فیلم سینمایی «تهران ساعت هفت صبح» ساخته امیرشهاب رضویان در بخش مسایقه اولین جشنواره فیلم اصیله، كه از بیست وچهارم تا سی ام جولای (سوم تا نهم مرداد ماه) در مراکش برگزار می شود، به نمایش در آمد. «تهران ساعت هفت صبح» دومین تجربه سینمایی امیرشهاب رضویان است. وی بیش از 30 فیلم كوتاه و دو فیلم سینمایی ساخته است. این فیلم پیش از این در جشنوارههای: فیلمهای ایرانی درشیكاگو، واشنگتن، لس آنجلس، قاهره، فجر، وایادولید، كلكته، بمبئی، آسیاتیكا رم،ساندنس NHK توكیو، داكا، ماكس افولس، رتردام، فرانکفورت و سنگاپور به نمایش در آمده است.
«تهران ساعت هفت صبح» همچنین قرار است به زودی در شهر تورنتوی کانادا به نمایش دربیاید.
داستان فیلم از ساعت هفت صبح پشت یك چراغ قرمز در تهران آغاز میشود و هفت شخصیت اصلی فیلم بدون آنكه یكدیگر را بشناسند، در پشت چراغ قرمز حضور دارند. در طول بیست و چهار ساعت با این هفت نفر، تك تك همراه میشویم و صبح فردا در ساعت هفت صبح مجدداً آنها را پشت همان چراغ قرمز مییابیم. اولین شخصیت فیلم سربازی است كه به خاطر دیدن دختر مورد علاقهاش چراغ قرمز عابران پیاده را طولانی تر از معمول نگه میدارد و …
امیرشهاب رضویان درباره این فیلم می گوید:
وقتی كه مدتهای طولانی در تهران زندگی كنی، به هر چیزش عادت میكنی، به شلوغیاش، به بوق مداوم ماشینها، به رابطه پیچییده آدمها، به سرب معلق در هوا و به همه چیز.
در نگاه اول تهران جذاب است، بعد زشتیهایش را میبینی و بعد به آنها عادت میكنی. اما كمی كه از تهران فاصله میگیری متوجه رابطه پیچیده آدمها میشوی كه در لحظه لحظه نظاره این شهر معلوم است و در پس این رابطه پیچیده، آنچه بیش از هر چیز جلوه میكند، تناقضهاست. تهران شهری پر از تناقض و تضاد است. تناقضهایی كه از دل آن به دو عامل طنز و تلخی میتوان رسید. از دل تناقضها روابطی بیرون میزند كه بسیار شیرین است و در كنار آن اتفاقاتی تلخ گونه هم خود را نشان میدهد.
از سال هفتاد ویک در منطقه سیدخندان تهران ساکن هستم و هر روز مجبور به ایستادن پشت چراغ قرمز طولانی مدت زیر پل. سالها پیش پس از یک انتظار ملال آور اولین جرقه های قصه در ذهنم زده شد. با خود گفتم شاید پلیس وظیفه ای در آن سوی چهار راه عمداً چراغ را طولانی نگه می دارد و ...
تهران ساعت هفت صبح، به رابطه آدمها و به گوشههایی از زندگی در تهران نزدیك میشود بدون این كه قصه پردازی صرف كرده یا مستند گونه و بی واسطه به ماجراها نزدیك شده باشد.