"همچنان صداى تيرباران هاى شبانه شنيده مى شد".
جمله كوتاهى است كه بهروز سورن در خصوص تيربارانهاى اوائل دهه 60 در كتاب حاضر نوشته است وهنوز هم متاسفانه پس ازگذشت ربع قرن صداى تيرباران ها قطع نشده، هنوزهم فرياد نه مبارزان راه آزادى وعدالت اجتماعى طنين افكن است و خواب راحت دژخيمان ولايت و جنايت را برهم ميزند.
درازناى تاريخ ميهن ما را شعله هاى مقاومت بيداردلان در رويارويى با مستبدين دينى روشن نگه داشته است. نه برچسب هاى اهل ذمه، موالى، عجم، قرمطى، صوفى، حروفى، ضاله و كافر توانست در ابتداى اين هزارتوى تاريك انديشى، دگرانديشان و دگرمذهبان را بترساند و نه در اين انتهاى ديگر آن انگ منافق، مرتد، محارب، طاغى، باغى، مفسدفىالارض، جاسوس آمريكا و اسرائيل، برانداز، بهايى يا هوادار اين يا آن سازمان مخالف قادراست طنين آزادي خواهى و حق طلبى ده ها هزار زندانى بر سر دار ايستاده را خاموش كند.
وقاهت و بيشرمى كوردلان حاكم اما مرزى نميشناسد. آنها تلاش دارند با بسط ادبيات سركوب و افزودن اصطلاحات جديد خودى، و غيرخودى مرزهاى شقاوت پيشگى خود را بازهم گسترش دهند و فارغ از دغدغه آيه و تفسير هر مخالفى را دستگير، شكنجه، اعدام يا سر به نيست كنند. آزادگان و آزادانديشان اما بقول شاملو...
" در برابر تندر مى ايستند
خانه را روشن مى كنند
و مى ميرند
زيرا كه
آنان به چرا مرگى خود آگاهند"
آيا شكنجه واعدام زنان آبستن، اعدام كودكان چهارده و پانزده ساله، تجاوز به زنان و دختران باكره قبل از اعدام، نگه داشتن كودكان سالهاى متمادى در سلول، اعدام زندانيانى كه محكوميتشان پايان گرفته، اعدامهاى دسته جمعى، نمايش قطع اعضاى بدن در زندان جهت تضعيف روحيه مبارزين،اعدامهاى بدون محاكمه، گرفتن پول تعداد گلوله هاى شليك شده به اعدام شدگان از خانواده هاى آن ها، بيگارى از زندانيان به مدت ده تا دوازده ساعت در روز، بسط تروريسم دولتى به سراسر جهان، زير پاگذاشتن قانون اساسى خود و اعدامهاى خيابانى توانسته است جلوى برآمدهاى توده اى، جنبش هاى دانشجويى، دانش آموزى و اعتراضات مردم جان به لب رسيده را بگيرد؟
سورن از جمله در اين خصوص مى نويسد:
" در واقع جمهورى اسلامى از تمامى امكانات حكومتى و ابزار سركوب درجهت شكستن حماسه مقاومت فرزندان اين مرز و بوم در اوين بهره گرفت، اما هرگز موفق نشد اين فريادها را خاموش كند و سالها بعد با قتل عام آنان به شكست نهايى خود اعتراف كرد."
مساله اساسى اما، اينست كه در دنياى مدرن كه صدها سال با تاريك انديشى قرون وسطايى فاصله گرفته و بسيارى از كشورها به قوانين جامعه مدنى وميثاق هاى بين المللى حقوق بشر متعهدند، شكنجه واعدام حتى يكنفرخيانت به بشريت شمرده ميشود.
درمقايسه با چنين وضعيتى جنايات بنيادگرايان طى حاكميت دينى حد و مرزى نميشناسد. سنگدلى و قصىالقلبى شكنجه گران وضعيت جسمى و روحى بسيارى از بندرستگان را چنان آسيب رسانده است كه هرگز حالت طبيعى خود را باز نمى يابند، حتى تعدادى از آنها چون ...
" كابوس شكنجه و درد و تجاوز، يادها و رنج هايي كه وراى قدرت تحملشان بوده، دست به خودكشى زدند".
هنوز ابعاد جناياتى كه بر زندانيان رفته روشن نيست و احتمالا در حيات اين رژيم كه هرروز برگ جديدى بر جنايات خود ميافزايد، روشن نخواهد شد، بخصوص كه با جو ارعاب و سركوبى كه ايجاد كرده است، نه خانواده هاى زندانيان سياسى اعدام شده و نه معدود زندانيان از بندرسته در داخل ايران نمى توانند پرده از همه جناياتى كه شاهد بوده اند يا از سر گذرانده اند برگيرند.اگر همت و التزام معدود زندانيان سياسى كه به خارج آمده اند در كار نبود باز هم امكان افشاى اين جنايات كمتر بود. اما خوشبختانه تعداد زندانيان سياسى اين رژيم كه در خارج نوشتن خاطرات دوران اسارت خود را آغاز كرده اند رو به گسترش دارد. اينان برآنند تا نگذارند همه جيز فراموش شود.
سورن از زمره اين ازبند رستگان است كه سالهاى زندان خود را بقلم آورده است. تعمق او بر سايه روشن هاى روحى آنانكه شرايط زندان را تحمل نكردند، درهم شكستند و راه خيانت به همه دوستان و رفقاى پيشين خود را برگزيدند، تامل او در لحظات تنهايى بر پستى و رذالت دژخيمانى كه حاضرند دست به هر جنايتى بزنند و همه اصول اخلاقى و انسانى را زيرپا گذارند تا در سلسله مراتب ولايى / روحانى جايگاه بهترى كسب كنند، سفر او به بلنداى شكوهمند زندگى زندانيانى كه هر نوع شكنجه را تحمل كردند و آمران و مجريان آبروباخته بين المللى آنها را به سخره گرفتند و با سرود آزادى بر چوبه هاى دار بوسه زدند، همگى بازگشت دردآلود انسان رنجديده ايست به جهنمى كه رژيم جمهورى اسلامى طى ربع قرن براى مبارزين راه آزادى تدارك ديده است، نشان دهنده درد تلخ از دست دادن همرزمان پيشين است....
" هيچ چيز دردناكتر از آن نيست كه در چهره هم سلول هايت نگاه كنى و يقين داشته باشى كه چند صباحى ديگر به دست جلادانى از تبار لاجوردى ، به جرم آزادى خواهى و دفاع ازحقوق محرومان تيرباران مى شوند ".
توصيف دقيق انواع شكنجه در زندان و توضيح كامل برنامه هاى ايدئولوژيك و سركوب گر زندانبانان، بازجويان و شكنجه گران اسناد تازه ايست از آنچه بر زندانيان سياسى گذشته و مي گذرد.
سورن با سفر دوباره به دنياى خاطره و حافظه به شناخت ما از چهره اسلامى رژيم در زندان و وضعيت آزادشدگان در بيرون، در جامعه و مقايسه شرايط آنها با دوران ستم شاهى بسيار كمك ميكند. او با اين اقدام به مبارزه پيگيرخود در راه آزادى و عدالت اجتماعى مهر تائيد گذارده است و اين گفته ميلان كوندرا را به يادمان مى آورد ...
مبارزه انسان با قدرت مبارزه حافظه با فراموشى است.
خاطرات سورن فرياد رساى انسان هاى بيگناهى است كه به جرم خواندن چند جزوه و اعلاميه اعدام شدند، روايت دقيق وضعيت زندانيانى است كه درتحمل شكنجه توانشان بى پايان نبوده ولى درهمين حد و بدون پيشداورى و قهرمان سازى بايد قدرشان را دانست.
سورن از زاويه اى بى طرفانه حتى درمورد خود به قضاوت نشسته است و بهمين خاطر درجه واقع بينى اين نوشته را بسيار بالا برده است. فراموش نكردن جنايات جمهورى اسلامى نه تنها زنده نگهداشتن ياد و خاطره بى شمار شيفتگان جنبش آزادى خواهى در ايران بلكه تلاشى است براى جلوگيرى از تكرار اين جنايات.
فرامرز پدرام
[email protected]
کتابخانه گلشن
اين كتاب در روزهاى آينده توسط نشر بيدار منتشر خواهد شد.
Iranischer Kulturverein( Bidar)
Bei iranische Bibliothek
Am Judenkirchhof 11 C
D – 30167 Hannover
Tel. 0511/ 714544