: دانشگاه نهاد پيشبرد عقل و تولد نخبگان است و اگر بي‌‏عقلي و جهل بر دانشگاه چيره شود تمام جامعه هم به فساد انديشه مبتلا مي‌‏شود.
جهانبگلو در ادامه اين جلسه سخنراني, بحران دانشگاه را بحران كليت دانست و گفت: نسخه پيچي سياسي راه حل اين بحران نيست بلكه طرح پرسش فلسفي چاره آن است و بايد بدين‌‏وسيله از فضاي ايدئولوژي كنوني خارج شد تا دانشگاه جوهره فلسفي خود را بازيابد.
وي در اين راستا به ضرورت وجود روح فلسفه در دانشگاه اشاره كرد و گفت: ايجاد حركت در درون جوهر دانشگاه و ايجاد حركت هستي شناختي در دانشگاه به ايجاد حركت پديدار شناختي كمك مي‌‏كند و پرداختن به پديده‌‏هايي چون انديشه جهاني بودن و جهاني فكر كردن از كنار تحرك فلسفي در دانشگاه صورت مي‌‏پذيرد.
دكتر جهانبگلو با بيان اين سؤال كه چگونه مي‌‏توان در نهاد دانشگا پرسش فلسفي طرح كرد پاسخ داد: وظيفه ذاتي، اخلاقي و مدني فلاسفه طرح پرسش درباره همه چيز و از جمله جوهره دانشگاه است چرا كه روح فلسفه بردگرانديشي استوار است و همواره به دنبال ايجاد بحران فكري مفهومي و هستي شناختي مي‌‏باشد.
وي در ادامه اين بحث تحول بحران‌‏هاي دروني شده در كنار حل بحران‌‏هاي رويارو را از خصوصيات فلسفه برشمرد واضافه كرد: فلسفه به دنبال از ميان برداشتن و همچنين نگه داشتن است. فلسفه نمي‌‏خواهد بشر را نابود كند بلكه به دنبال تعويض عينك‌‏هاست. فلسفه به دنبال نگه داشتن و ايجاد ترديد و شك است
جهانبگلو با بيان اين كه دانشگاه اساسا نهادي فلسفي است تصريح كرد: هدف فيلسوف مي‌‏تواند افسون و افسانه زدايي باشد و فيلسوف كسي است كه بيدار شده و سخن مي‌‏گويد و دانشگاه مكاني است كه در آن پژوهش و تحقيق آزاد صورت مي گيرد و از منظر فلسفي همه چيز دانشگاه مورد پرسش است.
وي درباره دانشگاه به عنوان يك نهاد فلسفي , گفت: نهاد فلسفي دانشگاه به ما مي‌‏آموزد كه چگونه فكر كنيم و به افكار ديگران احترام بگذريم و چگونه به جاي خفه كردن افكار به داوري متقاطع پيرامون عقايد ديگر دست بزنيم.
وي محور اصلي نهاد فلسفي دانشگاه را مسئوليت دفاع از قدرت انديشه دانست و ادامه داد: كانت مي‌‏گويد؛ ايده دانشگاه باآرمان خودمختاري فرد همراه است و دانشگاه معرف زندگي عقلاني مي‌‏باشد.
اين مدرس دانشگاه با اشاره به جوا‌‏‌‏ب‌‏گو نبودن فلسفه به دولت‌‏ها تصريح كرد: فلسفه به دانشجو مي‌‏آموزد كه از عقل در داوري خود استفاده كند همچنان كه كانت آزادي انديشه را عدم سلطه هيچ نهادي بر عقل غيراز قوانين خود عقل مي داند.
اين سخنران در ادامه فيلسوفان را نگهبانان و پرسشگران انديشه‌‏هايي دانست كه در دانشگاه زايش و رشد مي‌‏كنند و تاكيد كرد: دانشگاه به فضاي تجربه و آگاهي فيلسوفان تبديل شده است و فرد با شكوفايي در دانشگاه به درجه‌‏اي از خود آگاهي فلسفي مي‌‏رسد.
دكتر جانبگلو در انتهاي سخنانش با بيان اين كه پرسش فلسفي از دانشگاه ايجاد كننده فضاي معرفت جويي و آزادي خواهي است افزود: در اين فضا فرد متوجه داوري مسئولانه خود در جهان مي‌‏شود و بر اين اساس دانشگاه زماني پويا خواهد بود كه در حركت دروني شناخت و حركت بيروني خود همسان شده و به واسطه آموزش درجهت خلاف اراده قدرت حركت كند.
گفتني است سلسله نشست‌‏هاي" ايده‌‏هايي درباره دانشگاه " به همت كانون گفت‌‏و‌‏گوي تمدن‌‏هاي دانشگاه صنعتي اميركبير و طي 4 هفته در محل اين دانشگاه برگزار گرديد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2606

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رامين جهانبگلو: تبديل دانشگاه به يك نهاد ايدئولوژيك به معناي افول و انحطاط فرهنگي جامعه است، ايلنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016