حق التاليف كتاب در جهان فرهنگي امروز در اندازه"حق حيات طبيعي"است
تهران- خبرگزاري كار ايران
حدود سي سال پيش وقتي كه عبدالرحيم جعفري براي انتشار كتاب"مكه مكرمه, مدينه منوره" به سفر لندن رفت, ناشر كتاب را يافت, كپي رايت آن را پرداخت, قرار داد بست, بازگشت و كتاب را به فارسي منتشر كرد؛ شايد به رفع معضلاتي فكر ميكرد كه امروز, هنوز هم دست به گريبان نشر ماست.
امير حسين زادگان مدير انتشارات ققنوس در گفتوگو با خبرنگار كتاب ايلنا گفت: به رغم خوش بينيها, شعارها و خود پسنديها درجهان امروز نشر, «راهزن فرهنگي» محسوب ميشويم. اين را همه آنها كه در نمايشگاههاي بينالمللي شركت دشتهاند, احساس كردهاند.
مدير انتشارات ققنوس با اشاره به اينكه حق التاليف كتاب در جهان فرهنگي امروز در اندازه"حق حيات طبيعي" است, گفت: زيرپا گذاشتن آن اگر چه مجازاتي همچون قتل در پي ندارد, اما به هيج وجه پذيرفتني نيست. بنابراين پيوستن به كپي رايت به رغم همه دشواريها يك ضرورت مسلم است.
وي در ادامه افزود: در سال 79 وقتي براي اولين بار براي رعايت كپي رايت اقدام كرديم به عمق بياعتمادي همكاران جهاني به صنعت نشر ايران پي برديم. ناشران خارجي حتي به سادگي حاضر به مذاكره با ما نبودند, ميهراسيدند, به بهانههاي مختلف سر باز ميزدند و سرانجام وقتي اصرار ما را ديدند, حاضر شدند اما چنان محتاطانه رفتار ميكردند و چنان با فضاي فرهنگي سرزمين ما بيگانه بودند كه گفتوگوهايمان از چارچوب تجارت خارج ميشد و به جلسه ايرانشناسانه بدل ميگشت.
مدير نشر ققنوس در ادامه با اشاره به اينمطلبكه در سال 79به عنوان نخستين كتاب توانستيم امتياز ترجمه و انتشار آثار" مارگارت" نويسنده كانادايي را بگيريم, گفت: البته اينكه چگونه از سرزميني كه معمولا حداكثر قيمت كتابش 5 دلار است و حداقل تيراژش 2000 نسخه, با نمايندگان نويسندهاي به تفاهم رسيديم كه ميانگين بهاي كتابش 20 دلار است و حداقل تيراژش احتمالا 50 هزار بماند, اما نكتهاي كه نميتوان از آن گذشت اين است كه طرف مذاكره ما تصور ميكرد كه ما ميتوانيم كتاب ترجمه و منتشر كرده ايشان را در تمام كشورهاي عربي بفروشيم.
وي در ادامه افزود: به عبارتي ما در جهان فرهنگ و نشر امروز حتي مشكل ناشناخته بودن زبان فارسي و عرب پنداشته شدن را هم پيش رو داريم.
صاحب امتياز انتشارات ققنوس با اشاره به اينكه امضا كپي رايت البته به عنوان خريدار كم و بيش ميسر است, افزود: هر چند گرفتن حق كپي رايت هزينه بسياري نظير نامهنگاريهاي فراوان به زبان انگليسي, صرف وقت, هزينههاي پستي و حتي هزينههاي سفر به خارج از كشور, پرداخت مبلغ مورد نظر فروشنده و... را دارد اما متاسفانه بعد از اين حقي كه براي ناشر ايراني بهدست ميآيد؛ نه سود مالي در پي دارد و نه حتي امتياز محسوب ميشود.
وي در ادامه افزود: با توجه به عزم ملي كتاب نخريدن در ايران كه دلايل اقتصادي, سياسي و فرهنگي گوناگوني دارد؛ ناشر ايراني به هيچوجه صلاح نميداند قيمت كتاب را افزايش دهند و اين يعني تا هميشه بستانكار ماندن هزينههاي كپي رايت در تراز مالي ناشر ايراني. از سوي ديگر به رغم خريد امتياز انتشار كتاب در ايران توسط ناشري خاص با توجه به رسميت نداشتن قانون كپي رايت در ايران هر ناشر ديگري ميتواند كتاب را منتشر كند.
صاحب امتياز انتشارات ققنوس در ادامه با اشاره به اين مطلب كه ناشر ايراني از قرار داد با ناشران خارجي سود كه نميبرند زيان هم ميكند, افزود: البته واضح است كه با انعقاد قرار داد و با پرداخت كپي رايت تصوير زشت «راهزن فرهنگي» بودن به مرور از ميان ميرود كه دستاورد كمي نيست, اما مگر توان مالي بخش خصوصي تاكجاست؟ تهيه كتاب و تنظيم قراردادهاي كپي رايت هميشه با نامه و پست ميسر نيست, ناشري كه ميخواهد نقش جهاني خود را به اثبات رساند ناچار به سفرهاي خارجي و شركت در نمايشگاههاي جهاني است.
وي در ادامه افزود: نمايشگاه فرانكفورت كه انتشارات ققنوس بارها در آن به عنوان ميهمان و غرفهدار و بازديد كننده شركت كردهاست ـ و به روايتي معتبرترين نمايشگاه كتاب جهان است ـ نمايشگاهي كه به مفهوم واژه نمايشگاه پايبند است؛ يعني در آن كتاب فروخته نميشود و هر چه هست ديدن كتاب است و سينماي راجع به نشر كتاب و از همه مهمتر خريد و فروش كپي رايت. شركت در چنين نمايشگاهي چه به عنوان بيننده و چه به عنوان غرفهدار هزينه زيادي طلب ميكند بي آن كه به موفقيتي قابل توجه بينجامد.
حسين زادگان با اشاره به اينكه در نمايشگاههاي خارجي در مواردي معدود نميتوانيم حق كپي رايت اثري را بفروشيم, افزود: در بازار جهاني كتاب حتي اگر اثري به همراه داشته باشيم با ادعاي در حد و اندازههاي جهاني بودن, هيچ ناشري حاضر نيست براي بررسي آن را به فارسي بپذيرد, ناشر و در مواردي مولف خود موظف است كه براي كتابش مترجم بيابد و بعد از ترجمه كتاب آن را به ناشر خارجي بسپارد. وي در ادامه گفت: كمبود مترجم از زبان فارسي به زبانهاي ديگر نخستين مشكلي است كه در اين مسير خود را عيان ميكند, هزينههاي غير قابل توجيه مانع عملي شدن آن ميشود, ترجمه يك رمان 300 صفحهاي به زبان انگليسي فقط براي ارايه به ناشر براي بررسي, كاري است پر هزينه و باريسك بالا.
اين ناشر فعال در ادامه با بيان اينكه كه در زمينه كتابهاي كوتاه و پر تصوير مثلا برخي از آثار كودك ميتوان اين كار را كرد, گفت : اما در حوزه رمان, مجموعه داستان و يا هر كتاب پر صفحه ديگري ترجمه و ارايه آن براي بررسي به هيچ وجه مقرون به صرفه نيست و اساسا بخش خصوصي به ندرت چنين تواني دارد, بنابراين ما خريدار كپي رايت هستيم نه فروشنده آن.
وي در ادامه افزود: ناشران دارنده كپي رايت معمولا به نيمي از مبلغ اندك بابت كپي رايت راضي ميشوند و ناشر ايراني به هنگام مذاكره با آن در مقابل خواستههاي منطقي شان بايد مدام از ناچيز بودن تيراژ كتاب و قيمت پايين آن بگويد و اين به هيچ وجه خوشايند نيست در اين ميانه موفقيتي اگر براي ناشر ان ايراني حاصل ميشود بيش تر به دليل دوستي و در مجموع حاصل رابطه است و بديهي است كه تا كاري در چار چوب ضابطه تعريف نشود قابل تكيه نيست.
وي با اشاره به اين نكته كه با همه اين احوال انتشارات ققنوس تاكنون توانسته است با چند ناشر به توافق برسد, گفت: انتشارات سور كامپ آلمان, گراسه و گاليمار فرانسه وآژانس ادبي كريتس براوان انگلستان از جمه ناشراني هستند كه انتشارات ققنوس كتابهايشان را با رعايت قانون كپي رايت منتشر ميكند. البته ناشران و نويسندگان ديگري هم هستند كه اجازه انتشار كتابهايشان را به شكل شفاهي و يا اجازه نامه غير رسمي به انتشارات ققنوس سپردهاند از جمله ناشران و نويسندگان آمريكايي كه از هر گونه قراردادي با ما منع شدهاند.
حسين زادگان در پايان گفت: در جهان پر شتاب امروز كه رفتار حرفهاي را اجتناب ناپذير كردهاست, زماني ميتوانيم در نشر مورد احترام و اعتماد باشيم كه به شكل عام به حقوق انسان به عنوان اشرف مخلوقات و به شكل خاص به حقوق ناشران و نويسندگان سراسر جهان به عنوان فرهنگ سازان احترام بگذاريم و حرفهاي باشيم. پيوستن به كپي رايت آغاز حرفهاي شدن نشر ايران در گستردهاي جهان است.