چهارشنبه 4 شهريور 1383

با برگزيدگان نخستين جايزه ادبي پروين اعتصامي در خصوص كارنامه زنان در عرصه ادبيات، ايلنا

صد و سي و هشتمين نشست كتاب ما ادبيات و فلسفه با عنوان" كارنامه زنان" در عرصه ادبيات كه به بحث و تبادل نظر با برگزيدگان نخستين جايزه ادبي پروين اعتصامي اختصاص داشت،با حضور جمع كثيري از داستان نويسان وعلاقه‌‏مندان به ادب و فرهنگ ايراني در خانه كتاب برگزار شد.

منصوره شريف زاده:
نويسندگان زن دريافت‌‏ها و تجربيات خود,درباره مسائل مهم اجتماعي را از طريق داستان بيان مي‌‏كنند


تهران-خبرگزاري كار ايران

به گزارش خبرنگار ايلنا,در ابتداي اين نشست منصوره شريف زاده (داستان نويس) در خصوص غلبه نگاه مردسالارانه بر ادبيات تصريح كرد: اصولا جهان، جهان مردانه‌‏اي است. جهاني است كه مردان وضعيت اجتماعي، سياسي و اقتصادي آن را برنامه‌‏ريزي مي‌‏كنند وسامان مي‌‏دهند جهاني كه‌‏در آن تنها تجربه‌‏هاي مردانه موضوع كاملا پذيرفتني و در خور بحث همگاني به حساب مي‌‏آيد و تجربه‌‏هاي زنان تنها در حاشيه مي‌‏تواند به موجوديت خود تداوم بخشد. درچنين جهاني نه تنها به زبان زنانه رسيدن سخت است بلكه پرداختن به مضامين مربوط به زنان وستم مضاعفي كه بر آنها مي‌‏رود نيز كاري بس دشوار است.
وي در ادامه گفت: با اين حال در اين جهان، زناني هم بوده‌‏اند كه فارغ از وضعيت موجود، خود موقعيت خويش را در ادبيات بيان كرده‌‏اند. آنها توانسته‌‏اند از طريق داستان‌‏هاي آفريده خويش،‌‏خود را بشناسانند كساني چون كاترين منسفيلد و ويرجينيا وولف تصوير واقعي خود را در سيماي شخصيت‌‏هاي آثارشان به نمايش گذاشته‌‏اند.
وي درباره وضعيت زنان داستان‌‏نويس در ايران تصريح كرد: در ايران گرچه ادبيات زنان همچنان تحت سيطره ذهن و زبان مردانه است اما تعدادي از نويسندگان زن مي‌‏كوشند فارغ از وضعيت موجود نگرش خود را درباره زندگي و تجربه‌‏هاي خاص خود را از طريق داستان به نمايش گذارند. تجربه‌‏هايي كه نمايانگر تضادهاي اغلب دردبار و تحمل ناپذير زندگي‌‏شان است. آنان در هنگامه درگيري با اين ستيزه جويي‌‏ها و ناديده انگاري‌‏ها، دست به نوشتن داستان مي‌‏زنند گرچه نگاه مرد سالارانه همچنان بر رمان و داستان زنان سايه مي‌‏اندازد اما امروزه مي‌‏توان گفت كه كم كم زنان، زبان خويش را بازيافته‌‏اند؛ ديگر زن نقش فرشته خانه را در آثار ندارند و يا" زنِ گمراه" را رفتارها حساب شده و به دور از كليشه است. نويسندگان زن، دريافت‌‏ها و تجربيات خود را درباره مسائل مهم اجتماعي از طريق داستان بيان مي‌‏كنند.
وي درادمه سخنان خود افزود: در مركز هر داستان معمولان نمونه‌‏اي از شخصيت زن معرفي مي‌‏شود كه در جست‌‏جوي كشف هويت خويش است, نويسندگان زن امرزوي به نگرش‌‏هاي نويني دست يافته اند. در اين مسير زناني هم هستند كه بيشتر به رمانس روي آورده‌‏اند هر نويسنده‌‏اي اعم از مرد يا زن داراي سبك خاص خود است اما لحن و نگاه زنانه و پرداختن به درونيات و افكار زنان، چنان پيچيده است كه معمولا نويسندگان مرد به ندرت مي‌‏توانند تصوير دقيقي از آن ارائه دهند, البته از سوي برخي نويسندگان مرد كوشش‌‏هايي صورت گرفته است اما اين كوشش‌‏ها از بيرون است و از واقعيت درون زنان نيست. به عبارتي ذهن و زبان نويسندگان مرد متكي بر مشاهداتي از بيرون درباره زنان و مسائل آنان است. دنياي زنان و درونيات آنها به خاطر ساختار بيولوژيكي‌‏شان، چنان پيچيده و ظريف است كه گاه خود زنان نيز در شناخت آن با مشكل مواجه مي‌‏شوند.
--------------------------------------------

رويا صدر, طنزنويس:
هنوزهم نگاه مقتدر و مردسالارانه در فضاي نوشتاري ما حاكم است


تهران-خبرگزاري كار ايران
در ادامه صد و سي و هشتمين نشست كتاب ما ادبيات و فلسفه با عنوان" كارنامه زنان" در عرصه ادبيات رويا صدر (طنزنويس)تاكيد كرد: در سال هاي اخير طنز از نظر كميت روند رو به رشدي نداشته و نقش زنان نيز چندان پررنگ نبوده است.
وي در خصوص نقش زنان در طنز نويسي بعد از انقلاب گفت: پس از انقلاب سه جريان عمده در برخورد با مسائل زنان در مطبوعات رشد مي‌‏كند:نقد عملكرد ارگان‌‏هاي حكومتي در برخورد با مقوله زن، تداوم نگاه ابزاري و جنسيتي به زن، تداوم حركت فگاهي نويسي قبل از انقلاب در برخورد با مسئله زن، اما از سال 58 به بعد به همراه محدوديت‌‏هاي ايجاد شده در عرصه طنز، محدوديت‌‏هايي نيز در طرح مسئله زنان در نشريات و جرايد به چشم مي‌‏خورد، با محدود شدن‌‏نگاه ابزاري و جنسيتي نسبت به زن، آرام آرام، اخلاق گرايي در طنزنويسي، نهادينه مي‌‏شود و پس از آن نگاه ابزاري به زن خود به خود مهار مي‌‏شود.
وي افزود: در اين ميان از سال 63 به بعد برخورد مرحوم كيومرث صابري با زن قابل تقدير است. او نگاهي درد شناسانه به زنان داشت و بر بعد سياسي و اجتماعي آنان تاكيد مي‌‏كرد.در عين حال همراه با باز شدن فضاي اجتماعي، طرح مسائل زنان و نگاه به مسائل اجتماعي آنان نيز بيشتر شد.
وي در ادامه سخنان خود يادآور شد: بعد از انقلاب به رغم محدود شدن نگاه غير اخلاقي، هنوز هم نگاه مقتدر و مردسالارانه در فضاي نوشتاري ما حاكم است و اين سبب شده تا شاهد بروز جرياني مستمر در عرصه طنز زنانه نباشيم, زناني به منصه ظهور نرسيدند كه طنز زنانه را در ادبيات ما به وجود آورند.
وي تصريح كرد: علت اين امر به اين مسئله باز مي‌‏گردد كه طنز اجتماعي‌‏ترين گونه ادبي است, قدرت حاكم بر جوامع، قدرتي مردانه است و موضوع سياست كسب قدرت است. پس در حوزه طنز سياسي، زنان نمي‌‏توانند حضور چشمگيري داشته باشند به رغم تمام اين مسائل بعد از انقلاب اولين نشريه طنز با مسئوليت يك زن در تبريز با عنوان "جوالدوز" آغاز به كار كرد و نويسندگان زن طنز نويس، آثاري را خلق كردند با اين حال حركات اين افراد را نمي‌‏توان نوعي جريان‌‏سازي مستمر در عرصه‌‏طنز كه به جريان طنز زنانه ختم شود به شمار آورد.
---------------------------------------

چيستايثربي:
نگاه زنان نمايش‌‏نامه‌‏نويس، فراجنسيتي و انساني شده است


تهران-خبرگزاري كار ايران
چيستايثربي ديگر سخنران صد و سي و هشتمين نشست كتاب ما ادبيات و فلسفه با عنوان" كارنامه زنان"
در خصوص اقبال چشمگير زنان در ساليان اخير به امر نمايش‌‏نامه نويسي گفت: نمايش‌‏نامه نويسي در ايران و به خصوص نمايشِ نمايش نامه نويسي زنان، در سال‌‏هاي اخير با تحول اساسي روبه رو بوده است.
وي تصريح كرد: زنان حضور بسيار چشمگيري در اين زمينه داشته‌‏اند, اساسا نمايش نامه نويسي در تمام دنيا جزء ادبيات جوان محسوب مي‌‏شود و در ايران نيز به شكل مضاعفي جوان است. بررسي نمايش نامه نويسي زنان ايراني بدون بررسي افت و خيز و تحولات جامعه‌‏اي كه او در آن قلم مي زند, ممكن نيست در اين حيطه نمايش‌‏نامه نويس از مخاطب خود باز خورد مي‌‏گيرد و مخاطب هم نيازمند است تا نويسنده از مسائل و نيازهاي روحي و رواني اين زماني و اين مكاني او سخن بگويد.
وي افزود: رابطه نمايش‌‏نامه‌‏نويس و جامعه، همانند رابطه رگ و خون، رابطه‌‏اي سازمان‌‏مند و دوطرفه است, حضور جدي و پيگير زنان در اين عرصه در سال‌‏هاي اخير به دليل نياز شديدي است كه جامعه به طرح برخي از مسائلي كه در آثار زنان با موشكافي بيشتر بيان مي‌‏شود درخود حس مي‌‏كند.
وي ضمن اشاره به نقش زنان در جامعه در اين‌‏باره گفت: ادبيات از انسان روح خود را مي‌‏گيرد, زن مظهر خلاقيت و زندگي است و در مركز ثقل زندگي قرار دارد و مجبور است نقش مادر و همسري خود را با روحيه‌‏اي خلاق و پربار ايفا كنند. تجلي والاي ادبيات در عرصه نمايشي زنان تا حدي به اين ويژگي زن وابسته است كه اين امر در داستان نويسي هم رخ مي‌‏دهد؛ زن مجبور است در تمام جنبه‌‏هاي زندگي حضور داشته باشد چرا كه جامعه امروز ما جامعه‌‏اي چالش‌‏گر است كه بحث فرصت‌‏ها در آن مطرح شده است و تمام انسان‌‏ها براي شكوفايي به فرصت برابر نياز دارند تا در جهت انسان‌‏تر شدن خود تلاش كنند و از كلي گويي جدا شوند. اين تحولات شكست شيوه‌‏هاي معمول روابط را مي‌‏طلبد و به دنبال مجموعه‌‏اي از روايات متفاوت از مسائل است. انتظار مردم و مطالبات آنها از زندگي افزايش يافته است, زنان امروزه علاوه بر نقشي كه در خانواده دارند در عرصه جامعه چه بخواهند و چه نخواهند حضوري اجتماعي دارند پس جامعه ما به سمت اين پويايي رفته است كه ديگر در آن زن فقط در چارچوب خانواده تعريف نمي‌‏شود در عرصه‌‏هاي مختلف اجتماع حضور دارد و نگاهي تيزبين, حساس و تحليل‌‏گر دارد.
يثربي با بيان اينكه نمايش‌‏نامه‌‏نويس الزاما نبايد از درگيري‌‏ها و مسائل روز بنويسد و مي‌‏تواند صرفا از تخليل خود در نگارش بهره بگيرد، افزود: زن نمايش‌‏نامه‌‏نويس اگر اين كار را بكند اثرش موفق نخواهد بود, زماني اثر او موفق است كه از تجربيات زيسته خود به عنوان يك زن، مادر و يا كسي كه دائما در حال تلاش وتكاپو است در نگارش بهره گيرد. پس ناگزير است واكنش‌‏هاي اجتماعي اطراف خود را بنويسد و اين جذاب است.


تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

وي درباره دلايل موفقيت نمايش‌‏هاي زنان در سالهاي اخير اظهار داشت: اگر در نمايشي درون مايه‌‏هاي فرهنگي، بومي و ايراني، وجود داشته باشد، هميشه بيشتر دلخواه مخاطب است و تاثير بيشتري در جامعه مي‌‏گذارد, توجه زنان نمايش‌‏نامه‌‏نويس به اين حوزه يكي از دلايل اقبال به آثار آنان است . حتي توجهي كه زنان نمايش‌‏نامه‌‏نويس به اسطوره دارند، رنگ و بوي ايراني و امروزي بودن را به خود گرفته و مخاطب در آن مي‌‏تواند زني ايراني، اسلامي و امروزي را ببيند. سپس با دغدغه‌‏هاي او هماهنگ است. به عبارتي نگاه نمايش‌‏نامه‌‏نويسان زن، فراجنسيتي و انساني شده است؛ چرا كه تمام مسائل زندگي به هويت وتفاوت‌‏هاي جنسيتي معطوف نيست بلكه يافتن معناي جديدي از زندگي و درك جهان هستي نيز از زمره مواردي است كه مخاطبان به آن علاقه‌‏مندند بنابراين تعهد صحنه به مسائل روز و مسائل روان شناختي نسل جوان و اصالت اثر در واگويي اجتماعي برگ برنده زنان نمايش نامه نويس بوده است.
وي افزود: در كنار اين مسائل نوآوري و خلاقيت در عرصه ساختار را نيز نبايد از نظر دور داشت. زنان داستان نويس با شكست شيوه‌ معمول روايت، از بين بردن راوي داناي كل، استفاده از راوي‌‏هاي متعدد، نوعي بيشگويي فرهنگي - اجتماعي با مخاطب خود ارتباط بيشتري برقرار مي‌‏كنند در اينجاست كه مخاطب احساس مي‌‏كند كه آثار او در عين آنكه سعي كرده نگاهي به درون مايه‌‏هاي فرهنگي ايران ، اساطير و افسانه‌‏ها داشته باشد با زباني پويا و نمايشي، داستاني را روايت مي‌‏كند كه مي‌‏تواند داستان زندگي او هم باشد.
يثربي تاكيد كرد: قدرت هم ذات پنداري شديد زن با جامعه است بسيار با اهميت است. زن به دليل ويژگي مادرانه اش و به دليل اينكه اساسا زنان قصه‌‏گو هستند اگر آگاهي را با اين ويژگي‌‏ها ادغام نماييد فضاي زيبا و جديدي مي‌‏آفريند.
در پايان اين نشست نيز فتح الله بي‌‏نياز درباره نقد آثار زنان نويسنده ايران تصريح كرد: فرديت بدون مدرنيسم معنا ندارد به همين دليل، رمان از عوارض جانبي مدرنيسم محسوب مي‌‏شود. فرديت همان خويشتن انسان است اعم از آنكه مرد باشد يا زن و خويشتن انسان، براي او كافي است.
وي افزود: اگر زني بتواند اين مسئله را در اثر خود بازنمايي كند موفق است. اما به طور نسبي در حوزه ادبيات جدي ايران با سه مشكل روبه روييم: بعضي از نويسندگان به عرصه كدبانونويسي روي مي‌‏آورند, عده‌‏اي به حالت حس نويسي و گروهي به سري نويسي در آثار خود مشغول مي‌‏شوند كه اين مسائل هر كدام به تحليل بسيار نياز دارد.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11276

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'با برگزيدگان نخستين جايزه ادبي پروين اعتصامي در خصوص كارنامه زنان در عرصه ادبيات، ايلنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016