خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و هنر - تئاتر
«حميد سمندريان» يكي از اعضاي شوراي بازبيني بيست و سومين جشنواره تئاتر فجر در پاسخ به درخواست
فرهاد مهندسپور ـ دبير جشنواره بيست و سوم تئاتر فجر ـ مبني بر ارسال پيامي براي اين جشنواره، نامهاي را در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار داد كه در ذيل ميآيد:
«زماني كه مسئولين برگزار كننده بيست و سومين جشنواره تئاتر فجر از من خواستند كه در تركيب هيات بازبيني جشنواره قرار بگيرم، با بيان اين نكته كه براي انجام چنين مسئوليتي زمان لازم و كافي را در اختيار ندارم، از پذيرش اين درخواست سرباز زدم، اما با اصرار و پافشاري بيش از حد آنها ناگزير پذيرفتم؛ اما متاسفانه آنچه را كه پيشبيني ميكردم، اتفاق افتاد: استفاده از عنوان و اعتبار اشخاص براي بزك فرهنگي گروه بازبيني، اين واقعيت تلخ هنگامي مسجل شد كه در اندك زمان حضورم در نشستهاي كارشناسي جهت ارزيابي و جمعبندي ارزش كيفي آثار شركتكننده، شاهد اعمال نظرهاي تبعيضآميز و بعضا گزينشهاي ناروايي بودم كه توسط برخي از دوستان در هيات بازبيني به بهانههاي مختلف انجام شد و اين رويه ناصواب تا آنجا پيش رفت كه حتي نمايشهاي به ظاهر «آوانگارد» با توسل به انواع و اقسام ترفندهايي كه جز اهانت به شعور مخاطب خاصيتي نداشتند، نه تنها امكان حضور در جشنواره را يافتند، بلكه اجراي عمومي آنها نيز از پيش تضمين شد و اين در حالي بود كه برخي از نمايشهايي كه گروههاي اجرايي آنها ، همه نوجويي و نوآوري خود را جهت بسط و احياي خصايص روشنفكرانه تئاتر به كار بسته بودند، به دلايل واهي مشروط و در نهايت مردود شدند.»
براساس همين گزارش در ادامه اين نامه آمده است: «درچنين اوضاعي وقتي كه نامه دبير بيست و سومين جشنواره تئاتر فجر را دريافت نمودم كه از من خواسته بود براي جشنواره، پيامي بفرستم بيدرنگ از خود پرسيدم كه در اين آشفته بازار تئاتر چه پيامي بفرستم؟
در شرايطي كه تئاتر اين مرز و بوم منبعث از نگرشهاي جشنوارهاي و سليقهاي، آن هم از جانب كساني كه منزلت حرفهاي و اجتماعيشان به اعتبار عدالتجويي و آزاد منشي اين هنر دوام يافته است، به بيراهه كشانده ميشود، چگونه ميتوان اين روند نادرست را با پيام امثال من اصلاح كرد؟ كافي است مسئولين و برگزار كنندگان اين جشن با شكوه تئاتر لااقل برحسب مسئوليت اداري و نظارتيشان نيم نگاهي به برخي آثار تصويب شده بيندازند تا خود بر اين واقعيت اشراف يابتند كه چگونه اجماع كم تدبيران و تنگنظران ميتواند پايههاي نه چندان استوار تئاتر كشور را متزلزل سازد و زمينهساز سقوط آن به قهقرا شود به راستي در اين آشفته بازار تئاتر چه پيامي براي جشنتان بفرستم؟ مگر با پيام سمندريان ميتوان تئاتر را نجات داد؟»